وقتی باردار هستید ممکن است احساس کنید که در طول موجی متفاوت از بقیه هستید و این اشکالی ندارد. داشتن یک شریک غیرحمایتکننده در این زمان باعث میشود احساس تنهایی بیشتری از همیشه کنید. ممکن است شروع کنید به استرس در مورد هر اتفاقی که در حال رخ دادن است و به این فکر کنید که آیا شریک زندگی شما میخواهد شما را ترک کند یا خیر. به جای اینکه احساس بدی در خود ایجاد کنید باید دلایلی را در نظر بگیرید که چرا ممکن است همسرتان در دوران بارداری حمایتی نکرده باشد. آنها همچنین ممکن است از همه چیزهایی که کودک به آنها نیاز دارد و تغییرات سبک زندگی که برای تحقق آن باید انجام دهند وحشت داشته باشند. شریک زندگی شما همچنین ممکن است از اشتباه کردن در مورد بزرگ کردن فرزندتان بترسد اگر قبلاً هرگز در کنار نوزادان نبوده است. همچنین ممکن است از انتقال برخی از ویژگیهای شخصیتی یا بیماریهای وحشتناک به فرزند شما وحشت داشته باشند.
صحبت کنید:
شریک زندگی شما ممکن است از گفتن آنچه در سرش در دوران بارداری شما میگذرد بترسد به همین دلیل است که ارتباط و صحبت کردن ضروری است. آنها باید به اندازه کافی احساس امنیت کنند تا برای هر کاری به سراغ شما بیایند و بدانند که احساساتشان مهم است و باید آنها را ابراز کنند.
به نیاز همدیگر توجه کنید:
ممکن است در دوران بارداری اتفاقات زیادی رخ دهد اما شما همچنین باید مطمئن شوید که شما و همسرتان از هم دور نشوید. این میتواند چیزی به سادگی رفتن به دکتر با هم باشد تا اینکه چند بار در هفته قرار ملاقات داشته باشید تا این عاشقانه زنده بماند.
به مشاور مراجعه کنید:
بارداری نه تنها باعث تغییراتی در بدن شما میشود، بلکه بر بسیاری از چیزها نیز تأثیر میگذارد. این میتواند نحوه ارتباط شما با همسرتان را تغییر دهد به همین دلیل است که باید با هم به یک درمانگر مراجعه کنید. آنها به شما کمک میکنند پیوندهایی را که شما را کنار هم نگه میدارد تقویت کنید و در عین حال با هر ترس والدینی که ممکن است شریک زندگیتان داشته باشد مقابله کنید.
به فرزندتان فکر کنید:
هنگامی که باردار شدید ممکن است شما و همسرتان متوجه شوید که رابطه شما دیگر خوب نیست. این کاملاً طبیعی است و اکنون میتوانید روی نحوه تربیت فرزندتان به طور جداگانه و بدون نمایشنامه کار کنید. مانند بسیاری از مردم شما هم میخواهید که بارداری شما تا حد امکان راحت پیش برود.
منبع: