2777
2789
عنوان

بچه ها برای دل من شمع روشن میکنید ؟

8203 بازدید | 80 پست
سلام حدود 4 سال پیش یک دوره شمع سازی گذاشتم . خانمی با اشتیاق زنگ زد و آدرس خواست . وقتی آدرس دادم گفت خیلی دوره معذرت میخوام من شیمی درمانی میشم و نمیتونم این مسافت را با اتوبوس بیام عاشق شمعم و دوست داشتم یاد بگیرم . دلم لرزید گفتم عیب نداره من میام خونه شما بهتون یاد میدم . روز جمعه بچه هارو گذاشتم و رفتم خونه فرحناز خانوم . تا حالا یک خانم سرطانی از نزدیک ندیده بودم ولی همان موقع برادر همسرم که مهندس جوانی بود در منزل من بخاطر سرطان مغز بستری بود .خلاصه وقتی خانم رو دیدم یک کلاه سیاه بافتنی تو له مرداد سرش بود. ناخنهاش سیاه شده بود و رنگ به چهره نداشت . وضعیت اقتصادیش خیلی بد بود و یک عالمه شمع نصفه و مصرف شده رنگارنگ جمع کرده بود تا با اونها بهش شمع سازی یاد بدم . روم نشد بگم با اینها نمیشه . هر طوری بود چند تا شمع ساختم و... بیشتر حرف میزد از تنهاییش میگفت و اینکه طلاق گرفته بود بچه هاش دانشجو بودن و ...خیلی جوان بود . من هزینه اون روز رو با اصرار ازش پذیرفتم و گفتم که هر جلسه فقط همون هزینه اون جلسه رو میگیرم اما دیگه ازش خبری نشد . آموزش فرش بافی را هم تازه تموم کرده بود یک فرش ابریشمی روی دار داشت که نخ صورتی چرکش تموم شده بود تکه نخش رو گرفتم اومدم مرکز قالیبافی براش تهیه کردم ولی هرچی زنگ زدم برنداشت . یک سال و نیم بعد منم یک بیمار سرطان سینه بودم .... ابتدای شیمی زنگ زدم بگم من اینطور.... اما گوشی رو برنداشت . امروز زنگ زدم پسرشون گفتن یکسال و نیم پیش به رحمت خدا رفته ..... خیلی شمع دوست داشت یک هو دلم خواست بخاطر ش صدها شمع روشن کنم . بخاطر کسی که فقط یک بعد از ظهر جمعه هم صحبت من بود . و در عین درد کشیدن داشت برای زندگی تلاش میکرد و میخواست چیزهای زیادی بیاموزد نمیدونم میشه براش امشب شمع روشن کنید .حتی برای 10 دقیقه ؟؟؟؟
خدایا ... خودت رو از من نگیر ...
خدا رحمتش کنه...من امشب نمیتونم روشن کنم..ولی دارم میرم سفر ..اونجا یه امامزاده هست براش روشن میکنم
زندگیم الان بین دو بیت گیر کرده ، نمی دونم چکار کنم! یکی میگه : برخیز و مخور غم جهان گذران ...تا پا میشم میگه : بنشین و دمی به شادمانی گذران .... فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی مشخص بشه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من روشن میکنم عزیزم روحشون شادددددددددددددددددد
مرد که تـــــــــــو باشی زن بـودن خـوب است .. از مـیان تمام مذکرهای دنیـا ... فقط کـافیـست پــای تــــــــــو در میان باشـد .. نمیدانی برای تـــــــــــــــو خانوم بودن چه کیــــفی دارد ..
عزیزم خدا شفا بده بهت گلممممممممممم



و فرحناز خانم رو رحمت کنه

خیلی متاثر شدم
خدایا حکمت قدمهایی که برایم برمی داری، بر من آشکار کن تا درهایی که به سویم
می گشایی را ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می بندی را به اصرار نگشایم!
سلام می می ناز جون خوبی خانم قرررربون دل مهربونت من الان با دختر 2 سابه ام 10 تا شمع روشن کردیم چقدر گرم از فرحناز خانم یاد کردی ...امیدوارم سلامتی همیشه قسمتت باشه خانم صبور
واقعا متاثرم کردی عززیزمممممممم

نمیدونم چطوری بخوابم
خدایا حکمت قدمهایی که برایم برمی داری، بر من آشکار کن تا درهایی که به سویم
می گشایی را ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می بندی را به اصرار نگشایم!
سلام می می ناز
خوبی
من همیشه به فکرتم
حالت بهتره؟


یه خانمی بهم گفت :: برای غم دیگران ناراحت بشو ولی هیچ وقت غصه کسی رو نخور چون اون غصه به مرور زمان برای تو هم بوجود میاد

می می ناز من خیلی دوستت دارم
بوسسسسسس
09112148173ارائه انواع تزیینات تولد با قیمتی مناسب http://zangetavalod.com/
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز