2777
2789
عنوان

بارداری ناخواسته 😔😔

369 بازدید | 40 پست

سلام خانوما 

قضاوتم نکنین خیلی احتیاط داشتیم 

نمیدونم چطور شد الهی شکرباتمام مشکلاتم میپذیرمش باتمام غرهای همسرم

فقط میترسم خیلی ناپروکسن استامینوفن کدئین اموکسی سلین خوردم میترسم مشکلی براش پیش بیادفکرکنم ۳هفته باشم

اخی عزیزم مبارکه اگه خدا بخواد هیچیش نمیشه برو دکتر تا برات سونو بنویسه داروهایی ک استفاده کردی و بهش بگو

میشه برا حل شدن مشکلمون صلوات بفرستید خداخیرتون بده❤️ امضای قبلیم👇                                                           خدایا هزاران بار شکرت😍😘ممنونم که جواب دل شکستمو دادی🤩 خدایا هیچ زنی و تو حسرت مادر شدن نذار🙏 خدایا مطمئنم به دل ما هم نگاه میکنی و بعده چندسال و ۵ تا سقط بچمونو سالم میذاری تو بغلمون❤ دختر قشنگم منو بابایی بی صبرانه منتظر گرفتن دستای کوچولوتیم😍😘

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منم تو دلیم خداخواسته ست و دخمله امادگیشو نداشتیم ولی قدمش رو چشامون

 یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته  
با این همه روش جلوگیری دیگه گفتن کلمه بارداری ناخواسته ی مقدار مضحک میباشد 😐

نه گلم روش پیشگیری داشتیم ۴سال هست سفت وسخت این خواست خدا بوده چون من رفتم سوندگفت بشدت تخمدانت ضعیفه ی فکری کن گفتم بعدها میرم دکتر اینوخداخواسته بااین وضعیت

واقعا بارداری چجوری ناخواسته میشه؟🙄 بالاخره خواستین ک الان هست دیگه

منم همیشه این سوالو میپرسیدم تا با واژه ش اشنا شدم چون الان تو دلیم خداخواسته ست 

 یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز