2777
2789
عنوان

آرامگاه مجازی نینی سایت ( ...هرشب جمعه همینجا...)

| مشاهده متن کامل بحث + 40880 بازدید | 308 پست
بچه ها ی سئوال
شما فاتحه رو شب جمعه میخونید؟
یعنی اگر پنجشنبه صبح باشه فرقی داره؟
البته من خودم هر وقت اموات یادم میان همون موقع فاتحه میخونم
و تقریبا هر روز چون یاد بابام از ذهنم دور نمیشه
براش فاتحه میدم
ولی دنبال فلسفه شب جمعه خوندن فاتحه بودم
فَاجِبنی یا الله ...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آنای عزیزم
من الان چند ماهه که ورد زبونم صبح که از خواب پا میشم، شب که میخوابم، وقتی از خونه بیرون میرم ، وقتی از بیمارستانی که پدرم توش فوت کرد ، رد میشم و.... فاتحه هست...

عزیزم من فقط شنیدم ، فلسفشم نمیدونم ولی شنیدم که میگن اموات شب جمعه منتظرند برای خیرات و برکات... و هیچ برکتی به اندازه طلب روان شادیشون نیست...



روح همه رفتگان (بخصوص این تاپیک) شااااااااااااااااااااااااااااااااد
دوست جونا خدا همه رفتگان و بیامرزه خدا به همتون صبر بده
منم تو یکسال 4 نفر از عزیزانم رو از دست دادم و چند سال بعدم این جریان دوباره شروع شد و بازهم 4 نفر دیگه رو که یکیش خواهر عزیزم بود و از دست دادم وداغون شدم... دیگه هیچ چیز برام مثل سابق نیست خیلی تنها شدم خیلی
www.ninisite.com/clubs/detail.asp?clubID=17975 سلام دوستان منم عزیز از دست دادم ، مادر و دختر عزیزم، می‌شه به این کلوفم سر بزنید برای سالگرد مادرم ساختم امروز
چون سر آمد دولت شب‌های وصل - بگذرد ایام هجران نیز هم
دیدی بابا چه قدر زود یه سال شد.فقط 3 هفته مونده.اما من هنوز باور نمی کنم که رفتی.هنوز وقتی خواتو میبینم می گم بابای من که زنده بود چرا ما می گفتیم مرده.تا آخر عمرم حسرت می خورم که نیومدم پیشت.بچه ها بابای من تو بی کسی مرد.ما هرروز اونجا بودیم اما وقتی مرد تنها بود.یهو رفت.خوب بود سالم بود.یهو رفتیم تو خونه دیدیم تو آشپزخونه افتاده.و حسرت یه لبخندش یه صدا کردن اسمش موند رو دلم.دلم بابامو میخواد.خیلی.دلم واسه دستاش،پاهاش,ریششش وقتی بوسم میداد تنگه
می شه برای مادربزرگ و خاله منم که به فاصله 20 روز پر کشیدن هم فاتحه بخونید ممنونننننننننننننننننننننننننن
این 5 شنبه چهلم مادبزرگم هست خیلی دوستش داشتممممممممممممممممممممم خدا حکم مادر برام داشت
من عین مرغ سر کنده ام دلم داره برای بوش و بغلش پر می کشههههههههههههههههههههههههههههه
زندگی همهمه مبهمی از رد شدن خاطره هاست ...
نغمه جون خدا رحمتشون کنه
کل تاپیکو خوندمو و گریه کردم
واسه دلهای نازکتون
واسه خودم از تصور اینکه عزیزی رو از دست بدم
نه که نداده باشم ها
دایی ها و خاله و شوهر خاله و ....
ولی از خانواده خودم شکر خدا نه
ولی با خوندن نوشته هاتون ترسیدم و گریه کردم
می بوسمتون و امیدوارم دیگه غمی نبینید

اینو صفحه هشت براتون نوشته بودم
ولی امروز باید بگم همون که ازش میترسیدم به سرم اومد




داداش 28 سالم رفت
الهی!
به داده ات شکر و نداده ات شکر و به گرفته ات شکر...
که داده ات رحمت است و نداده ات حکمت است و گرفته ات امتحان است ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز