اسی جان من شب حنابندونم تو سالن آرایشگاه نشسته بودم یک خانمی اومد پیشم گفت اینجا کارش خیلی خوبه من ۶ ماه پیش عروسیم بوده بد گفت الان ۴ ماهه باردارم
گفتم چیییی؟؟؟؟یعنی بد دو ماه حامله شدی؟خیلی عجله داشتی؟که جی مثلا؟مسخرت نمیکنن؟خجالت نمیکشی؟تو دلمم کلی بهش غر زدم
اون بیچاره ام میگفت خب شد دیگه،خدا خواست،ناخواسته بود...
خودم دقییییقا بد از دو ماه حامله شدم تازه من جلوگیری داشتم اصلا نمیدونم از کجا اومد
کلی ناراحتی داشتیم جنگ و دعوا کردیم شوهرم میگفت سقط من قبول نمیکردم
دانشجو بود سنم کم بود ....اوووووف
ولی نگهش داشتم الان ۸ سالشه و نشسته کنارم😍خیلی ام راضی ام