2777
2789
عنوان

تبادل نظر فرهنگی هنری

| مشاهده متن کامل بحث + 173604 بازدید | 2695 پست
یگانه عزیز ، کاملا با نظرت راجع به حجاب موافقم ! من هیچوقت نگفتم نقد از حجاب یعنی توهین ! اینم از برداشتهای خود دوستان بود مثل همین نقد مقایسه ای ! نمی دونم شما چرا به جای اینکه پست های من را بخونید تا به من جواب بدید ، استنتاجهای پاپاگنا را می خونید و جواب من را میدید !
توهین زمانی است که کسی مذهب را تنها عامل بدبختی زنان و "حجاب اسلامی" را عامل جنسی شدن زن بدونه ! و الا مشکلات فرهنگی ما در ایران یک چیزی فراتر از این حرفهاست ، اما در این باره که میگی دولت باید از زن حمایت کنه فکر نمی کنم این فقط کافی باشه ، حمایت قانون و دولت به تنهائی کافی نیست ! فرهنگ سازی در بین مردم مهمترین روش است ، تا وقتی که جلوی اتوبوس برای آقایون است و عقب اتوبوس برای خانمها یا توی صف نانوائی دو تا مرد را رد میکنند و یک زن و تا وقتی زنها را بیشتر استخدام می کنند چون به حقوق کمتر راضی هستند ، اوضاع همینه !
ما باید از خودمون شروع کنیم از بچه های خودمون !

پسر ایرونی اون کلمه معنی صفت داره اونجا و گاهی آقایون در صحبت خصوصی اشان به جای کلمه "زن" از این کلمه استفاده می کنند ! بعضی جاها حتی برای آقایون استفاده میشه یعنی "ترسو"

تنها گروهی که تا الان به شدت با این ادبیات مخالفت کردند فمنیست ها بودند ! بقیه بی خیال شدن :(

اما الان به شکلی تغییرش دادم که در جستجوی آقایون ایرانی در دیتا بیس گوگل پیدا نشه :)) خوب تقصیر من چیه نمی دونستم دیگه اینقدر آقایون پیشرفته شدن !
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
اما پاپاگنا در مورد اینکه میگین نمیشه اینجا راجع به ظاهری که از دین ساختن بحث کرد ! خوب عزیز من همه مشکل شما با ظاهریه که از دین ساخته شده ! همه تفاوت نگرشها از تفاوتی است که ما در درک دین داشتیم ، همین که پدر و مادر چطور ما رو با دین آشنا کردن می تونه تاثیر خیلی مهمی بر دینداری یا دین گریزی ما داشته باشه ! چه برسه تصویری که جامعه ازش میسازه
چطور توقع دارید راجع بهش حرف نزنیم ؟ اگر به خاطر این محیط است که باید پس کلا بحث را ببندیم !
اگر نمی تونیم راجع به ظاهر دین بحث کنیم دلیل نمیشه که اصل دین را زیر سوال ببریم و نقضش کنیم ! اگر اینطوریه پس لطفا بحث را ببنیدیم چون من خیلی تعجب کردم اینو گفتی ، معلوم شد ما از اول بیخودی بحث کردیم ، بهتر است دیگه راجع به چیزهائی که تو ایران خط قرمز است بحث نکنیم چون وقتی نشه آزادانه تفسیر کرد و نوشت توی بحث به ضرر شمائی تموم میشه که اونجا هستی !

¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دقیقاً خانم فیری ، چون نی نی سایت سایت بزرگیه ، تو سرچ های ایرانی اولین سایت ها تو گوگل هست و برای سایت خوبیت نداره ، که یکی دیگه مثل سعید ( مریم خانم سابق ) با سرچ این کلمت به این سایت برسه !!!!
البته اون کلمه خاص ، برخلاف اون 3 کلمه ، می تونه در قالب اسم هم استفاده بشه و معنی اش خیلی بدتر از اون سه صفت مترادف بشه .. ( برای همین هم می گم ، برداشته شه بهتره ، چون اونهائی که می بایستی می خموندند ، خوندند ، به هر حال تصمیم با شماهه )
تظاهرات برهنگان در مورد صلح هست !!!! خوشحالم مامان آریا چنین تظاهراتی رو ندیده ، اما اگر بگردند ، تجمع برهنگان در اینترنت در خیابان ها و .. برای صلح به وفور پیدا میشه .
و در مورد اینکه ، غرب و اینکه اجباری نبودن حجاب ، کار رو به چه جاهائی باریک رسونده ، عکس های بی نهایت وقیحانه ائی که افراد مشهور زن در غرب در حضور عموم ، گرفته شد . خانم پاپاگینا می کند ، دیونه ها برهنه می شند و تو خیابون راه می افتند ، من می گم تصاویر بدترین نطقه برینتی و لیندسی لوهان و .... ، تو اینترنت موجودهه !!!!! در ملع عام .. فکر نمی کردم ، این مورد در مورد بازگیر نوجوانی مثل اما واتسون هم رخ بده ، که ایشون هم همین که پاشون رو به 18 گذاشتند ، تصاویر در ملا عام بدترین نطقه ایشان رو ی سایت ها قرار گرفت .....
واقعیت اینه ، که حتی یکی از هنرپیشگان مرد سیاه پوست آمریکائی ، هم لب به اعتراض گشوده .... نبود حجاب ، باز هم این موارد رو بیشتر می کند .
راستی خانم فیری ، اون مواردی رو گفتین تو برخی ایالت های آمریکا ، از لحاظ قانونی مشکلی ندارند ( کار به 50 سال نرسید !!!! )
نه فیری جون شما منظور من رو متوجه نشدی.من دقیقا منظورم اینه که نمیشه راجع به اصل دین صحبت کرد.اتفاقا در مورد ظاهری که از دین ساختن همه جا راحت تر صحبت میشه.می بینیم که هنوز هم با وجود سانسورهای شدید صحبتهای چند نفر از مراجع تقلیدی که به این موضوع انتقاد دارن به گوش مردم میرسه.پس هنوز میشه تا حدودی در این زمینه صحبت کرد.

اما راجع به اصل دین اصلا و ابدا نمیشه صحبت کرد.نه میشه اسم کتابی رو گذاشت و نه میشه از محققینی که در این زمینه تحقیق کردن نوشت و نه نظر شخصی رو گفت.چون مجازاتش مرگه.

اتفاقا همین موضوع هم علامت سوال بزرگیه.این همه کتاب در نقد مسیحیت نوشته میشه و این همه فیلم راجع بهش ساخته میشه و در تمام دنیا وجود داره.
شاید چند تا کشیش بهش اعتراض کنن اما کسی رو بخاطرش نمی کشن.
اما مسلمونها نه!
کشتن - کشتن - کشتن.....
کلمه ی بکشید خیلی راحت از دهانشون خارج میشه......

اگه میخوای بگی این هم ظاهریه که ازش ساختن ، من فکر نمی کتم چون جنگها از همون 1400 سال پیش شروع شده تا به امروز.

جالبه که تو ایران برای فیلم مارمولک چه جنجالی راه انداخته بودن و تندروها طبق معمول با وحشی بازی به سینماها حمله میکردن.در صورتیکه من عین سوژه ی همین فیلم رو در یک فیلم هالیوودی دیدم با بازی شون پن و رابرت دنیرو.که جفتشون دزد بودن و از دست پلیس فرار میکنن و در یک شهر کوچیک خودشون رو جای کشیش جا میزنن و چه موقعیتهای کمیکی ایجاد میکنن.
اما اینجا همه رگ گردنشون فوری برجسته میشه.

بگذریم.
به هر حال منظور من دقیقا اینه که صحبت کردن راجع به اصل موضوع خطرناکه نه اونی که ازش ساختن.
امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشی.
اینکه میگی پس دیگه چرا داریم بحث میکنیم خوب ما سعی کردیم با وجود محدودیتهای بیش از حدی که وجود داره ، بعضی از مطالب رو تا حد ممکن مطرح کنیم.اما خیلی هاش رو نمیشه مطرح کرد.
در مورد نادیده گرفتن حقوق زنان در اینجا ما نگفتیم دلیلش تنها و تنها حجاب اجباریه.
درسته که مسائل فرهنگی دخیله.اما خیلی از مسائل فرهنگی از اعتقادات مذهبی مردم سرچشمه میگیره.
قوانین هم که دقیقا از خود دین گرفته شدن.

فیری جون من فکر میکنم چون شما اینجا نیستی از خیلی از مسائل دوری.
به طور مثال همین قانونی که بعد از مرگ شوهر تنها یک هشتم داراییش به همسرش میرسه از قوانین دینیه که داره اینجا اجرا میشه.
یک خانم وکیلی اومده بود در تی وی صحبت میکرد و میگفت زنان جامعه چقدر مشکل پیدا میکنن با این قانون.
میگفت خانمی اومده بود و از این قانون شکایت داشت و میگفت شوهرش کارمند بوده و با چه بدبختیی با صرفه جویی و برنامه ریزی یه زمین تو کرج میخرن.شوهرش که فوت میکنه اون زمین میرسه به پسر جوان 18 سالش.میگفت پسرم جوونه نمیفهمه.سختی های زندگی رو ندیده.میخواد زمین رو بفروشه واسه خودش موبایل و ماشین بخره!

میدونی ما چقدر از این قوانین عجیب و غریب داریم که باعث ضربه به زنان میشه.

فیری جون هیچکدوم از این قوانین به من ضربه نمیزنه .چون همسرم هم مثل خودم قبولشون نداره.اما زنانی هستن که از این قوانین آسیب میبینن.
من بعد از ازدواجم پاسپورت گرفتم.زمانی که همسرم باید برگه ی اجازه رو امضاء میکرد کلی با هم مسخره کردیم و خندیدیم.گفتم برم به کارمنده بگم آقا به منم یه برگه بدید امضاء کنم شوهرم پاسپورتش رو تمدید کنه.

اما مسئله ای که برا من و همسرم مسخره است برای بعضیها معضله.
خانمی رو میشناسم که تنها خواهرش اروپا زندگی میکنه و نمیتونه بیاد ایران.این خانم بعد از 20 سال میخواست بره و خواهرش رو ببینه .اما همسرش اجازه نمیداد پاسپورت بگیره.
میدونی که در ایران حتی اگر خانم پاسپورت داشته باشه هم شوهرش میتونه ممنوع الخروجش کنه!
و این از همون قانون 1400 سال پیش میاد که زن حق نداره بدون اجازه ی شوهرش جایی بره!!

این مسائل یکی دو تا نیست.حجاب بحثش مطرح شد.اما هر کردم از اینها خودش یه توماره..
فیری جان اول از همه م یخوام به سوالات بحث از نظر خودم جواب بدم چرا که واقعا ندیده بودمشون ،یعنی نمی دونستم که بحث رو بر پایه این سوالها شروع کرده بودین.

"آیا حجاب زن را به یک موجود صرفا جنسی تبدیل کرده؟"

از نظر من بله،حجاب غیر ازینکه بخواد این موضوع رو ثابت کنه چه معنی دیگه ای میتونه داشته باشه؟مصونیت ناشی از حجاب یعنی چی؟از نظر من یعنی همین دید جنسی به زن .
من قبول دارم که زن لطیف تر از مرد افرینش شده، اما این دلیل خوبی نیست که پوشش اجباری بهش تحمیل بشه ،این که میگم پوشش اجباری ،نمی خوام بعدش دوباره استدلال بشه که موضوع پوشش اجباری حاکم در کشور نیست چرا که از نظر من هست .من بصورت فطری ،ذاتی ،احساس ی یا هر چیزی که میشه اسمش رو گذاشت با پوشیدگی موافقم اما پوشش سر ویا هر چیزی بیشتر ازین رو اصلا نمی تونم قبول کنم.یا بارها شده که این رو یه توهین حس کنم..........

در مورد سوال دوم:

کسی تا الان به این سوال درست جواب نداده ! آْیا جنس زن فقط در کشورهای اسلامی جنس دوم است یا نه ؟ و چرا؟


جنس زن در کشورهای اسلامی بازهم بصورت اجباری جنس دوم قلمداد میشه اما در کشورهای غربی حداقل امکان انتخاب به تک تک زنها داده میشه که خودشون بخوان جنس دوم باشن یا نه!

چرا؟
جواب این هم که مبرهنه ،بدلیل تمامی قوانین حاکم بر کشورهای ما!
ازدواج /طلاق /حضانت /محل تحصیل /محل زندگی/خروج از کشور و ..............
می دونین نارحت کننده ترین لحظه زنگی من کی بود ؟!

