2777
2789
عنوان

بچم شدیدا بغلیه! کمک لطفا!

1464 بازدید | 18 پست
خواهشا بگین چیکار کنم تا دیگه بچم بغل نیاد و مث بقیه بچه ها رو پا بگیره بخوابه یا خودش بخوابه؟ بخدا دستم انقد درد میکنه. الان تو گچ :(
همه جور آموزش رایگان در سایت http://www.Asooneh.ir
عزیزم میتونی عادتش بدی به گهواره خیلی راحته
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم، این طبیعیه که بچه بخواد تو بغلت باشه، چون تو بغل احساس آرامش می کنه، کم کم از سرش میفته، نگران نباش
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم،من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند
عادتش بده قبل از خواب براش کتاب بخونی ، اینجوری کم کم عادت میکنه دراز بکشه و بخوابه
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم،من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند
من از 2ماهگی به گهواره عادتش دادم الان که 7ماهشه هم رو پا میخوابه هم گهواره هم توی ماشین
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
سلام خانمى دختر منم همین بود تا شش ماهگى دائما بغلم بود روانشناس بهم گفت این عالیه و اینقدر بغلش کن تا خودش دیگه نخواهد منم همین کارو کردم تا الان که هفت ماهشه اصلا دلش نمى خواهد بغلش کنم همش دوست داره رو زمین شیطونى بکنه مطمئن باش خوب میشه من الان دنبالش مى کنم تا بیاد بغلم از وقتى چهار دست و پا شده فرار مىکنه که نیاد بغلم و شیطونى بکنه
دختر نازم عاشقتم
چه فکرخوبی مامان جان
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز