نوزادان نمیتوانند دردشان را بگویند...
پرستاری از نوزادان حالا چه نارس و چه غیر نارس، _بخصوص بیشتر درباره نوزاد نارس_ یک فرق مهمی با بزرگسالان دارد؛ آن هم این است که نوزادان هیچوقت نمیتوانند دردشان را بگویند؛ شما نمیتوانید از آنها بپرسید دقیقا چه مشکلی دارند. برای همین باید همه حواس آدم جمع نوزاد باشد تا بتواند تشخیص دهد در حال حاضر مشکل او چیست و از چه مسئلهای ناراحت است. در واقع باید حواسمان باشد که اصلا اجازه ندهیم آن مشکل یا ناراحتی برای نوزاد پیش بیاید.مراقبتهای ویژه دائمی از نوزادان نارس
مسائلی که ما به عنوان پرستار بخصوص درباره نوزادان نارس باید خیلی کنترل کنیم تنفس آنها، تغذیهشان، کنترل تشنج، کنترل اکسیژن خون و کنترل زردی آنهاست. این نوزادان _نوزادان نارس_ باید حتما گرم نگه داشته شوند و مراقب افت اکسیژن در خون آنها باشیم. نکته اینجاست که این کنترل باید دائمی باشدهم مادر هستیم و هم پرستار
احساسی که به عنوان یک پرستار در مواجهه با نوازد نارس به فرد دست میدهد واقعا در آن لحظه اول که او را میبینی همزمان هم یک احساس مادرانه است و هم یک احساس پرستارانه. یعنی در عین حالی که شما واقعا احساساتت درباره آن نوزاد تحریک میشود چون فکر میکنی او واقعا نیازمند است به سرعت هم باید کارهای علمی را دربارهاش انجام دهی؛ کارهایی که نیاز داشته باشد، یعنی اگر نیاز دارد، سرم وصل شود، اگر نیاز به آزمایش خون دارد انجام شود، سطح اکسیژن خونش مهم است و باید سریعا به این بچه اکسیژن رسانی شود. باید گرم نگه داشته شود، اگر لازم است باید داخل انکوباتر برود. همه این کارها باید بدون فوت وقت و به سرعت انجام شود. در عین حالی که این نوزاد به همه شکل احساسات شما را تحریک میکند اما باید به سرعت همه کارهایی که به آنها نیازمند است را انجام بدهی.سختترین بخش پرستاری از نوزاد نارس
سختترین کار ما در پرستاری از نوزادان که شامل نوزادان نارس میشود این است که او نمیتواند چیزی را، مشکلی را ابراز کند؛ بنابراین تمام علائم وی باید به طور مداوم چک شود. حالا نوزادانی که با مشکلات خیلی بیشتر و خیلی کم وزنتر بدنیا میآیند دائم باید مانیتور شوند و داخل انکوباتور باشند؛ سطح اکسیژن خون آنها دائم چک شود؛ گرما، تغذیه و رگهایشان همه باید دائم کنترل شود. در واقع باید لحظه به لحظه مانیتور شوند تا هیچ افتی در هیچ قسمت از علائم حیاتی آنها وجود نداشته باشد.احساساتی که سر برمیآورند...
به لحاظ احساسی خیلی زیاد تحت تاثیر شرایط نوزادان نارس قرار میگرفتم؛ از لحظهای که نوزاد را به شما میدهند و شما کارهایش را شروع میکنی تا روزی که انشاالله به سلامت از بیمارستان مرخص میشود و به خانه میرود؛ تمام مدت احساسات شما با این نوزاد درگیر است. در واقع احساسات شما با خانواده این نوزاد و با مادرش هم درگیر است. اصلا شما تمام مدت درگیر هستی. حتی شاید بعد از اینکه مرخص میشود هم مدتها ذهن شما را به خودش مشغول میکند.جای نوزاد شما پیش ما امن است
در مواجهه با خانوادههای این نوزادان همیشه اولین کاری که ما به عنوان پرستار انجام میدهیم آرام کردن خانواده نوزاد است. باید به آنها اطمینان خاطر بدهیم که همه چیز تحت کنترل است و ما مراقب نوزاد آنها هستیم. در واقع اولین کاری که باید انجام بدهیم آرام کردن خانواده و اطمینان دادن به آنهاست که بدانند جای نوزاد آنها امن است و همه کارهای لازم برای او انجام میشود. ضمن اینکه کلاسهای آموزشی هم هست که در قالب پرسش و پاسخ برای پدر و مادر نوزاد برگزار میشود. جدای از این کلاسها تمام مدت این خانوادهها در حال آموزش دیدن هستند چون هر کاری که شما لحظه به لحظه در حال انجام دادن آن برای نوزاد هستی در واقع به پدر و مادرش هم آموزش میدهی؛ به ویژه به مادر نوزاد.از کنترل نوزاد تا بیقراریهای خانواده
بیشترین مصائب و سختیهایی که در اینکار متحمل میشویم همین کنترل کردن همه چیز نوزاد و البته خانواده اوست. چون از لحظهای که نوزاد بدنیا میآید و او را به بخش نوزادان یا nicu تحویل میدهند، شما دیگر به عنوان یک پرستار با مصائب و مشکلات این نوزاد و خانوادهاش درگیر هستی تا وقتی که انشاالله مرخص شود و به سلامت برود. حالا این سختیها از بیقراریهای پدر و مادر تا کنترل دائمی و لحظه به لحظه نوزاد و علائم حیاتی او را شامل میشود.وابستگی به نوزادان
خیلی پیش میآمد که من به عنوان پرستار به نوزادان وابسته میشدم. چون این نوزادان گاهی اوقات نیاز به مراقبت دائم دارند و باید به یک وضعیت پایدار برسند تا بتوانند مرخص شوند؛ باید به یک وزن مناسب برسند؛ به همین دلایل شاید گاهی اوقات اینها حدود دو ماه در بخش نوزادان و nicu میماندند و همین مسئله وابستگی ایجاد میکرد. به هر حال چون در nicu مادر نمیتواند به طور دائم کنار نوزادش باشد برای همین شاید ما بیشتر از او همراه نوزاد بودیم و به همین دلیل واقعا بین ما به عنوان پرستار و نوزاد وابستگی ایجاد میشود.همه نوزادان خاطرههای ما هستند
بخش نوزادان یک بخش واقعا پاک و معصوم است و همه آنها برای ما به عنوان پرستار خاطره میسازند. همه نوزادان، هر کدام به یک شکل زیبا و دوست داشتنی هستند و برای ما خاطره میشوند.من خودم یک خاطرهای از این دوران کاریام دارم. یادم میآید دوقلوهایی بدنیا آمده بودند با وزن کم. برادر بودند و ماهها در انکوباتور ماندند تا در نهایت تحویل مادرشان داده شدند. من واقعا به این دوقلوها خیلی علاقهمند شده بودم. حتی الان که دارم اینها را به شما میگویم تصویرشان در ذهنم هست. خیلی بامزه و دوست داشتنی بودند. البته باز هم میگویم که همه نوزادان خیلی معصوم و دوست داشتنی هستند.