زمانی که دخترم 6 ماهش بود رفتم بانک تا همه هدایاشو براش حساب وا کنم ؟!

میدونین مسوول باجه ب من چی گفت ؟!
گفت باید پدرش براش حساب وا کنه ،شما نمیتونین؟!

باورتون نمیشه تموم قلبم درد گرفت ،اینقدر بغض کرده بودم که وقتی برگشتم تو ماشین همسرم ترسیده بود ،فکرکرده بود چی شده و وقتی براش توضیح دادم ،دیدم که اونم مثل من ناراحت شد وبیشتر از همه ازین حسی که در من ایجاد شده بود ناراحت بود.............
این چه معنی میتونه بده فیری جان؟
تو مارد بچه اتی اما.....................
در مورد بقیه چیزایی که خطاب به من نوشتی بعضی هاشون برداشتهای من از پستهای شما نبود بیشتر منظورم به پستای دوستان دیگه بود که سعی میکنم ازین به بعد واضحتر بنویم ،مثل دموکراسی غربی و....دید بازتر نسبت به مسائل
یه مثال جالبتر هم یادم اومد
یکی از دوستانم از همین سایت هنگام ازدواج حق طلاق وحضانت فرزند رو تو عقدنامهش بصورت ثبت شده از شوهرش داره

و فکر میکرده که حضانت پسرش با خودشه
اما میدونین وکیل بهش چی گفته ؟!
گفته زمانی که پدر شوهرت فوت کنه این حق به تو میرسه نه تا زمانی که اون زنده است!یعنی تعهد شوهر تو عقدنامه الکیه!
ببخشید که زیادی وشایدم خارج از موضوع نوشتم اما هر مادری میتونه ناراحتی ودرد ناشی ازین قوانین ناعادلانه رو درک کنه .

ممکنه زنانی امثال من ویا ما ها ازین مشکلات تو زندگی هامون نداشته باشیم ،اما بودن این قوانین حتی برا منی که دخترم تو پاس خودمه و اجازه خروج از کشورش رو هم حتی همسرم بهم داده ،هنوز دردناکه.
یه موضوع دیگه هم هست که خواستم بگم

اینکه دموکراسی تو کشورهای غربی به اوج خودش رسیده خیلی خوبه اما من به این استدلال نمی تونم خودم روقانع کنم که از وطنم دور شم واونجا زندگی کنم

شایدم این رو گفتم برااینکه هنوز با موضوع مهاجرت مشکل دارم-با احترام به همه دوستانی که این گزینه رو انتخاب کردن یا خواهند کرد

اگه من با پدر یا مادرم اختلاف عقیده دارم یا فضای خونمون رو دوس ندارم ،یا تو خونمون ازادی ندارم ،یا ...
دلیل خوبی نیست که بگم بابای دختر همسایه پدر بهتر یه یا خونه اونا بیشتر خوش میگذره،پس من میرم اونجا زندگی میکنم!
سیمون دوبوار : انسان زن به دنیا نمی‌آید، بلکه زن می‌شود.

کاملیا عزیز ،این حجاب یا عدم حجاب نیست که زن را جنس دوم کرده ، در همه دوران ، در کل تاریخ زن "جنس دوم" بوده و همیشه به دید جنسی بهش نگاه شده چون مورد جاذبه مرد بوده ، اینو در صنعت ، در اقتصاد در هنر... به وضوح میشه دید ! این حرف جامعه شناسان غربی است ، حرف کارشناسان شرقی است ، حرف همه دنیاست ! می دونید شعار فمنیست ها چیه ؟! "چرا زن همیشه در طول تاریخ جنس دوم بوده ؟"

ما با داشتن حجاب جسمی (منظورم حجاب اسلامی نیست ) فقط ذره ای می تونیم زن را از جنسی دیده شدن نجات بدیم و با برهنگی اون را شدت ببخشیم !

نمی خوام بحث را طولانی کنم ، فقط قسمتهای از کتاب جنس دوم نوشته سیمون دوبوار را میگذارم :

"دوبوار در "جنس دوم" می‌پرسد که زن کیست یا چیست و چرا به‌عنوانِ"دیگری" مطرح است، چرا جنس "دوم" است، چرا فرعی است، چرا در مقایسه با مرد کم‌ارزش است.
دوبوار معتقد نیست که طبیعت زن باعث شده که او در موقعیت فرودست قرار گیرد. او اگزیستانسیالیست است. اگزیستانسیالیسم (فلسفه‌ی اگزیستانس، اصالت وجود)، مکتبی فلسفی است که به فشرده‌ترین بیان با اعتقاد به تقدم وجود انسانی بر ماهیت انسانی معرفی می‌شود. انسان برخلاف اشیاء یک چیستی از پیش معین ندارد، ماهیت او از این طریق تعیین می‌شود که به وجود خود چه شکلی دهد، برای خود چه طرح‌هایی بریزد. انسان با طرح‌هایش مشخص می‌شوند، با آینده‌ای که دارد و نه با گذشته‌‌ای که شیءوار پشت سر او ساکن و راکد ایستاده است. اگزیستانس یا وجود، از خود برون شدن است، پرتاب خود به سوی آینده است.
سیمون دوبوار، به عنوان اگزیستانسیالیست، وجود انسانی را با طبیعت توضیح نمی‌دهد. او وجود انسانی را اساساً آزاد در نظر می‌گیرد و هرگاه انسان آزاد نباشد، می‌پرسد چه موقعیتی و وضعیتی باعث می‌شود که او از انتخاب آزاد باز ماند. برپایه‌ی این منطق دوبوار به شدت این موضوع را رد می‌کند که جسم زن ماهیت زن را تعیین کرده و این ماهیت باعث شده است که زن وجود کهتری داشته باشد و "جنس دوم" شود. او می‌گوید باید موقعیت‌ها را کاوید تا به راز فرودستی زن پی برد.

کتاب "جنس دوم" راههای رهایی زن را نشان می‌دهد، نشان می‌دهد که زن بایستی هویت خود را تعریف کند، از موقعیت اسارتبار خود فراتر رود و آماده شود که آن را درهم‌شکند.
آزادی و راههای آن موضوع بخش دوم "جنس دوم" است. بخش اول کتاب به نقد اسطوره‌هایی اختصاص دارد که ساخته شده‌اند تا موقعیت زندان‌گونه‌ی زن را طبیعی و جاودانی بنمایند.

کسانی هم که "جنس دوم" را نخوانده‌اند، محتملاً این جمله‌ی مشهور آن را شنیده‌اند: انسان زن به دنیا نمی‌آید، بلکه زن می‌شود. این جمله برای خود داستانی دارد. در آلمان آن را آلیس شواتسر، فمینیست نامدار، از آن ترجمه‌ای کرد که به فارسی چنین می‌شود: انسان زن به دنیا نمی‌آید، او را به زن تبدیل می‌کنند. با این برداشت عامل‌هایی برجسته می‌شوند که به‌عمد باعث تحقیر زن شده‌اند. نتیجه‌ی این برداشت روشن است: رهایی زن مستلزم برخورد با آن عاملهاست که طبعاً جنسیتی مردانه دارند.

بعدها گفته شد که موضوع عمیقتر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که در این برداشت منعکس می‌شود. فقط از طریق مقابله با عامل‌هایی که آگاهانه و آشکارا زن را تحقیر می‌کنند، آزادی کامل به دست نمی‌آید. مکانیسم‌های دیگری نیز، جز اراده‌ی آگاهانه‌ی مردانه، باعث اسارت زن می‌شوند. گروهی بر این نکته نیز تأکید می‌کنند که نقش خود زنان را هم در وضعیتی که دارند، نبایستی نادیده گرفت. زنان بایستی در میان خود نیز به دنبال عامل اسارت بگردند و فقط همه مشکلات را از چشم مردان نبینند.

"جنس دوم" بحثهای فراوانی برانگیخت. از آن تمجید و ستایش شد، به آن انتقاد شد، از جمله از طرف خود شاگردان دوبوار. خرده‌گیرانه گفتند دوبوار فقط به برابری می‌اندیشیده و به تفاوت مثبت میان زن و مرد و ارزشهای مثبت زنانه بی‌توجه بوده است.

