2777
2789
عنوان

ختم صلوات برای شادی روح مامانم و داداش گلم که زود پرپر شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 313 بازدید | 78 پست
زن داداشم هیچی از صحنه تصادف یادش نمیاد طفلک من الان نگران اون و بچه هستم معلوم نیست بعد از سه ماه از جاش بلند بشه بتونه روی پاهاش وایسته و بتونه راه بره معلوم نیست پاهاش دفورم نشده باشنمعلوم نیست بچه به دنیا بیاد مشکلی براش پیش اومده باشه یانه همش تو نگرانی هستیم چهارشنبه قراره سارینا جونم دنیا بیاد الهی عمه بمیره برات عزیزمم
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مامان مانی جون الهی که خدا آرامش رو هر چی زودتر به قلب شما و زن برادرتون برگردونه و از این به بعد فقط شادی ببینید
اینکه تو درست میگی، معنیش این نیست که من اشتباه می‌کنم، فقط زندگی رو اونجوری که من دیدم ندیدی!!!
همه می گن خدا مامانتو خیلی دوست داشته که نذاشته داغ برادر جونتو ببینه بابام هم سال 77 سکته کرد و فوت شد خیلی تنهاییم خیلی این داداشم از 13 سالگی بار زندگیمونو به دوش کشیده بود حالا که تازه دومادش کردیم و می خواست به خودش و زندگیش برسه خدا اینجوری گذاشت تو دامنش
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
من دوست دارم همه زندگیمو فداش کنم از خدام بودم که بیارم پیش بچه های خودم با اونا بزرگ بشه که حداقل حس نداشتن بابا رو نداشته باشه ولی خوب که فکر می کنم می گم حالا که بابا نداره بذارم حداقل مهر مادری رو داشته باشه ولی اگه اونجوری میشد که عالی بود تو خانواده بزرگ می شد نمی دونم چی پیش بیاد فقط دعا کنین
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
سلام خدا رحمتشون کنه عزیزم منم دویستا صلوات میفرستم بیشتر هم شد بهت خبر میدم شما هم منو دعا کن عزیزم امیدوارم چهارشنبه بیای خبر خوش بدی که بچه برادرت سالمه
دارم دلگرم تر میشم از این نزدیکی با اتیش...    کسی پشت من ایستاده که مثل کوهه سرسختیش....          ❤sh❤sh❤
انشااله مامان سپنتا جان آخه نگرانی من از این بابت هست که موقعی که تصادف کردن تازه وارد 6 ماه شده بود بیمارستان بدون محافظ سربی از روی شکم از لگن زن داداشم رادیوگرافی کردن نمی دونم چی میشه
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
خودم رفتم براش سیسمونی گرفتم همه وسایلی رو که می دونستم داداشم قرار بود برا دخترش بگیره رفتم گرفتم ولی دلم خیلی می سوخت همش با گریه گرفتم پیش خودم می گفتم اینا رو باباش با مامانش باید میومدن می گرفتن آخه اون طفل معصوم که هنوز چشم باز نکرده باید غم بی بابایی داشته باشه چه گناهی کرده
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
عزیزم نگراان نباش خدا خودش مراقب اون کوچولو هست همین که از تصادف جون سالم بدر برده حتما الانم در سلامته کامله من که خیلی دعا میکنم اگه خدا قبول کنه
دارم دلگرم تر میشم از این نزدیکی با اتیش...    کسی پشت من ایستاده که مثل کوهه سرسختیش....          ❤sh❤sh❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز