ماجرای من و خواهر شوهرم

اوووف سه ساعت الکی گفتم این همه😐😐

خب یاد یگیر مثل خودشون رفتار کن

انشاالله خدا ادبشون کنه 

به شوهرت بگو هر دومون خونوادتیم ولی مهم اینه  تو طرف حق واستادی اگه منم بد میکردم طرف مادرتو میگرفتی ولی اونا بد کردن طرف منو گرفتی  ... در ضمن خواهرت دلسوزته به خودت زنگ بزنه حق نداره به من زنگ بزنه بهم توهین کنه ....

بعد هم دوستی خاله خرسه نمیخوام کسی که دلسوز داداششه آبرو زن داداشش آبرو داداشه شه می‌بره؟ خودش حرف درمیاره برا عروسشون؟ و باعث بانی بهم ریختن زندگی داداشش و بچه طفل معصومشون میشه ؟ بگو اینها دوستی خاله خرسه است .بگو قسم حضرت عباس رو باور کنیم یا دم خروس رو ؟

عزیزم یکم سرسنگین باش اما نه حالت قهر 

باهاش حرف بزن ولی فقط در مواقع ضروری 

اگرم چیزی گفتن بگو به خاطر شوهرمه که احترامتو نگه میدارم 

اگه حرف زشت زدن همین کاریو بکن که شوهرت میگه و زیر گوشش بگو فقط به خاطر توهااا 

قبل از اینکه بیان خونتون هم با شوهرت حرف بزن و بگو فقط به خواطر اونه که احترامشون رو نگه میداری 

کدوم روستا ؟.

صداشونو ضبط کن ...بعد جوری که صدای تو هم ضبط بشه ...تیکه هاشون که تموم شد تو بگو مامان جون ما قصدمون آشتی بود شما هزااارتا هم به من حرف بزنی یه دونه جواب هم نمیشنوی از من ...همچنان که خواهرشوهرم اون موقع هرچی به من گفت من جواب ندادم . چون در شان من نیست ...بعد هم بحث رو عوض کن بگو شام چی دوست دارین براتون بپزم  ....

خلاصه قشنگ حواستو جمع کن اگه مادرشوهرت حرف بدی از تو گفت به شوهرت ؛  تو خلوتت با شوهرت بگو من جلو اونها به احترام تو جواب نمیدم اونها هم فکر میکنن لابد حق به دستشونه و من جواب ندارم ولی من به خاطر تو نمیخوام کدورت پیش بیاد ... ولی از تو توقع دارم جواب حرفاشونو به تو بگم و از حقم دفاع کنم و تو باید گوش بدی و خودت از منو حقم دفاع کنی و جوابشونو بدی اگه خواستی ...اگه هم نخواستی به اونها نگو چون طرز فکرشون و قضاوتشون برام اهمیتی نداره ...اما تو همسرمی طرز فکرت راجع به من برام اهمیت داره اگه به حرف اونها گوش میدی باید به حرف های منم گوش بدی  همین 

امیدوارم خدا نگهدار زندگیت باشه خواهر، از شر مادر و خواهر شوهر بد