2777
2789

بچه ها قبلش بگم هر کس میخواد بگه وااااا و مسخره کنه و سرزنش بره بیرون چون مشکلم عادی نیس. شخصی و زنونه هم هست مشکلم     من 19 سالمه. از بچگی از اینکه بزرگ شم و سینه هم رشد کنه بدم میومد. که به آرزومم رسیدم. خیییلی سایزش کمه و فکر کنم 60 باشه یا کمتر! ولی خب بازم... بازم مشخص و برآمده ست.    مشکلم با لباس زیره. خیییلی باهاش اذیت میشمو احساس خفگی و گرما و چسبندگی بهم دست میده. انگار دارم میمیرم قشنگ. وقتیم بچه بودم به زور شورت رو پذیرفتم😂 انقدر بهم گفتن بپوش که به زور مجبور شدم و عادت کردم  مشکل دومم اینه که خیلی خیلی بدم میاد بندش بزنه بیرون از گوشه و کنار آستینم یا از رو لباسم خطش مشخص شه اصلا دیوونه میشم😭    اگه هم نپوشم نمیشه. بد وایمیسته و میدونین که همه چی مشخص میشه از رو لباس و آدم خجالت میکشه.  من از اول بلوغم تا الان اصلا لباس زیر استفاده نکردم مگر جاهای حساس اونم انقدر حواسم پیش اینه که نزنه بیرون که مهمونی کوفتم میشه هر بار.    آرزومه تو خونه مثل بقیه متنوع لباس بپوشم اما...  یک سال و پنج ماهه فقط یک لباس خاص رو میپوشم چون بالاش مدلش جوریه که ضخیمه و زیرش مشخص نیس. فقط یک لباس تکراری!  لباس آستین بلند و شلوار هم تو اوج زمستون نمیپوشم چون احساس بدی بهم دست میده زیادی راحت طلبم فقط پیرهن کوتاه میپوشم  خب آستین کوتاه هم بندش میزنه بیرون شما واقعا چیکار میکنین؟؟😧  توروخدااااا بهم بگید باید چیکار کنم از خودم بدم میاد که شبیه بقیه دخترا نیستم😔😔 با مامانمم نمیتونم صحبت کنم لطفا خواهرانه کمک کنین  بگین چه مدلی بپوشم. مثلا تیم تنه ها خوبن اما زود شل میشن و چون نازکن همه چی معلوم میشه یعنی نپوشی سنگین تری!!!

منم شورت نمیپوشم اونکه مشکل بزرگی نیس چرا انقد به خودت سخت میگیری

بگرد از اون مدل لباست رنگا و طرحای متنوع بخر

شب ها که به جای مادرم بیمارستان پیش خواهرم میموندم خیلی اذیت میشدم چون روزها هم دانشگاه میرفتم و نمیتونستم به صورت جایگزین استراحت کنم قطعا اون روزها زشت ترین ورژن خودم رو داشتم و همزمان باید سعی میکردم که خودم رو شاداب نشون بدم تا  به عنوان یک پیشکوست، دردِ بیماری خواهرم رو کوچیک تر نشون بدم یک روز که تازه از بیمارستان برگشته بودم با موهای وز وزی و چشمای گود افتاده بالای سر کتری وایستاده بودم که چشمم به یک هسته ی خرما کنار شعله ی گاز افتاد که حرارت و شعله به طور مستقیم به اون هسته میخورد دیروز هم اون هسته رو موقع درست کردن چای دیده بودم پریروز که موهام کمتر از اون روز وز وزی بود هم همینطور! همچنین موقع شام درست کردن و ناهار گرم کردن هم دیده بودمش به طرزعجیبی استوار بودو صبور!شاید فکر میکرد بالاخره روزی کسی از بین شعله ها برش میداره و توی خاک نرم میزارتش و جوونه میزنه و بالاخره رشد میکنه ((متاسفانه باید بگم اون هسته خود من بود!منی که سالها در فشار وزجر و درد سکوت کردم چون امید داشتم روزی خدایم مرا از میان شعله ها برمیدارد آبی بر رویم میریزد و جوانه زدنم را تماشا میکند غافل از اینکه خدایم سالهاست مرا در میان شعله های آتش در زیر کتری بزرگی رها کرده است)) درحالی که من گمان میکردم او نگهدار و پناه من است ✒️خاطرات یک مینیاتوری

گلم شما مشکل وسواس داری باید بری پیش دکتر کمکت کنه

خدا تو دستمو بگیری،شاید به مو برسه ولی پاره نمیشه/قسمتی از دلنوشته میرزا تقی خان امیرکبیر در شب قدر:خدا،امیر تویی،کبیر تویی،تقی همون شاگرد آشپزه،تو راه رو بهم نشون بده .../ کار خوبه خدا درست کنه،سلطان محمود کیه( اینو سرچ کنید)/خدا هر کی که این امضا رو میخونه حس خوشبختی رو بهش اعطا کن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نیم تنه ی کتان هم ضخیمه هم از پشت انگار تاب تنه ، بعد الان شومیزهای لش هست هم اصلا بدن معلوم نیست و هم اینکه الان لباس اکثرا جلو باز و لش هستن چیزی معلوم نمیشه از اینا استفاده کن 

😐اسی چقد سخت گرفتی😳

مگه چیه؟؟؟ والا من خیلی راحتم تو خونمون 

گاهی لباس جلو مامانم اینا نمیپوشم کلن😐🤍

مثل مرواریدی که نیلوفر نداشت ؛حال من بدبود هیچکس باور نداشت....🥺  من اگه بمیرمم‌مامان‌وبابام تا مدت‌ها میشینن سرقبرم؛ که مباداباقبربغلی که پسره بریزم رو هم 🙄یامطمئن باشن تاقبل ۸ توقبرم میرم😏

منم شورت خیلی نمیپوشم. لباس زیرم شب در میارم شوتش میکنم یک‌طرف. 


حالا در مورد پوششت کاری ندارم. اما اگر برات مقدوره با روانشناس جلسه بردار. خیلی از موارد به نظر ساده میان اما باید موشکافی بشه. 

من الان برای وضعیت رژیمم پیش روانشناس میرم . چون برای من به یه بحران تبدیل شده. دکتر پیشنهاد گروه درمانی داد که خیلی کمک کننده است برام

قراره دوباره این راه و برم🍀 اما ایندفعه با مدیریت صحیح💪

واییییی برعکس منی تو😅😅😅

من سایزم ۷۰ هست ب نظرم خیلی کوچیکه

دوست دارم بیشتر تو چشم باشه

می دونی خب سینه و باسن یه جورایی ظرافت و دخترانگیتو نشون می ده😁😁😁

خیلیم سخت گرفتی

چیز عادیی هست عزیزم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز