همه بچهها باید حقیقت را بازگو کنند و در هر زمان قصههای بلند بگویند. در حالی که شنیدن دروغ آشکار از فرزند شما میتواند ناامیدکننده باشد مهم است که قبل از اقدام شما دلیل عدم صداقت فرزند خود را در نظر بگیرید.
آنها از تخیلات خود برای بیان قصههای بلند استفاده میکنند:
وقتی فرزندتان از تخیلاتی که دارد میگوید بپرسید: آیا این چیزی است که واقعاً اتفاق افتاده است یا چیزی است که شما آرزو میکنید که اتفاق میافتد؟ یک پاسخ بدون قضاوت فرزند شما را تشویق میکند که بپذیرد: خوب در واقع درست نیست اما ای کاش اینطور بود! تخیل کودک خود را ناامید نکنید. در عوض به فرزند خود کمک کنید تا تشخیص دهد که هنوز میتواند داستانهای شگفت انگیزی بگوید به شرطی که با صداقت بگوید داستانهایش واقعی نیستند.
- آنها میخواهند از عواقب جلوگیری کنند:
اگر کودکتان دروغ گفت یک فرصت به او بدهید تا حقیقت را بگوید. به او بگویید که من به شما یک دقیقه فرصت میدهم تا درباره آن فکر کنید و سپس یکبار دیگر از شما میپرسم که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. گاهی اوقات بچهها وقتی میترسند که دچار مشکل شوند به طور خودکار دروغ را پیش نمیگیرند. به آنها چند دقیقه فرصت دهید تا در مورد پاسخ خود فکر کنند فرصتی برای صادق بودن ایجاد میکند. وقتی دوباره از او بپرسید ممکن است متوجه شوید که او تمایل بیشتری به اعتراف حقیقت دارد. اگر صادق است به او بگویید که از تمایل او برای گفتن آنچه اتفاق افتاده است قدردانی میکنید.
- آنها میخواهند برتر به نظر برسند:
کودکان نیز دروغ میگویند زیرا میخواهند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. ممکن است به والدین خود بگوید که بالاترین نمره ریاضی را در کل کلاس گرفته است حتی اگر این درست نباشد. گاهی اوقات اصرار میکنند که یا تجربیات مشابه دوستان خود را تحمل کرده اند یا سعی میکنند دوستان خود را با داستانهایشان تحت تأثیر قرار دهند.
چگونه هنگام دروغگویی کودک خود واکنش نشان دهیم؟
به کودک خود بگویید شما بقیه روز بازی خود را از دست میدهید زیرا تکلیف خود را انجام ندادهاید. اما چون در این مورد دروغ گفتهاید، تلویزیون را نیز از دست خواهید داد. صداقت را در خانه خود نیز در اولویت قرار دهید. مطمئن شوید که الگوی خوبی هستید.
منبع: www.verywellfamily.com