شب به خیر نه ببخشید صبتون به خیر
اگه خدا بخواد و گوش شیطون کر و چشمش کور یواش یواش دیگه پادمیرا داره می خوابه ... البته خودم بد خوابش کردمها ... گلوش التهاب داره بد جور . عصر بردیمش دکتر . دگزامتازون داد . یک ساعت پیش به هزار بدبختی به خوردش دادمش . پوفففففففففففف .
بچه ها منم دلم بک آپ اون یکی رو می خواد . اصلا میشه ؟ دوستش داشتم
ضحی عاشقتم **** جدا بیا برسونیمش 1391 تا عید :)))) مهمونی بازی خوش بگذره .
مانلی حیف نیستی فردا و فرداها . اوههههه بازم اخر هفته داره میاد و اینحا سوت و کوره . خوش باشی با مهنا عسل
رزا فدای سرت . مامان بزرگم ( خدا رحتمش کنه ) اگه چیزی می شکست یا خراب می شد زود می گفت قضا بلا بوده غصه نخورید . شیرین جون ایضا . یخچال فریز و جارو برقی هم پیشاپیش مبارک.
نگار نمی دونم چی بگم . خسته ای . حق داری . شرایط سختیه . ایشالا همه چی خوب پیش می ره.
عاطفه ایشالا راحت خونه تکونی بکنید ( تو و یاسی !) حسودیم شد من تنبلم .نه هنوز شروع کردم نه هنوز به فکرشم . گرچه هر کاریش هم بکنم حس و حال عید نداره اینجا :((((((((((((((((
سارایی دلم خیلی برات تنگ شده بود . ایشالا همه چی هم برای شما خوب بشه . دلم از تصور شرایطتون خیلی گرفت . بوس بوس . امیرو ببوسش برام .
سانی خوبی ؟ مرسی زیاد *** اینجا چه راحت بالا میاد :)
یاسمن ممنون بابت لیست ***** و بابت عکسی که میخوای بگذاری ****و موسیقی ****
شیوا جات خالیه . کاش یادت باشه دعامون کنی . خیلی احتیاج دارم .
ناهید جای تو هم خالیه . کاش زودتر اینترنتتون وصل بشه .
مامانی / عاطفه / سمیه / یاقوت / مریم کیارش / سمی / نوشین / درسا / فائزه دوستتون دارم
جدا باید برم بخوابم اما دیگه خوابم پریده :(
راستی بچه ها برام دعا کنید.
اگه خدا بخواد و گوش شیطون کر و چشمش کور یواش یواش دیگه پادمیرا داره می خوابه ... البته خودم بد خوابش کردمها ... گلوش التهاب داره بد جور . عصر بردیمش دکتر . دگزامتازون داد . یک ساعت پیش به هزار بدبختی به خوردش دادمش . پوفففففففففففف .
بچه ها منم دلم بک آپ اون یکی رو می خواد . اصلا میشه ؟ دوستش داشتم
ضحی عاشقتم **** جدا بیا برسونیمش 1391 تا عید :)))) مهمونی بازی خوش بگذره .
مانلی حیف نیستی فردا و فرداها . اوههههه بازم اخر هفته داره میاد و اینحا سوت و کوره . خوش باشی با مهنا عسل
رزا فدای سرت . مامان بزرگم ( خدا رحتمش کنه ) اگه چیزی می شکست یا خراب می شد زود می گفت قضا بلا بوده غصه نخورید . شیرین جون ایضا . یخچال فریز و جارو برقی هم پیشاپیش مبارک.
نگار نمی دونم چی بگم . خسته ای . حق داری . شرایط سختیه . ایشالا همه چی خوب پیش می ره.
عاطفه ایشالا راحت خونه تکونی بکنید ( تو و یاسی !) حسودیم شد من تنبلم .نه هنوز شروع کردم نه هنوز به فکرشم . گرچه هر کاریش هم بکنم حس و حال عید نداره اینجا :((((((((((((((((
سارایی دلم خیلی برات تنگ شده بود . ایشالا همه چی هم برای شما خوب بشه . دلم از تصور شرایطتون خیلی گرفت . بوس بوس . امیرو ببوسش برام .
سانی خوبی ؟ مرسی زیاد *** اینجا چه راحت بالا میاد :)
یاسمن ممنون بابت لیست ***** و بابت عکسی که میخوای بگذاری ****و موسیقی ****
شیوا جات خالیه . کاش یادت باشه دعامون کنی . خیلی احتیاج دارم .
