سلام خوبین خواهرم ده سالشه چند روز آمدن خونه من آخه خونه ی پدرم شهرستانه امروز داشت با دخترم بازی میکرد دیدم یه لکه رو شلوارشه یه لحظه هنگ کردم مگه میشه این طفل معصوم تو این باغا نیست دلم هری ریخت ولی باید کاری میکردم واسه همین صداش زدم اومد تو اتاق باهاش حرف زدم گفتم مبارکه خانم شدی بوسش کردم هر چند داشتم میمردم ولی به روی خودم نیاوردم که ناراحتم آبجی دل آرا عزیزم پر چشاش اشک شد وای اون لحظه چقد بد بود😔😔گفتم عع خواهری چرا ناراحتی تو الان باید خیلی خوشحال باشی ولی طفلکم خیلی ترسیده بود راستش منم ترسیدم نکنه قدش انقد بمونه سریع بردم دکتر غدد گفتم صلاح میدونید آمپول بنویسید پریود نشه بلکه کمی رشد کنه ولی دکتر گفت ضررش بیشتر از سودش براش به سری ویتامین نوشت تورو خدا راهنمایم کنید تو این چند روز که پیش منه چیکار کنم براش چه بدم بخوره 🥺🥺و اینکه چقد رشد میکنه الان قدش ۱۵۰سانته