در آخر فیلم ایلماز با مژگان ازدواج میکنه و بعدش نامه رو میخونه
زلیخا از دمیر باردار میشه ،دمیر حرفشو باور نمیکنه و میخواست بکشتش زلیخا میگه منم بکش و راحتم کن دمیر میره استانبول آزمایش میده میفهمه میتونه بچه دار بشه میخاد برگرده زندگی جدید و شروع کنه
ولی زلیخا میخاد بچه رو سقط کنه
این پایان فصل اولش بود