رنی بیکر ۳۶ ساله از آدلاید، در بررسیهای هفته ۷ بارداری متوجه شد دو قلوهایش آنطور که باید، رشد مناسبی ندارند و دچار سندرم انتقال خون قل به قل هستند. به همین خاطر به متخصصان ارجاع داده شد چراکه این وضعیت باعث میشود یکی از دوقلوها نتواند مواد غذایی کافی در رحم دریافت کند.
متخصصان به خانم بیکر و همسرش توصیه کردند که قل ضعیف را به خاطر قل سالمتر سقط کند اما آنها نپذیرفتند و در نهایت دوقلوها در هفته ۳۲ بارداری بعد از یک سزارین اورژانسی با وزنهای ۹۹۰ گرم و یک کیلو و ۹۰۰ گرم متولد شدند.
اصرار والدین به نگه داشتن دوقلوها
به خاطر کمبود مواد غذایی، «سانی» حفرهای در قلبش داشت و مجبور به استفاده از دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب بود.پزشکان در همان اسکنهای هفته ۷ بارداری به این زوج هشدار داده بودند که «سانی» بسیار کوچکتر از «کَش» است و در هفته ۲۰ بارداری هم متخصص زنان و زایمان به آنها اعلام کرده بود که شاید مجبور شوند به خاطر «کش» که قویتر و سالمتر بود، «سانی» را قربانی کنند اما این زوج نپذیرفتند و با قاطعیت گفتند که دوقلوها را با هم میخواهند و هرکاری که لازم باشد، انجام خواهند داد.
به خاطر اصرار این والدین، پزشکان هم هشدار دادند که دوره بارداری نمیتواند تا هفته ۴۰ ادامه داشته باشد و میخواستند هفته ۲۴ بارداری عمل سزارین را انجام دهند.
اما بعد این زوج صبر کردند تا وزن سانی به نیم کیلوگرم برسد و بعد منتظر ۷۰۰ گرم شدند و به همین ترتیب تا هفته ۳۲ ادامه دادند!
احیای دوقلوها و انتقال به بخش مراقبتهای ویژه
در زمان تولد دوقلوها این زوج خبر بسیار بدی شنیدند: سانی نفس نمیکشید! بنابراین پزشکان عملیات احیا را آغاز کردند و بعد هر دو پسر را به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند.کَش نیاز به مراقبت چندانی نداشت اما سانی باید با دریافت مواد مغذی لازم، کمبودش را جبران میکرد تا کم کم وضعیتش بهبود یابد. وقتی در روز ۲۱ بعد از تولد دوقلوها معلوم شد یک سوراخ در قلب سانی وجود دارد، او باز به مراقبتهای بیشتر و عمل جراحی پیدا کرد تا یک «پیس میکر» یا «ضربان ساز قلب» کوچک در سینهاش قرار بگیرد.
کش و سانی بعد از ۲۷ روز بستری از بیمارستان مرخص شدند اما سانی دوباره ۲۶ روز بعد برای جراحی به بیمارستان برگشت و نهایتا ۲۵ روز بعد از آن با یک لوله تغذیه در بینی، به خانه برگشت.
والدین این دوقلوها که در سال ۲۰۱۷ متولد شدهاند، میگویند: «سال اول زندگی بچهها در خانه بسیار سخت بود و فشار زیادی برای شیر خوراندن به سانی از طریق لوله تغذیه داشتیم. او بیشتر غذایش را استفراغ میکرد و خوب وزن نمیگرفت. در نهایت هم مجبور شدیم محل زندگیمان را عوض کنیم تا به مرکز درمانی و کمک متخصصان راحتتر دسترسی داشته باشیم».
حالا هر دو پسر حالشان حسابی خوب است و به اندازه و سایز متناسب با سنشان رسیدهاند و رشد خوبی دارند. حتی سانی دیگر نیازی به ضربان ساز قلب ندارد و میتواند بدون کمک این دستگاه، به زندگیش ادامه دهد.
منبع: DailyMail