من وقتی باردار شدم نگران مشکلات مالی بودم
حقوق شوهرم اداره کار بود
همیشه غصه داشتم که چون اقوام پولدارن بچم کمبود داشته باشه
همون بارداری شروع کردم به یادگیری یه حرفه و درس خواندن برای ارشد و خب الان اوضاع مالیم خوب شده
دوست داشتم حداقل دو سال اول زندگیش بچه هست 24ساعت کنارش باشم ،سعی کنم این سال های اول عمرش کاملا بی دغدغه باشه
ولی نشد ...
از طرفی اگر نرفته بودم الان باید برای کوچکترین نیازش حتی تغذیه خوبش دردسر داشتیم
پدرش هم وقتی تلاش منو دیدید اونم برای زندگی بیشتر تلاش کرد
مشاور میگه هرچیزی را ب دست آوردن یه از دست دادن و ناکامی هم داره
اما ته دلم ناراحتم که زندگی همیشه یه جایی یه جوری حال آدم میگیره