سلام بچهها
دوستان در مورد مطبگردی و چگونه سوال پرسیدن از بیماران صحبت کرده بودند... با توجه به تجربهای که در مطبگردی دارم چندتا نکته بنظرم اومد که در اختیارتون بذارم:
۱- کسب اطلاعات شما نباید برای مریض احساس ناراحتی ایجاد کند:
بعضیا موقع تحقیق یک تکه کاغذ و خودکار بدست میگیرند و انگار وارد صحنه جرم شده اند! شروع میکنند به پرسیدن سوالات از قبل نوشته شده!!! بچهها این کار بسیار غلط هست و باعث میشه مخاطبتون حوصله پاسخ دادن به شما رو نداشته باشه. باید سعی کنید سوالات رو در ذهنتون داشته و نامحسوس و دوستانه بپرسید... هنر دوستیابی شما و شروع مکالمه با فرد مقابل خیلی مهمه.
۲- یادتان نرود که مخاطب شما هم فردی هست مثل شما و او هم دارای احساس و ترس و نگرانی هست:
آدمها بخصوص در ماههای اولیه هنوز نمیدونند که انتخابشون درست بوده یا نه، اونها هنوز نگزانند و هنوز در بلاتکلیفی با دماغ جدید سر میکنند! باید شرایط روحیشون درک بشه... شما حق تجاوز به حریم آرامش هیچ کسی را ندارید!!!
حتی اگر بینی کسی بنظرتون ایراد داره و زشت هست و کج هست و اصلا افتضاح هست؛ شما باید در مکالمه همواره از کلمات مثبت استفاده کنید و نکات مثبت بینی او را بگویید. چراکه اون بنده خدا هم انسانی هست که هنوز در بلاتکلیفی چهره خودش و ترس و نگرانی بسر میبره و قطعا اینکه شما مثلا بگویید: پره های دماغت تا به تا است (!) مشکلی از او دوا نمیکنه، چون کاری نمیتونه بکنه! خلاصه مطلب؛ همواره یادتون باشه مخاطبتون انسان هست و اشیا نیست و جوری با او برخورد کنید که دوست دارید با شما برخورد کنند!!
یادمه توی مطب نوری یه دختر خانم خیلی ناز نشسته بود که بینی نا قرینه داشت (توی شرح مطبگردیم اونموقع نوشتمش براتون...) . همه حاضرین متوجه نا قرینگی بینی او شده بودند ولی کسی چیزی نمیگفت. خانم حدود ۴۵ ساله ای که بقصد مطبگردی اومده بود شروع کرد به پرسیدن سوالات پیاپی از این دختر جوان!
کاملا میشد حس کرد که اون خانم چقدر بی ملاحظه و خودخواه هست و برای اینکه به اطلاعات برسه داره این دختر نجیب رو اذیت میکنه!
داشتم به بیشعوری مطلق اون خانم فکر میکردم که دیدم ناگهان عینک ذره بین خودشو زد و به دختر جوان گفت رو به نور بچرخد (!!) و با دستش چانه دختر را حرکت میداد و توی صورتش با دقت فراوانی زوم کرده بود!
ناگهان بلند گفت: وااای تو بینی ات تا به تاست و رنگ پوستت هم در دو طرف بینی باهم فرق داره!! دختر جوان با حالتی غمگین گفت نه خانم کرم پودر زده ام شاید بخاطر همین پوستم دورنگ بنظر میاد... و آن زن بیملاحظه دستمال کاغذی رو برداشت و گفت میشه صورتت رو پاک بکنی تا رنگ پوستت رو ببینم؟؟؟؟.......
(اوج بیشعوری این آدم رو تصور کنید!!!!)
۳-فعال باشید و یک گوشه ساکت نشینید:
قرار نیست از یک گوشه ساکت قیافهها رو ببینید و حدس و گمانتون رو بنویسید. شاید بینیای که میبینید برای ترمیم آمده و کار دکتر دیگری هست و یا هزار تا موضوع دیگر. پس ساکت نباشید و بر اساس حدس و گمان تصمیم نگیرید... سعی کنید توی مطب به بهانه های مختلف (نوشیدن آب؛ آنتن موبایل و ...) جابجا بشید و دوستانه با دیگران ارتباط بگیرید. (البته طبق اصولی که گفتم😁)
۴- یادداشت برداری کنید:
حتما توی موبایلتون یک یادداشت کوچک بنویسید از اونچه میبینید چون بعدا یادتون میره؛ چرا میگم توی موبایل؟ چون قرار نیس مثل خبرنگارها خودکار و کاغذ بدست برید برای مصاحبه! خشک و رسمی نباشید!
۵-اگر کسی حوصله جواب دادن نداره سمج نشید! به شرایط روحی آدمها و حد و مرزهاشون احترام بذارید...
۶- سریع فضا رو ترک نکنید:
عجلهای جایی نروید، من برای هربار مطبگردی حدود ۲ الی ۳ ساعت زمان میگذاشتم و حتی بیشتر!
۷-حواستون به مریضایی که از اتاق دکتر ویزیت میشوند باشه؛ آمپولی تزریق کردهاند؟ مشکلی داشتهاند؟ پاسخ دکتر چه بوده؟
در پایان باز هم تاکید میکنم؛ رعایت اصول اخلاقی در برخورد با مریضا الویت اول هست. اینکه شخصی فقط دنبال جواب سوالات خودش باشد و مزاحم آرامش دیگران شود کاملا زشت و نشات گرفته از سطح پایین شعور فردی است!