من اینچیزا حالیم نیست خب؟
اصلا میدونی چرا اونروز ازت پرسیدم تاحالا سیگار کشیدی یا نه؟
اصلا میدونی من ینفر بود ک سر سیگاری بودنش
یسری عملای سخت و فجیعیو انجام داد
من شب تا صب گریه کردم،چند روز
اخرش فق رفتم بیمارستان،تو تهران! بغلش کردم اروم شدم
همه منو فق تو تایم ملاقات تنها گذاشتن
نابود شده بودم
یاد روزای مسخره ای ک همه میگفتن داره از دس میره افتادم
رومخ ترین روزا بود
خیلیا رک میگفتن دیگ میمیره...
میدونی چ وضع فجیعیو کشید؟
خدای من..
نمیتونم،نمیفهمم
هیچ دلیلی برام منطقی نیس