هر سری میره بیرون میریم تعقیبش میکنیم
یبار فرستادمش سوپرمارکت دیدم دیر اومد بعد رفتم تو اتاقش داشت لباس عوض میکرد از فاصله نزدیک باهام حرف زد دیدم بوی سیگار میده دهنش همونجا چنان زدم دهنش ک دهنش پر خون شد بابامو زنگ زدم اومد چنان قشقرقی شد دیگه همون شد ازون غلطا نمیکنه میترسه ازینچیزا
دوسدختر که داره میدونیم اما اینترنتیه تو ی شهر دیگس کاریم نمیتونیم بکنیم دختره ول کنش نیس با ما میاد بیرون همش زنگش میرنه یبار چتاشو دیدم دختره چنان قربون صدقش میرف ک
ولی اهل ماشین و موتور نیس
همش تعقیبش میکنیم میدن با دوستاش گیم نت یدور بازار میگردن میان
اما تا برگرده نصف جون میشه مامانم
منم اسیر میشم انقد دنبالش میفتم