شوهرم...

اول اینکه خواهشا هرکی میخواد تیکه بپرونه تو تاپیکم نیاد خودم اعصابم خورده

بچه ها من شوهرم و شوهر خواهرم چند وقت پیش دعواشون شد و بزن بزن و الان باهم قهرن،منم دیگه خواهرمو ندیدم.نصف دعوا سر من بود و نصفش بخاطر لجبازیای خودشون.

شوهرم افسره امشب آماده باش بود 

خواهرم اینا مجلس عزای همسایشون تو خونشون بود مجبور شدن چون بچه کوچیک دارن بیان خونه پدرم،منم خونه پدرم بودم.

وقتی اومدن شوهرم نمیدونستم اونم گفت که دارم میام یه چیزی ببرم منم مجبورا بهش گفتم که اونا تازه اومدن منم از اتاق بیرون نرفتم پیششون.

داد و بیداد کرد و گفت تو باید بیای بزنی جلوشون نه سلامه خواهرت کنی نه سلامه شوهرش بیای با بابام بری خونه بابام خلاصه...