امروزه اما اعتقاد عمومی دوبوار شناسان این نیست که آماج او فقط این بوده که زن به موقعیتی برابر با مردان برسد. کار بزرگ او را در این می‌بینند که ما را به تفاوتها آگاه گردانید و دعوت کرد به روند تاریخی شکل‌گیری و تحول آنها توجه کنیم. آماج او در عرصه‌ی مبارزات زنان نه فقط دستیابی به یک برابری صوری با مردان، بلکه رسیدن به جهانی است که در آن زنان بتوانند آزادانه و آگاهانه، هویت خویش را تعریف کرده و به آن شکل دهند.

¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
اما در مورد قوانین اسلامی و اجازه همسر یا پدر باید بگم این دسته قوانین به دو گروه تقسیم می شوند یک گروه با تغییرات جامعه انسانی باید دستخوش تغییرات بشوند چون اصل دین اسلام "برابری" و حفظ "عدالت" است و عدالت در جوامع مختلف دامنه متفاوت داره که با تغییرات انقلاب گونه جوامع تغییرات در آن لازم است(البته در اینباره قبلا با پاپاگنا بحث مفصل کردیم) ، پس در این که تغییرات باید انجام بشه شکی نیست .
حالا اگر یک دولتی حاضر به ایجاد این تغییرات نیست با توجه به لینکی که از مناظره میشل فوکو و نوآم چامسکی گذاشتم ، در پایان بحث به این نتیجه رسیدند که همیشه "دولت ها" در همه "جوامع انسانی" برای حفظ منافع خودشون هر کاری لازم باشه می کنند و همه گروههای اجتماعی را زیر سلطه خودشون دارند و همه این گروههای اجتماعی بدون اینکه حتی شاید احساس کنند ، حتی با شعاری متفاوت از دولت ،قدم در راه بقای اون دولت برمی دارند ، مثل دانشگاه ها ! حتی اگر انقلابی هم شکل بگیره و پیکره دولت به هم بریزه باز هم دوباره همه این اجزا از هم پاشیده بر میگردند و اون سیستم قبل را تشکیل می دهند و همیشه این مردم عادی هستند که زیر بار چرخ اختناق و اجبار له میشوند و جالب اینجاست که متذکر میشوند این پدیده در غرب خیلی دردناک تر اتفاق می افتد چون با شعار "دموکراسی" است .
در ایران هم با شعار اسلام (امروزه) دارند همین کارو میکنند ، این چه ربطی می تونه به اصل یک دین داشته باشه ؟!

چرا می تونند دیه زن و مرد در تصادفات را برابر کنند ، اما موارد دیگه را حتی طرحش را هم به مجلس نمیدن ؟! اگر قرار است اسلامی باشند چرا یک بوم و دو هوا درست میکنند !

اینجا هم برای پاس ایرانی زهرا از همسرم امضا خواستند ،چه برسه به ایران ! در حالی که طبق شناسنامه کانادائی ، مادر والدین اصلی حساب میشه که اگر می خواستم اون را به پدر واگذار کنم باید امضا میدادم که خوب اینکار رو نکردم، همسرم هم اینجوری راضی تر بود :)

در مشکلات حقوقی که الان در ایران برای زنان هست که شکی نیست ، اما اینا چه ربطی به اصل دین اسلام داره که بخواد نقض بشه ، اونم دینی که شعارش "عدالت" است !

¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
پاپاگنا عزیز ، گفته بودی :
"در مورد"اصل دین و ظاهری که از دین امروزه ساختن . " متاسفانه نمیتونم اینجا باهات صحبت کنم.خودت میدونی که چرا؟ "

خوب اینجا منظورت هر دو قضیه اصل و ظاهر دین به نظر می اومد ! اما اتفاقا صحبت کردن از دین در ایران ممنون نیست ! چیزی که الان ممنوع است هر گونه "اقدام علیه امنیت ملی" است ، و "هر گونه حرکتی ضد نظام فعلی" باعث شده که سرها برای قلم زدن بالای دار بره یا مردم را به خاطر اعتراض در خیابانها غرق در خون کنند ! من که هنوز خبری مبنی بر اینکه به علت بی احترامی به پیامبر این آقا را اعدام کردیم نشنیدم ! اگر هم امام روزی دستور قتل سلمان رشدی را داد ، که البته هیچوقت اتفاق نیفتاد با اینکه زیاد هم یافتنش سخت نبود ، من فکر می کنم امام اینجوری سلمان رشدی را در دنیا قتل روانی کرد تا جسمی ! چون باعث شد که بهتر توی دنیا منتشر بشه که سردمداران دموکراسی چطور به مقدسات دیگران توهین می کنند ! اما برای جیب سلمان رشدی هم بد نشده کتابش بهتر فروش رفت :))

اما سر قضیه جنگ ، من واقعا برام عجیب بود آدم با مطالعه ای مثل تو ، آغاز جنگهای دنیا را از هزار و چهارصد سال پیش تا الان و کشتار برای قدرت را فقط بین مسلمانها دیده و شنیده باشه !!!!
دختر خوب این همه فیلمم از جنگ ایران و یونان، جنگهای باستانی ، جنگهای پیش از اسلام ، جنگهای اروپا ، جنگ جهانی اول ، دوم ، هیروشیما ژاپن ، همه اینها نکنه مسلمون بودند ما خبر نداشتیم ؟‌!
فیلم اسپارتاکوس ، فیلم "شجاع قلب" را که همه دیدیم ! حالا اصلا به همه این جنگهای قدیمی که همه بر سر قدرت بود کاری نداریم ، چرا امروز که عصر ، عصر گفتگو است ! چرا جناب آقای جورج بوش همچین جنگ سختی که روزی صدها کشته میده را راه انداختند ؟!نکنه اینم مسلمونها براشون دعوت نامه دادند ؟! البته که مسلمونها برجهای دوقلو را آوردند پائین و همه هم باور کردند و آغاز کننده جنگ شدند !

همین فلسطین بیچاره ؟! هزاران ساله که بیت المقدس مال مسلمونها شده ، چرا اینجوری دارند زیر دست صهیونیست خونه و زندگیشون را از دست میدن ؟! چرا مستر اوباما امروز ثابت کرده دست جورج بوش را از پشت بسته شده نوکر دست به سینه صهیونیسم ؟! چرا همه دنیا تو دستای این اراذل ها میگرده ؟! چرا اینا باید برای همه دنیا تعیین تکلیف کنند و همه برای حفظ چهره روشنفکری اطاعتشون را بکنند ؟! نکنه اینم از نیرنگها و کشتارهای مسلمانهاست !

اعدام فقط در کشورهای اسلامی نیست ! در چین در بعضی ایالتهای امریکا ... هنوزم مجازات اعدام وجود داره اما منظورم توجیه اعدام نیست ، به نظر من اعدام برای هر جرمی به جز قتل مردود است .

البته اینا رو نمیگم که باز بگین مقایسه کردم ، هر چند که در پستهای قبلتون نقد مقایسه ای دیدم ، به اسم اسلام و قوانین اسلامی ، مردم را اعدام کردن ، به خاطر خشنودی خدا نیست ! تنها اعدامی که به نظر من منطقی و نهایت دموکراسی است ، حقی است که به والدین یک مقتول میدن تا قاتل فرزند بیگناهش را مجازات کنه ، این یک انتخاب است باید به والدین یک انسان داده بشه ، اما این را هم فراموش نکنیم که اگر خداوند این حق را داده از طرف دیگه از انسان خواسته که در همچین شرایطی گذشت کنه و انتقام را به خداوند واگذار کنه و به کسی که این گذشت را بکنه وعده پاداش بزرگی داده ! دموکراسی از این شیرین تر توی دنیا ندیدم :*

واقعا همچین تحلیلی از تو بعید بود ! با همچین منطقی دیگه بهت حق میدم در همه مشکلات دنیا ، قوانین اسلام را مقصر بدونی !
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
فیری جون الان خیلی فرصت ندارم 5 دقیقه دیگه باید آماده شم بریم بیرون.

فقط این رو بگم که من نگفتم آغاز جنگهای دنیا از 1400 سال پیش بوده.آغاز جنگهای اسلام رو گفتم.چون فکر میکردم الانه که بیای بگی اسلام اینطور نبوده و الان با این جنگها و کشتار وجهه ی بدی ازش ساختن.

چون احتمال میدادم این موضوع رو به الان و ظاهری که از دین ساختن ربط بدی ، میخواستم یاد آوری کنم که از اولش هم همینطور بوده.........

فعلا تا همینجا بمونه تا بعد بیام و دقیق بخونم چی نوشتی..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز