نینی سایت: مسعود اسدی-روانشناس: آیا شخصیت «گلام» در کارتون گالیور را به یاد دارید؟ همان شخصیت مو نارنجی با کلاه بزرگ و لباس آبی که چهره درهمی داشت و مدام با لحنی خاص میگفت: «من میدونم کارمون تمومه، من میدونم ما موفق نمیشیم!» آیا تا حالا با افراد منفیبافی مثل «گلام» برخورد داشتهاید؟ شاید هم یکی از دوستان یا نزدیکانتان شما را یاد این شخصیت کارتونی میاندازد! خودتان چطور؟ فکر میکنید یک مادر یا پدر منفیبافی هستید و به محض اینکه همسر یا فرزندتان کمی دیرتر از محل کار یا مدرسه به خانه میآید دلتان شور میزند و فقط و فقط به این فکر میکنید که حتما اتفاق بدی برای او افتاده است؟ اگر پاسختان مثبت است خواندن این مطلب را از دست ندهید. این تصور غیرممکنی است که فکر کنیم همه آدمها خوشبین هستند، اما سوال اینجاست که منفیباف بودن چه تعریفی دارد و اصلا از کجا بفهمیم فرد منفیبافی هستیم؟ بر اساس تعریف، افراد منفىگرا و منفیباف همیشه در انتظار شکست و وقوع اتفاقهاى ناگوار هستند، معمولا اعتماد به نفسشان زیاد نیست و همیشه و در هر شرایطی مطمئن هستند که نمیتوانند بر مشکلاتشان غلبه کنند. از طرفی افراد منفیباف مدام افکار منفی دارند، حرفهاى منفى مىزنند و خودشان را از جمله بدشانسترین آدمهای دنیا میشناسند.
آیا من منفیبافم؟
من آدم بدشانسى هستم، غیرممکن است بتوانم این کار را انجام دهم، امروز هم مثل روزهای دیگر روز بدى است، زندگى پر از سختیها و مشکلات غیرقابل حل است، جامعه ناامن و پر از خشونت است، من در شغلم هیچ وقت پیشرفت نمیکنم، امروز یک خبر تلفنی بد در راه است، دلم شور میزند و باید منتظر اتفاق بدی باشم، قطعا تا آخر ماه پول کم میآورم، مطمئنم یک جر و بحث در راه است و ... اگر پاسخ شما به چند تا از این سوالها مثبت است، بدون شک فرد منفیبافی هستید.
منفیگرایى مسرى است؟
فکر میکنید منفیگرایى مسرى است؟ بله! افراد منفیباف روی اطرافیانشان به شدت تاثیر میگذارند و فضا را منفی و بیانرژی میکنند. حتی نظرات منفى دیگران بسیار بیشتر از نظرات مثبت آنها روى این افراد بدبین تاثیر مىگذارد. به همین دلیل است که آدمها سعی میکنند از افراد منفیباف فاصله بگیرند چون آنها را مانعی برای پیشرفت خودشان میدانند.
تفاوت منفیبافی با ناامیدی و وسواس فکری
اصطلاح کلی منفیبافی بیشتر به جنبههای اجتماعی میپردازد در حالی که مفهوم روانپزشکی آن ممکن است مختلف باشد. از نظر روانپزشکی، منفیبافی حالات مختلفی دارد. به عنوان مثال،بعضی از منفیبافیها ممکن است به ناامیدی افراد از شرایط موجود برگردد. به عبارتی وقتی فرد از شرایط خود ناامید است یک تصویر منفی از شرایط دارد که میتواند ناشی از افسردگی و بعضا اضطراب باشد. حالت دیگر منفیبافی این است که فرد منفیباف است ولی منفیبافی او به نوعی ناشی از بدبینی اوست؛ اگر چه در فرهنگ عامه ممکن است هر دو حالت یکسان تلقی شود. به همین دلیل ممکن است بدبینی یکی از دلایلی باشد که افراد بدبین را افرادی منفیباف تلقی میکنند. افرادی که منفیباف و بدبین هستند عموما علاوه بر تفسیر منفی،یک تفسیر بالاتری در ذهن خود دارند که اتفاقات منفی را نه به عنوان یک اتفاق بلکه به عنوان تاملی برای آن اتفاق در نظر میگیرند. اینها مصداق بارز افرادی هستند که فقط و فقط نیمه خالی لیوان را میبینند. البته گاهی برای همه ما اتفاقاتی میافتد که دلخواهمان نیست یا حتی ناگوار است و موجب میشود به نتایج منفی دست یابیم. اگر واقعبینانه به موضوع بنگریم طبیعی است که نسبت به حالتهای مشابه خیلی خوشبین نباشیم و بعد از تجربیات منفی یا شکستهای مکرر، سرخورده شویم. اما این حالت در افراد معمولی به مرور زمان از بین میرود و ماندگار نیست. حال ااگر فردی بیش از حد منفیباف باشد و منفیبافی او عموما به شکل بدبینی ظاهر شود در اکثر اوقات نیاز به درمان دارویی دارد ولی اگر در فرد زمینههای وسواس وجود داشته باشد و عملا منفیبافی وی ناشی از احتیاط زیاد باشد،روشهای غیردارویی هم میتواند موثر باشد.
زندگی با آدمهای منفیباف
شاید شما نتوانید تصور کنید زندگی کردن کنار آدمهای منفیباف چه به عنوان همسر،چه همکار و چه دوست و... چهقدر سخت است اما به هرحال باید به این افراد کمک کرد. در واقع باید کاری کنیم تا به تدریج نگاه آنها را به دنیا تغییر دهیم. این تغییر نگرش و دیدگاه کار سادهای نیست که با خواندن این مقاله یا مطالعه یک کتاب یا حتی مراجعه به مشاور صورت بگیرد، بلکه زمان زیادی نیاز است تا نگرش فرد نسبت به خودش و اطرافیانش تغییر کند. به عبارتی کاری که روانشناسان و مشاوران انجام میدهند این است که ذهن افراد منفیباف را روشن کنند تا بتوانند کمکم و به مرور زمان باورهای غلط ذهنیشان را بشناسند، آنها را تخریب و به مرور باورهای درست و سالم را جایگزینشان کنند.
تغییر کار سادهای نیست اما ممکن است
نباید فراموش کنیم تغییر نگرش در افراد منفیباف یک پروسه طولانیمدت است. فردی که سالهای سال نگاه منفی به زندگی داشته است، حتی اگر بخواهد باز هم نمیتواند طی دو یا سه ماه به صورت کامل اصلاح شود. اما مهم این است که این تغییر میسر و شدنی است، اما حتما باید از یک مشاور یا رواندرمانگر کمک بگیرد. البته گاهی اوقات افراد منفیباف، افکار منفیشان طبیعی میدانند و نیازی به درمان نمیبینند. حتی بیشترشان افراد تنهایی هستند که با شکستهای متفاوتی مواجهاند و مشکلات فراوانی از قبیل شکستهای عشقی، شغلی، مالی و... داشتهاند یا دارند. یادتان باشد آنها به خاطر ذهن منفیای که دارند همه چیزهای منفی و ناخوشایند را به سمت خود جذب میکنند. پس مشکلات آنها فراوان است و کافی است از آنها بخواهید برای رفع این مشکلات مشاوره بگیرند تا به فکر درمان مشکل اصلیشان که همان منفیگرایی است، بیفتند.
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین