چرا میخوام برم؟
همه چیز از پست زیر تاپیکِ قرعه کشی اربعین نینی سایت شروع شد که نوشته بودم:
سلام دوستان،
من واقعا خسته شدم نمیدونم با حال روحیم چیکار کنم، حدود سه سالی میشه که با افسردگی حاد دست و پنچه نرم میکنم و کسی جز شما ها که منو نمیشناسید از این وضعیتم خبر نداره. چرا نمیرم پیش روانشناس؟
باید بگم که رفتم. شما بیا بشین جلوی من کارای حال خوب کن رو لیست کن و بگو اینا حتما بهترت میکنه!
اما باید خدمت شما عزیزان عرض کنم که من یوگا، مدیتیشن، انرژی درمانی، روان پزشکی، داروهای افسردگی، ورزش و... هر چیزی رو که بگید امتحان کردم و در آخر کسی که تسلیم شد من بودم به روانم.
چند وقت پیش با یکی از دوستام که معتقد بود صحبت میکردم و گفتم بهش اگر که چند وقت دیگه شنیدی که من دیگه نیستم تعجب نکن. چون واقعا خستم و دیگه نمیتونم این بدن رو با خودم اینور و اونور بکشونم.
اون هم شروع کرد حرف زدن با من، گفت که نمیخواد از حرفای کلیشه ای که بقیه میزنن بزنه و اینا. کلی باهم حرف زدیم گفت میخواد منو بفرسته سفر. گفتم خدا خیرت بده من سفرم رفتم! اونجا انگار نبودم اصلا، هیچی حالمو خوب نمیکرد اصلا نمیفهمیدم هیچیو.
خلاصه خستتون نکنم بهم گفت تو این چند وقته خیلیا دارن میرن اربعین، بیا تو هم برو!
من یهو شوک شدم که بابا این چیزا چیه آخه، الکی برم تو اوج گرما راه برم تهش چی؟ بهم گفت ریش گرو میذاره( گرچه خودش خانوم بود 😊) که بری برگردی آدم دیگه ای میشی.
منم با این که دستم خالیه ولی گفتم من که همه کار کردم بذار این یکی هم امتحان کنم شاید شد، اگر نشد که... نمیدونم واقعا!
از اون روزی که بهم گفت یک لحظه هم نتونستم به حرفش فکر نکنم، هی با خودم میگم برم؟ نرم؟
خانوادمو چی بگم؟ اگر بفهمن من همچین جایی رفتم که دیگه نمیتونم بمونم خونه؟!!!!!
تا اینکه دیروز مصمم تصمیم گرفتم که کارای رفتن رو بکنم، با اینکه سخت بود خودمو از تخت بلند کنم و قانع کنم برم دنبال کارام اما بالاخره رفتم و درخواست گذرنامه دادم.
بعد رفتم چندتا ویدیو دیدم که مردم رفتن حتی آدمای خارجی رفتن، از اینکه اونجا چطوری دووم بیارم و جای خواب و غذا رو چیکار کنم استرس دارم.
بعد از اینکه چند وقت کاربر خاموش نینی سایت بودم ( تاپیک نمیزدم یا پست نمیذاشتم)، اومدم توی سایت تا احوالاتم رو با بقیه درمیون بذارم و اگر کسی تجربه ای در زمینه این سفر و نوعش داشت بیاد بهم کمک کنه.
وارد سایت که شدم، به طور خیلی عجیبی دیدم که نینی سایت قرعه کشی گذاشته برای سفر اربعین از بین کاربرا، اصلا این اتفاق یا بهتره بگم تصادف واقعا برام عجیب بود.
پس تصمیم گرفتم همون زیر تاپیک قرعه کشی از دو به شک بودنم، بنویسم. زیاد امید نداشتم به اینکه اسمم دربیاد، چون من کلا خوش شانس نیستم، شما بگو یه دونه شکلات حتی نبردم. یا اگر مثلا بقیه پولم اضافه میومد مغازه دار ، هم قیمت باقی مونده پولم کالا نداشت در نتیجه من میشدم طلبکار؛ اما هیچوقت دنبال پولش نمیرفتم.
حالا بگذریم، داشتم میگفتم که استرس داشتم برای قرعه کشی، از اون طرفم تو دلم یه نور امیدی بود بعد از این همه سالی که به دلم میگفتم « تاریک خونه». هر لحظه سایت رو چک میکردم تا ببینم کِی جوابش میاد، تا اینکه فکر کنم تا فردای همون روز تاپیک قرعه کشی، دیگه بیخیالش شدم.
ساعت طرفای ۴ یا ۴:۳۰ بود دراز کشیده بودم تو تختم، که گوشیم زنگ خورد، به عنوان یه درونگرا نگاهم روی صفحه گوشیم قفل شده بود که ای بابا چرا این شماره ناشناس قطع نمیکنه. خیلی سمج بود گفتم بذار جواب بدم.
- الو سلام، بفرمایید؟
- سلام خانوم نیلو-۲۱، از نینی سایت با شما تماس میگیریم.
( صدای ضربان قلبم از صدای آقای پشت تلفن بیشتر بود)
- بله.... بله
- خواستم به شما اطلاع بدم که کاربری شما در تاپیک قرعه کشی سفر اربعین ( وقتی اینو داشت میگفتم چشمامو بسته بودم) برنده شد، شما سفیر نینی سایت شدید، نگران هزینه ها هم نباشید، شما علاوه بر اینکه مهمان امام حسین هستید، ما هم وسیله ی این آقا، برای مهمانی رفتن شما هستیم.
- من نمیدونم واقعا چی بگم؟؟؟؟
- شما فقط به ما بگید که میتونید خانوادتون رو راضی کنید برای این سفر؟ چون مثل اینکه گفته بودید با خانواده دچار مشکل میشید و اینکه خودتون چه قدر آمادگی این سفر رو دارید؟
- بله... بله من راضیشون میکنم، خودم هم آمادگی شو دارم، چه اطلاعاتی الان از من میخواید براتون بفرستم؟
- قرار بود کاربرهایی که توانایی نویسندگی دارن و تقریبا با عکاسی آشنایی دارند، اعلام آمادگی کنند، آیا شما این توانایی ها رو دارید؟ اگر که آره لطفا برامون یک نمونه از نوشته هاتون یا عکس هاتون رو برای ما بفرستید. به همین شماره.
- باشه باشه چشم.
بعد از نیم ساعت دوباره تماس گرفتن که بگن اگر از این کار مطمئن هستی، شروع کنیم؟
منم که توی همین نیم ساعت با خانوادم چک و چونه زدم تا راضی شون کنم، بهشون گفتم من ۲۳ سالمه دیگه الان میتونم خوب و بدو تشخیص بدم، اونام سپردن دست خودم.
تا بالاخره پشت تلفن بهشون گفتم که من مطمئنم بریم برای شروع
کاش بابا حسین منو هم میطلبیدددد😭😭😭😭😭😭😭😭😭 وااااای یا حسینننن😭😭😭😭😭 قبل اینکه این تاپیک رو ببینم زنگ ب حرم زدم ۱۶۴۰ یه دل سیر زار زدم و گفتم منو هم بطلبه😭😭😭
سفر به خیر
ان شالله سفر بعدی زیارت خونه خدا نصیبتون بشه
سلام من رو به حضرت حسین (ع) و دیگر یاران و امامان مهربانمون برسون و برای من هم دعا کن سفیر عزیز
سلام عزیزم امیدوارم به راحتی سلامتی بری
التماس دعا
برای پسر من اسمش یاسین هست برای شفا و سلامتیش دعا کن توی بین الحرمین خیلی ازت ممنونم
🕋🕋🕋🕋🕋سلام 🕋🕋🕋🕋حاجت🕋🕋🕋🕋🕋 روا 🕋🕋🕋باشی 🕋🕋🕋🕋عزیزم🕋🕋🕋🕋🕋 مارو🕋🕋🕋هم🕋🕋🕋 دعا کن 🕋🕋🕋🕋🕋فقط🕋🕋🕋🕋 سلامتی🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋 بخواه🕋🕋🕋🕋 برای 🕋🕋🕋🕋همه🕋🕋🕋🕋🕋 مردم 🕋🕋🕋🕋🕋خودت🕋🕋🕋🕋🕋🕋 بعد 🕋🕋🕋🕋هم🕋🕋🕋🕋ما🕋🕋🕋 انشاء🕋🕋🕋🕋الله 🕋🕋🕋🕋🕋خوب🕋🕋🕋🕋🕋🕋 و🕋🕋🌺🕋🕋🕋 عالی🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋 برگردی🕋🕋🕋🕋💚🕋🕋🕋🕋💚🕋🕋❤🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋❤🕋🕋💕🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋💕🕋🕋💕🕋💕🕋🕋💕🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋
چه قشنگ :) بقیه اش چیشد؟
بقیه اش رو میتونید توی سایت بخونید، که چطوری بلیط خریدم و گذرنامه ام چیشد