ناهید جای تو هم خالیه . کاش زودتر اینترنتتون وصل بشه .
مامانی / عاطفه / سمیه / یاقوت / مریم کیارش / سمی / نوشین / درسا / فائزه دوستتون دارم
جدا باید برم بخوابم اما دیگه خوابم پریده :(
راستی بچه ها برام دعا کنید.
سلام،
"مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست ****** میکنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم"
خونه برای من اونجاست که آرامش توشه، اونجا که کنار عزیزانم هستم، پر از نیروی عشقم و آرومم و خوشم...
خونه ی قبلی این روزهای اخیر برام خیلی سخت باز میشد، شاید به جرات بتونم بگم از هر ده بار 9 بارش رو تایم آوت میداد و باز نمیکرد (چیزی که توی بقیه صفحات یا مکانهای این سایت برام اتفاق نمی افتاد) اگر هم تاپیکمون رو باز میکرد نصفه بود و نظر سنجی نداشت، خلاصه من با این اینترنت پر سرعتم نمیتونستم برم توش، فکر کردم حتما همه باهاش همین مشکل رو دارن. ببخشید که شاید کمی عجولانه عمل کردم. کسانی که حاضر بودن موافق این کار بودن اما شاید بهتر بود چندین روزی صبر میکردم تا تعداد بیشتری از غایبین بیان و نظرشون رو بدن. اونطوری میشد به اکثریت آراء حضار تصمیمی بگیریم، نمیدونم.
راستش به جرات میتونم بگم من از همه شماها هم از نظر تعداد پستها و هم از نظر قدمتشون توی خونه قبلی رد پا و خاطرات بیشتری دارم. اگر مبنای دوست داشتن و دل بستن خاطرات برجا مانده باشه، من از همه شماها خونه قبلی رو بیشتر دوستش دارم. اما عقیده دارم خونه ای که درش به روی عزیزانم بسته باشه، یا در و دیوارش در حال فرو ریختن باشه یا حتی نشه توش دو کلوم حرف زد یا صدای کسی رو شنید باید به خاطرات بپیونده...به هر حال الان هم اتفاق خاصی نیفتاده. اگر دلتون میخواد اونجا رو تا صفحه 2000 ببریمش جلو یا تا بعد از عید یا هر زمانی که فکر میکنین دلتون میخواد، میشه اینجا رو بست و رفت همونجای قدیمی. چاق سلامتی های این 4 صفحه که همیشه بوده و هست، اون چند تا پست مخصوص و قشنگ که اینجا نوشته شده رو هم میشه ببریم صفحه اول یا وسط یا آخر یا هرجایی که دلمون میخواد؛ نه؟ من اصراری به بودن این خونه جدید ندارم، اگر تونستم میام اون خونه قبلی اگر هم نتونستم و برام باز نشد، مهم نیست بالاخره یه روزی باز میشه برام دیگه.
"مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست ****** میکنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم"
خونه برای من اونجاست که آرامش توشه، اونجا که کنار عزیزانم هستم، پر از نیروی عشقم و آرومم و خوشم...
خونه ی قبلی این روزهای اخیر برام خیلی سخت باز میشد، شاید به جرات بتونم بگم از هر ده بار 9 بارش رو تایم آوت میداد و باز نمیکرد (چیزی که توی بقیه صفحات یا مکانهای این سایت برام اتفاق نمی افتاد) اگر هم تاپیکمون رو باز میکرد نصفه بود و نظر سنجی نداشت، خلاصه من با این اینترنت پر سرعتم نمیتونستم برم توش، فکر کردم حتما همه باهاش همین مشکل رو دارن. ببخشید که شاید کمی عجولانه عمل کردم. کسانی که حاضر بودن موافق این کار بودن اما شاید بهتر بود چندین روزی صبر میکردم تا تعداد بیشتری از غایبین بیان و نظرشون رو بدن. اونطوری میشد به اکثریت آراء حضار تصمیمی بگیریم، نمیدونم.
