2777
2789
عنوان

آرامگاه مجازی نینی سایت ( ...هرشب جمعه همینجا...)

| مشاهده متن کامل بحث + 40880 بازدید | 308 پست
بابایی یادته تو همه نقاشیا منو عروس میکشدی
یادته تو همه قصه هات من خوشگلترین دختر دنیا بودم
یادته میگفتی ی دختر دارم شاه نداره
یادته میگفتی چشمای تو خورشید منه
بابایی امروز همش ابری بود
... خورشید همش پشت ابرا بود
همش بارون میومد
همه نقاشیا خیس شدن
دخترکت لا به لای قصه ها گم شده ..

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای فلفل دلمه جون
کلی حال کردم با این توصیف زیبات
خدا همه رفتگان را بی آمرزه


مانی جون البته یه مدتی هست خواب بابایی جونم را ندیدم و دارم دق میکنم
الهــــی و ربـــی من لی غیرک ...
خدایا! تو پناهِ منی وقتی راهها با همه وسعتشان تنگ می شوند...
روح همه رفتگان شاد شاد شاد باشه

امروز همسرم رفته بود سر مزار پدرم بهش گله گی کرده که چرا به خواب دخترت (من) نمیای!!!!
وقتی اومد بهم اطمینان داده که حتما حتما بزودی میاد تو خوابت.
چه کنم منم به همین خوابا دلم خوشه که شاید تو خواب زنده ببینمش.
گریه و یه دنیا گریه که به جایی نمیرسه این دل تنگم...
مانی عزیزم ممنون از همدردیت منم فوت پدرتون و بهتون تسلیت میگم.
این گل ما علیرضا کوچولو 11ساله که در 15تیر فوت کرد و منکه عمه اش هستم روز سوم فوتش متوجه شدم .باور میکنی هنوز سنگ قبرش را هم ندیدم آخه به هر کی بگی باور میکنه این درد رو دلم سنگینی میکنه خدایا چرا اینطور شد؟؟؟
اون از وقتی دنیا اومد زردی شدیدی گرفت ولی چون دیر متوجه شدن دیگه برای تعویض خون دیر شده بود و مغزش اثر کرده بود فلج مغزی شد و از همون موقع هیچ یک از اعضای بدنش کار نکرد.مادروپدرش تا روزی که فوت کرد تو آرزوی شنیدن یک کلمه از بچهشان بودند.راستش حال علیرضا 4 ماه قبل از فوتش بد میشه ومدام بیمارستان بستری بود تا اینکه برای درمان بردنش مشهد همونجا هم خوب نشد و فوت کرد.
دلم گرفته ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دلم واسعه همه عزیزانی که یه روزی پیشم بودن حالا جز خاطره خبری ازشون نیست خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی تنگه
حالا یه کوله بارخاطره را با یه دنیا بغض هر جا برم میبرم
الهــــی و ربـــی من لی غیرک ...
خدایا! تو پناهِ منی وقتی راهها با همه وسعتشان تنگ می شوند...
الهی نهال جون
فقط میتونم بگم امیییییییییدوارم که خدا به همتون صبر بده بخصوص به مادر بینواش.
خیلی متاسف شدم عزیزم.امیدوارم از این به بعد براتون همش شادی باشه.یاد علیرضا ی عزیز هم گرامی باشه.

خدایا خداوندا تو که داغ رو میدی صبرشم بده لطفا....آمین
چند سال میشد که دکتر گفته بود بدلیل کار مداوم با کامپیوتر خشکی چشم گرفتی و باید قطره اشک مصنوعی استفاده کنی.منم چندبار ریختم و بعدش خسته شدم..... ولی بعد از چند سال که یتیم شدم ، اشکام نمیدونم از کجا راهشونو پیدا کردن و باز اومدن بیرون و باشوری شون صورتمو هی شستن و شستن....
آدم وقتی ینیم باشه باید با اشک همراه باشه، اصلا یتیمی بدون اشک نمیشه... منم الان یتیمم ...
دلم برات تنگه بابا دلم برات میسوزه مامان خیییییییییلی میسوره خیلییییییی....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مهدیهامو  |  3 ساعت پیش
توسط   دخترپاییزی8608  |  1 ساعت پیش