اصلا مردها همشون بیشعور شدن, شوهر منم خودم رو بکشم هم نمیپرسه چته....
حتی ۱ماه قبل مادربزرگم که خیلی دوستش داشتم رو از دست دام, لحظه ای که فهمیدم انقده جیغ زدم و گریه کردم,اما...جای اینکه منو بغل کنه و اروم کنه, بچه ها رو بغل کرده بود..
دو شب بعدش هم قبل خواب ,اینقده اروم گریه کردم تا خوابم برد و اما اون انگار نه انگار...صبحش بهش پیام دادم چقدر به محبتت نیاز داشتم که ارومم کنی,من خیلی تنهاممم... و باز شبش دوباره گریم گرفت و بازم انگار نه انگار(فک کمردم با پیام صبحم کلی نازم رو میکشه)
میدونست چون من بابام رو ۷ سالگی از دست دادم خیلی به مادربزرگ پدریم وابسته بودم هیچ وقت این کارش یادم نمیره..