ده ساله ازدواج کردیم شوهرم از اول تنبل و بی حال بود الان دوتا بچه دارم اصلا مسئولیت قبول نمیکنه فقط میره شرکت بازی گیم میکنه یا خوابه یا بیرونه به هیچی اهمیت نمیده چون وقتی بچه بوده تا همی الانم کاراشو باباش میکنه ولی پول واینا خوب بهم میده منم ب شوهرم گفتم درصورتی بات زندگی میکنم که خونه رهن کنی نمیام تو ساختمون بابات که یه مشکلم بشه هزار مشکل گفتم باید خونه رهن کنی باباش اینا هم خیلی گیر میدن و اهله دخالتن برا همین نمیتونم تحمل کنم شما فک کنید من و بچه هام کرونا گرفته بودیم شوهرم مارو ول میکرد میرفت بیرون
خانوادشم جالبه میترسن که من طلاق بگیرم اونا دنباله ارثم هسن منتظرن من چیام گیرم بیاد خودم خونه بخرم ولی چون شوهرم ایجوریه نمیخوام دس ب ارثم بزنم بهشون گفتم خونه وظیفه ی خودشه اگرم میخان من زندگی کنم باید خونه رهن کنه برام