راستش به جرات میتونم بگم من از همه شماها هم از نظر تعداد پستها و هم از نظر قدمتشون توی خونه قبلی رد پا و خاطرات بیشتری دارم. اگر مبنای دوست داشتن و دل بستن خاطرات برجا مانده باشه، من از همه شماها خونه قبلی رو بیشتر دوستش دارم. اما عقیده دارم خونه ای که درش به روی عزیزانم بسته باشه، یا در و دیوارش در حال فرو ریختن باشه یا حتی نشه توش دو کلوم حرف زد یا صدای کسی رو شنید باید به خاطرات بپیونده...به هر حال الان هم اتفاق خاصی نیفتاده. اگر دلتون میخواد اونجا رو تا صفحه 2000 ببریمش جلو یا تا بعد از عید یا هر زمانی که فکر میکنین دلتون میخواد، میشه اینجا رو بست و رفت همونجای قدیمی. چاق سلامتی های این 4 صفحه که همیشه بوده و هست، اون چند تا پست مخصوص و قشنگ که اینجا نوشته شده رو هم میشه ببریم صفحه اول یا وسط یا آخر یا هرجایی که دلمون میخواد؛ نه؟ من اصراری به بودن این خونه جدید ندارم، اگر تونستم میام اون خونه قبلی اگر هم نتونستم و برام باز نشد، مهم نیست بالاخره یه روزی باز میشه برام دیگه.
سلام به همگی وقتی طبق روزای معمول صبح زود پاشی و خوابت نبره و به خاطر خواب بودن دختر گلت نتونی هیچ کار کنی ....... میای اینجا ....... ! الناز به یادتم .... توکلتون به خداباشه تا هر چی هست به خیربگذره ...... عاطفه خدا قوت ..... سانی ...... وقتی اینجا اینقدر راحته برای همه مون و همه هم ازت تشکر کردیم و.... یعنی همه راضی هستن..... منتها یه نوستالژی هایی هست که ......... خب یاداوریش هم خوشاینده .... فکر نکنم کسی بره اون ور ...... این حرفا رو نزن عزیزم ...... ببخشید ها مگه اعصابمون رو از سر راه اوردیم که بریم اونجا صدبار ارور بده و پرتمون کنه بیرون و ..... بازم ممنون ......... �
سلامممممممم سلام
سلام خونه نو مبارکککککککککککککککک
درسته که همیشه دلبستگی به خاطرات وجود داره اما تغییر خیلی خوبه حس تازگی و طراوت رو بهمراه میاره
سانی گل دستت درد نکنه خانمی دم عیدی خیلی کار قشنگی کردی .
بوس بوس
دلم برای تک تکتون تنگ شده .
تو اسم کاربری ها تغییر داده شده ؟؟؟؟
راستی از سفر بگم که عالی عالی بود . رونیکا شده بود یه دسته گل .
البته یه اذیت هایی هم داشت .
روز اخر انقدر خونه خدا خلوت بود که من حسابی حسابی با خود خدا حال کردم .
برای همه از ته ته دل دعا کردم طواف کردم و نماز خوندم
قسمت همه ارزومندا بشه انشا...
سلام خونه نو مبارکککککککککککککککک
درسته که همیشه دلبستگی به خاطرات وجود داره اما تغییر خیلی خوبه حس تازگی و طراوت رو بهمراه میاره
سانی گل دستت درد نکنه خانمی دم عیدی خیلی کار قشنگی کردی .
بوس بوس
دلم برای تک تکتون تنگ شده .
تو اسم کاربری ها تغییر داده شده ؟؟؟؟
راستی از سفر بگم که عالی عالی بود . رونیکا شده بود یه دسته گل .
البته یه اذیت هایی هم داشت .
روز اخر انقدر خونه خدا خلوت بود که من حسابی حسابی با خود خدا حال کردم .
برای همه از ته ته دل دعا کردم طواف کردم و نماز خوندم
قسمت همه ارزومندا بشه انشا...
سلام صبح بخیر.
مانلی........حیف که بالون خاموشه ها......کاش زودتر سر میزدم.ای مادر فعال و پرکار،زود،تند،سریع بگو....امروز برا مهنا چه برنامه ایی داری؟؟پارک/نمایشگاه/خرید/.......بلهههههههههه.
واقعا فکر کنم برات سخت باشه تو خونه موندن...مگه نه؟؟
سانی جون......من هرجا کنار دوستام باشم،برام اونجا خوبه.ممنون که اینجا را راه انداختی.............اون یکی خیلی اذیت میکرد.اصلاااااا هم از این حرفها نزنی دیگه.تاره شعری هم که اون بالا نوشتی....خیلی خیلی به دل میشینه.حس خوب بهم دست داد،دوست خوبم.راستی کی میایید ایران؟؟؟حتما تو تهیه وتدارک سفر هستی.درسته؟؟
ضحی.....بیا،هی میگی ان لاین.....من هستم تو نیستی!!!کم کار شدی چند وقته ها....یادم هست،یادت باشه.
الناز انشاله پادمیرا بهتر بشه.........الهی،دخمل خوشگل ما زود زود خوب شه.
عاطفهههههههههه..........به به،پس داره بوی عید تو خونه تون میاد.......وووه که چه بوی خوبی،چه حس قشنگی......شبها نمیایی دیگه؟؟
رزا جون.........این جور چیزا،به فلسفه خود ،خود باور من....قضا وبلا است.......نگران نباش.....رفتم یه سر اونطرف دیدم چی نوشتی:-P حس عاشق شدگی بهم دست داد.خیلی لطیف بود...............شاید کسی منتظرم باشد.
مانلی........حیف که بالون خاموشه ها......کاش زودتر سر میزدم.ای مادر فعال و پرکار،زود،تند،سریع بگو....امروز برا مهنا چه برنامه ایی داری؟؟پارک/نمایشگاه/خرید/.......بلهههههههههه.
واقعا فکر کنم برات سخت باشه تو خونه موندن...مگه نه؟؟
سانی جون......من هرجا کنار دوستام باشم،برام اونجا خوبه.ممنون که اینجا را راه انداختی.............اون یکی خیلی اذیت میکرد.اصلاااااا هم از این حرفها نزنی دیگه.تاره شعری هم که اون بالا نوشتی....خیلی خیلی به دل میشینه.حس خوب بهم دست داد،دوست خوبم.راستی کی میایید ایران؟؟؟حتما تو تهیه وتدارک سفر هستی.درسته؟؟
ضحی.....بیا،هی میگی ان لاین.....من هستم تو نیستی!!!کم کار شدی چند وقته ها....یادم هست،یادت باشه.
الناز انشاله پادمیرا بهتر بشه.........الهی،دخمل خوشگل ما زود زود خوب شه.
عاطفهههههههههه..........به به،پس داره بوی عید تو خونه تون میاد.......وووه که چه بوی خوبی،چه حس قشنگی......شبها نمیایی دیگه؟؟
رزا جون.........این جور چیزا،به فلسفه خود ،خود باور من....قضا وبلا است.......نگران نباش.....رفتم یه سر اونطرف دیدم چی نوشتی:-P حس عاشق شدگی بهم دست داد.خیلی لطیف بود...............شاید کسی منتظرم باشد.
الناز..........دعاگویت هستم.از اون روز خیلیییییی به یادتم.انشاله همه چی درست بشه.
شیرین......امروز که رفتم تو اون کلوپ دیدم راجع به ساید پرسیده بودی.........من راضیم،ده ساله دارم وتا حالا گوش شیطون کر یک بار هم به مشکل نخورده.من ادمیرال دارم.پیشاپیش مبارک باشه.
شادی جونم،خوشحالم که بهتون خوش گذشته....................تو این مدت که نبودی،هر وقت تی وی اذان صبح نشون میداد،مکه ومدینه را خیلی یادت بودم...میگفتم،الان شادی اینجاست یا شادی اونجاست:-(
شیرین......امروز که رفتم تو اون کلوپ دیدم راجع به ساید پرسیده بودی.........من راضیم،ده ساله دارم وتا حالا گوش شیطون کر یک بار هم به مشکل نخورده.من ادمیرال دارم.پیشاپیش مبارک باشه.
شادی جونم،خوشحالم که بهتون خوش گذشته....................تو این مدت که نبودی،هر وقت تی وی اذان صبح نشون میداد،مکه ومدینه را خیلی یادت بودم...میگفتم،الان شادی اینجاست یا شادی اونجاست:-(
سلام خوبین؟صبح ؛شب؛عصروظهرهمه بخیر
آدمیزاد موجود عجیبیه!مثلا این تاپیک؛صفحه بازنشه غرمیزنیم؛خونه عوض شه اظهار دلتنگی میکنیم -امروز راحت بازشدوالان خوشحالم که میتونم حالتون روبپرسم؛فقط سانی جون حس کردم از پست من ناراحت شده بودی نمیدونم پستت نشون میداد ناراحتی ببخشید خلاصه من خداشاهده بغضم گرفته بود که گفتم خوشحال نیستم اماالان (وحتی دیروزم)ازت بابت اینکارواین خونه ممنونم :-*
حالا خونه ای داریم که "ایجادکننده ش" و معمارش از دوستای خودمونه :-*
آنجا خوش است که دل خوش است.
آدمیزاد موجود عجیبیه!مثلا این تاپیک؛صفحه بازنشه غرمیزنیم؛خونه عوض شه اظهار دلتنگی میکنیم -امروز راحت بازشدوالان خوشحالم که میتونم حالتون روبپرسم؛فقط سانی جون حس کردم از پست من ناراحت شده بودی نمیدونم پستت نشون میداد ناراحتی ببخشید خلاصه من خداشاهده بغضم گرفته بود که گفتم خوشحال نیستم اماالان (وحتی دیروزم)ازت بابت اینکارواین خونه ممنونم :-*
حالا خونه ای داریم که "ایجادکننده ش" و معمارش از دوستای خودمونه :-*
آنجا خوش است که دل خوش است.
سلام
صبح به خیر
عاشق این صبح های پر نور زمستونم من. :)
خوبین همگی؟!
2 سال پیش، موقع اثاث کشی، وقتی آخرین کارتن ها رفتن پایین و من مونده بودم و خونه خالی، که فقط پرده هاش سر جاش بود و روی سرامیک های سفیدش پر شده بود از خاک و جای کفش و ... نشستم وسط هال و گریه کردم. یه دل سیر گریه کردم...
نمی خواستم از اونجا برم؟! معلومه که می خواستم. هر روز عصر با همسر عزیز شال و کلاه کرده بودیم و دنبال خونه گشته بودیم. مساحت خونه جدید دقیقن دو برابر خونه قدیمی بود، آسانسور داشت و مجبور نبودم تو اون روزا که دیگه تقریبن قلقلی شده بودم، سه طبقه رو از پله بالا برم و خلاصه، کلی خوبی های دیگه...
من اما اون روز جلوی اشکامو نمی تونستم بگیرم. هر طرف اون خونه فسقلی رو نگاه می کردم و 5 سال خاطره جلوی چشمم رژه می رفت. ناراحت نبودم. خیلی خیلی هم خوشحال بودم. اما آدم خاطره بازی هستم. آدمی هستم که به اشیا بی جان، مکانها، موسیقی ها، عطرها... دل می بازد... ازشان خاطره می سازد توی ذهنش... دلتنگ شان می شود. همین.
از تغییر به سمت آسایش بیشتر پشیمانم؟ دل گیرم؟ معلوم است که نه. اما هنوز هم گاهی دلم برای خانه کوچک مان تنگ می شود... :)
بعله سانی جون جونم... اعصاب گرامی مون رو که از سر راه نیووردیم که... همون قدر که "آدمیزاد است و دل بستن"، " آدمیزاد است و عادت"؛ "آدمیزاد است و تغییر"، "آدمیزاد است و نو شدن". بازم بعله. :*
اون "می کنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم" خیلی خوبه... :)
الناز منم عاشقتم. بوس. :*
پادمیرا بهتره؟!
مانلی چطوری؟ استراحت اجباری در منزل خوش میگذره؟! ؛)
سارایی دیدی اومدم؟! :)
صبح به خیر
عاشق این صبح های پر نور زمستونم من. :)
خوبین همگی؟!
2 سال پیش، موقع اثاث کشی، وقتی آخرین کارتن ها رفتن پایین و من مونده بودم و خونه خالی، که فقط پرده هاش سر جاش بود و روی سرامیک های سفیدش پر شده بود از خاک و جای کفش و ... نشستم وسط هال و گریه کردم. یه دل سیر گریه کردم...
نمی خواستم از اونجا برم؟! معلومه که می خواستم. هر روز عصر با همسر عزیز شال و کلاه کرده بودیم و دنبال خونه گشته بودیم. مساحت خونه جدید دقیقن دو برابر خونه قدیمی بود، آسانسور داشت و مجبور نبودم تو اون روزا که دیگه تقریبن قلقلی شده بودم، سه طبقه رو از پله بالا برم و خلاصه، کلی خوبی های دیگه...
من اما اون روز جلوی اشکامو نمی تونستم بگیرم. هر طرف اون خونه فسقلی رو نگاه می کردم و 5 سال خاطره جلوی چشمم رژه می رفت. ناراحت نبودم. خیلی خیلی هم خوشحال بودم. اما آدم خاطره بازی هستم. آدمی هستم که به اشیا بی جان، مکانها، موسیقی ها، عطرها... دل می بازد... ازشان خاطره می سازد توی ذهنش... دلتنگ شان می شود. همین.
از تغییر به سمت آسایش بیشتر پشیمانم؟ دل گیرم؟ معلوم است که نه. اما هنوز هم گاهی دلم برای خانه کوچک مان تنگ می شود... :)
بعله سانی جون جونم... اعصاب گرامی مون رو که از سر راه نیووردیم که... همون قدر که "آدمیزاد است و دل بستن"، " آدمیزاد است و عادت"؛ "آدمیزاد است و تغییر"، "آدمیزاد است و نو شدن". بازم بعله. :*
اون "می کنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم" خیلی خوبه... :)
الناز منم عاشقتم. بوس. :*
پادمیرا بهتره؟!
مانلی چطوری؟ استراحت اجباری در منزل خوش میگذره؟! ؛)
سارایی دیدی اومدم؟! :)
سلام اینجا چه خبره؟ سرم شلوغه در حد لالیگا
برم ببینم چی شده بیام
برای پرستو
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/84619263979449126992.jpg
برم ببینم چی شده بیام
برای پرستو
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/84619263979449126992.jpg
سلام
سانی جون جونم !مرسی ....فکر کنم ضحی خیلی قشنگ حس هممونو توصیف کرد....خدا خیرت بده!اگه بدونی چقدر راحت اومدم اینور!بازم مرسی دوست دل نازکم...
.وای باران ،عزیزم.....موش نخوره اون دندونای نازتو.....
سارایی جونم خوبی؟راستش این روزا ،شبا!لهم!!!دیگه نمیام....ولی اگه بدونم هستی چرا که نه؟به عشق شما دوست جونام میام.....
ضحی جون بهتری؟فسقلک چی؟بهتره؟
شادی جون زیارت قبول....دعامون کردی دیگه؟تک تک ؟به اسم؟/چه پر روام من!!!!/راستی روحانی کاروان موافق بود با محرم کردن رونیکا خانم...عزیزم..حاج خانم...
مانلی...خوش بگذره تو خونه....دخمل شما که ماشالا باقلواست...حتما میتونی امروز کلی کار بکنی....
سانی جون جونم !مرسی ....فکر کنم ضحی خیلی قشنگ حس هممونو توصیف کرد....خدا خیرت بده!اگه بدونی چقدر راحت اومدم اینور!بازم مرسی دوست دل نازکم...
.وای باران ،عزیزم.....موش نخوره اون دندونای نازتو.....
سارایی جونم خوبی؟راستش این روزا ،شبا!لهم!!!دیگه نمیام....ولی اگه بدونم هستی چرا که نه؟به عشق شما دوست جونام میام.....
ضحی جون بهتری؟فسقلک چی؟بهتره؟
شادی جون زیارت قبول....دعامون کردی دیگه؟تک تک ؟به اسم؟/چه پر روام من!!!!/راستی روحانی کاروان موافق بود با محرم کردن رونیکا خانم...عزیزم..حاج خانم...
مانلی...خوش بگذره تو خونه....دخمل شما که ماشالا باقلواست...حتما میتونی امروز کلی کار بکنی....
سلام
سانی جون جونم !مرسی ....فکر کنم ضحی خیلی قشنگ حس هممونو توصیف کرد....خدا خیرت بده!اگه بدونی چقدر راحت اومدم اینور!بازم مرسی دوست دل نازکم...
.وای باران ،عزیزم.....موش نخوره اون دندونای نازتو.....
سارایی جونم خوبی؟راستش این روزا ،شبا!لهم!!!دیگه نمیام....ولی اگه بدونم هستی چرا که نه؟به عشق شما دوست جونام میام.....
ضحی جون بهتری؟فسقلک چی؟بهتره؟
شادی جون زیارت قبول....دعامون کردی دیگه؟تک تک ؟به اسم؟/چه پر روام من!!!!/راستی روحانی کاروان موافق بود با محرم کردن رونیکا خانم...عزیزم..حاج خانم...
مانلی...خوش بگذره تو خونه....دخمل شما که ماشالا باقلواست...حتما میتونی امروز کلی کار بکنی....
سانی جون جونم !مرسی ....فکر کنم ضحی خیلی قشنگ حس هممونو توصیف کرد....خدا خیرت بده!اگه بدونی چقدر راحت اومدم اینور!بازم مرسی دوست دل نازکم...
.وای باران ،عزیزم.....موش نخوره اون دندونای نازتو.....
سارایی جونم خوبی؟راستش این روزا ،شبا!لهم!!!دیگه نمیام....ولی اگه بدونم هستی چرا که نه؟به عشق شما دوست جونام میام.....
ضحی جون بهتری؟فسقلک چی؟بهتره؟
شادی جون زیارت قبول....دعامون کردی دیگه؟تک تک ؟به اسم؟/چه پر روام من!!!!/راستی روحانی کاروان موافق بود با محرم کردن رونیکا خانم...عزیزم..حاج خانم...
مانلی...خوش بگذره تو خونه....دخمل شما که ماشالا باقلواست...حتما میتونی امروز کلی کار بکنی....
سلام دوستان...
خونه جدید راحتین همه؟!!! من هم همون‌هایی که خودتون گفتین... دلبستگی به چیزی که عادت میشود ..
مهم نیست ولی .. اینجا رو هم پر از خاطره میکنیم، پر از خوشی ...به امید خدا..:)))))
راستش امروز کلی کار دارم( گفتم که فردا مسافرم دیگه؟!!)..فقط اومدم سلامی بکنم و به ضحی جونم بگم که:
دیشب که اون متن رو خوندم، یههوو دلم گرفت..همسر گرامی نبود و نشستم یه دل سیر گریه کردم... راست میگفت، حس غریبیه این دومی..خیلی غریب.. گاهی خیلی دور، گاهی خیلی نزدیک..
چند شب پیش همسری دستش رو گذاشت رو شکمم و پرسید: "کوچولوم خوبه؟!! ببین اگر از حالش زیاد نمی‌پرسم به خاطر اینه که فاطمه سرم رو گرم کرده...( راست میگه بیچاره، از وقتی میاد خونه حق نداره جایی به جز اتاق فاطمه بره!!!! هی فاطمه دستش رو میگیره، میگه" بابا بیا اتاق فاطمه نونانی!!!! - فامیلش نورانیه- توپ بازی"!!!!)...نه که فکر کنی به یادش نیستم...خیلی به فکرشم، براش دعا میکنم همیشه"...
من هم میدونم..خودمم همین طوریم... من و همسری هر دو بچه دومیم...من هم همیشه فکر میکنم مامان هامون اولی‌‌ها رو نه " بیشتر"، که "یه جور دیگه‌ای" دوست دارند.. الان که خودم دارم این حس رو تجربه میکنم( و البته هنوز این تجربه کامل نشده..)، میبینم که همین طوره.. بچهٔ آدم پارهٔ تنشه...فرقی نمیکنه چندمی باشه...
ولی تجربه" اولین بار مادر شدن"، اوج لحظات لذت بخش زندگی یه مادره و این اولیه که تو این قشنگترین تجربه شریک مادرشه....
ولی باور میکنی از دیشب، یه جور شیرینی کوچولوی درونم رو خیلی عزیزتر دوست میدارم؟!!!:))))))))))))))))
ازت ممنونم که اینو برام یاد آوری کردی..بوس برای دوست خوبم!!!
در مورد شکوفه‌ها هم اوکی..همون که گفتی..من منتظر عکس دختر گلی‌‌ها از پرستو هستم....
پ.ن: واییییییی عزیزم باران.....بوس خاله!!!
مواظب خودتون باشین همگی...............
خونه جدید راحتین همه؟!!! من هم همون‌هایی که خودتون گفتین... دلبستگی به چیزی که عادت میشود ..
مهم نیست ولی .. اینجا رو هم پر از خاطره میکنیم، پر از خوشی ...به امید خدا..:)))))
راستش امروز کلی کار دارم( گفتم که فردا مسافرم دیگه؟!!)..فقط اومدم سلامی بکنم و به ضحی جونم بگم که:
دیشب که اون متن رو خوندم، یههوو دلم گرفت..همسر گرامی نبود و نشستم یه دل سیر گریه کردم... راست میگفت، حس غریبیه این دومی..خیلی غریب.. گاهی خیلی دور، گاهی خیلی نزدیک..
چند شب پیش همسری دستش رو گذاشت رو شکمم و پرسید: "کوچولوم خوبه؟!! ببین اگر از حالش زیاد نمی‌پرسم به خاطر اینه که فاطمه سرم رو گرم کرده...( راست میگه بیچاره، از وقتی میاد خونه حق نداره جایی به جز اتاق فاطمه بره!!!! هی فاطمه دستش رو میگیره، میگه" بابا بیا اتاق فاطمه نونانی!!!! - فامیلش نورانیه- توپ بازی"!!!!)...نه که فکر کنی به یادش نیستم...خیلی به فکرشم، براش دعا میکنم همیشه"...
من هم میدونم..خودمم همین طوریم... من و همسری هر دو بچه دومیم...من هم همیشه فکر میکنم مامان هامون اولی‌‌ها رو نه " بیشتر"، که "یه جور دیگه‌ای" دوست دارند.. الان که خودم دارم این حس رو تجربه میکنم( و البته هنوز این تجربه کامل نشده..)، میبینم که همین طوره.. بچهٔ آدم پارهٔ تنشه...فرقی نمیکنه چندمی باشه...
ولی تجربه" اولین بار مادر شدن"، اوج لحظات لذت بخش زندگی یه مادره و این اولیه که تو این قشنگترین تجربه شریک مادرشه....
ولی باور میکنی از دیشب، یه جور شیرینی کوچولوی درونم رو خیلی عزیزتر دوست میدارم؟!!!:))))))))))))))))
ازت ممنونم که اینو برام یاد آوری کردی..بوس برای دوست خوبم!!!
در مورد شکوفه‌ها هم اوکی..همون که گفتی..من منتظر عکس دختر گلی‌‌ها از پرستو هستم....
پ.ن: واییییییی عزیزم باران.....بوس خاله!!!
مواظب خودتون باشین همگی...............
سلام یاقوت هستی ؟؟؟؟؟
میلتو بزار برام عزیزم......
منم از حرفهای همسرت گریه ام گرفت .....
عاطفه جونم سلام .... خوبی .....
رزا خوبی دوستم ........
مانلی ...................
ضحی
جان میلتو چک کردی
کشته شدمک
میلتو بزار برام عزیزم......
منم از حرفهای همسرت گریه ام گرفت .....
عاطفه جونم سلام .... خوبی .....
رزا خوبی دوستم ........
مانلی ...................
ضحی
جان میلتو چک کردی
کشته شدمک
دوباره سلام :)
ممنون عاطفه جونم. خوبیم ما. خدا رو شکر.
برای فردا پس فردا و خونه تکونی هم پیش پیش خدا قوت. :)
پرستو جان ممنون.
چک کردم.
شوما چک کردی خواهر؟ :)))
سینا صدام میکنه.
برمیگردم.
ممنون عاطفه جونم. خوبیم ما. خدا رو شکر.
برای فردا پس فردا و خونه تکونی هم پیش پیش خدا قوت. :)
پرستو جان ممنون.
چک کردم.
شوما چک کردی خواهر؟ :)))
سینا صدام میکنه.
برمیگردم.
سانی عزیز و دوست داشتنی دست گلت درد نکنه چه خونه تکونیه خوبی کردی در آستانه سال نو خونه نو و به به به به.
سانی میگفتی چرا عکس نمیزاری راستش یه کیسه پر بود از کابل USB و سیم و Port و همشو شو شو ی عزیز بده بود تو انباری و هی میگفت تو خونه هست بگرد پیدا میکنی تازه دیروز از تو انباری منفی چهار !!!!! پیدا شده!!!! خلاصه این بود ماجرای عکس نگذاشتن من:)
عاطفه جون ممنون عزیزم
یاقوت جون چقدر قشنگ چقدر نایس واااااااااااااای چقدر دلم نی نی خواست درضمن اون فاطمه نونایییو از طرف من بچلونش الهی قربونش برم چه بامزه اتاق فاطمه نونایییییییییی:))))
ضحی این احساسات قشنگتو کاملا حس کردم امیدوارم هرجا هستی با اون پسر خوشگلو تپلیت خوب و خوش باشین.
مانلی امروز نیستی؟ نکنه تو هم سرکارت مثل من شلوغ شده؟؟ مهنای عزیزم چطوره؟
سارایی امیر چطوره؟ خوبه؟
سانی میگفتی چرا عکس نمیزاری راستش یه کیسه پر بود از کابل USB و سیم و Port و همشو شو شو ی عزیز بده بود تو انباری و هی میگفت تو خونه هست بگرد پیدا میکنی تازه دیروز از تو انباری منفی چهار !!!!! پیدا شده!!!! خلاصه این بود ماجرای عکس نگذاشتن من:)
عاطفه جون ممنون عزیزم
یاقوت جون چقدر قشنگ چقدر نایس واااااااااااااای چقدر دلم نی نی خواست درضمن اون فاطمه نونایییو از طرف من بچلونش الهی قربونش برم چه بامزه اتاق فاطمه نونایییییییییی:))))
ضحی این احساسات قشنگتو کاملا حس کردم امیدوارم هرجا هستی با اون پسر خوشگلو تپلیت خوب و خوش باشین.
مانلی امروز نیستی؟ نکنه تو هم سرکارت مثل من شلوغ شده؟؟ مهنای عزیزم چطوره؟
سارایی امیر چطوره؟ خوبه؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز