نسرین یوسفی اظهار کرد: به عنوان مثال کودکان افسرده بیشتر ساعتهای روز غمگین و گوشهگیر هستند و به بهانههای مختلف از بازی با همسالان خود دوری میکنند، بازیهای آرام و بیصدا را ترجیح میدهند و ممکن است به جای لذت بردن از بازی با همسن و سالان خود ساعتها با عروسکشان حرف بزنند، به علاوه کودکان مضطرب معمولا نمیتوانند تمرکز کنند و خواب راحت و آرامی ندارند، به همین خاطر انرژی خود را هنگام بازی زودتر از بقیه از دست میدهند.
این روانشناس با اشاره به اینکه کودکان مضطرب تمایل چندانی به رهبری در بازیها ندارند و از مسئولیتپذیری و هدایت بازی اجتناب میکنند، ادامه داد: کودکان پرخاشگر نیز در بازی رفتارهای مختلفی از قبیل گاز گرفتن، کتک زدن، فریاد زدن، تحقیر کردن و تجاوز به حقوق دیگران از خود بروز میدهند، ولی متاسفانه گاهی والدین رفتارهای پرخطر را اصولا پرخاشگرانه تلقی نمیکنند. مثلا وقتی کودک به زور و با کتک اسباببازی را از کودک دیگری میگیرد این رفتار را باعرضه بودن تلقی و تشویق میکنند.
وی تصریح کرد: متاسفانه یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است و این را از والدینی که خلقی عصبی و پرخاشگر داشتهاند یاد میگیرند، از این رو در بازیهای خود اسباببازی را پرتاب کرده، به عروسکها ناسزا گفته و همسن و سالان خود را کتک میزنند.
یوسفی خاطرنشان کرد: کودکان خجالتی نیز تا جایی که بتوانند از جمع کنارهگیری میکنند، هنگام بازی با همسالانشان مطیع و گوش به فرمان هستند و دیگران معمولا از این شرایط سوء استفاده و آنها را مسخره میکنند. همچنین این بچهها اکثر اوقات هنگام بازیهای گروهی انتخاب نمیشوند و اگر چیزی از قوانین بازی نفهمند سئوال نمیکنند؛ چرا که میترسند دیگران آنها را کودن و احمق فرض کنند.
منبع: ایسنا