بهترین و جذابترین و به یاد ماندنی ترین خاطرات موارد بالا
من خودم شب خاستگاری یادمه که با پدرش اومده بود (مادر شوهرم فوت کردن)
بعدش یکم نشستن حرف زدن بعد من چایی رو بردم، به همه دادم اخر رسیدم بهش، چای رو که برداشت یکم هول شد لیوان چای دااااااااغ از دستش افتاد همــــــش ریخت رو لباساش😂😂
همچین قرمز شده بود طفلک داشت کباب میشد😂😂😂
اخرش پا شد پیرهنشو در اورد زیرش تی شرت ساده استین کوتاه داشت
بیچاره تا اخر مجلس حرف نزد
هنوز که هنوزه پیرهن سفیدش با لکه چایی هنرنمایی من تو کمدمونه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