2777
2789
عنوان

تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)

| مشاهده متن کامل بحث + 578629 بازدید | 5287 پست

وای هلیا خسته نمیشی.هرروز از صبح تا شب پائینی.ماشالا خوب تحملی داری.یک سوال شوهرت با این اوصاف سر کار

میره ؟یا همش بالای سر پدرشه.

کلاسی ثبت نام نکردی.سعی کن ساعتی از روز برای خودت باشی.وقتت را الکی هدر نده.حالا که خواهرش به فکر پیشرفتشه

تو هم به فکر خودت باش.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هلیا متاسفانه همه کارای که شوهرت انجام میده شده وظیفه اش.تمام زحمتا روی دوش تو و شوهرته .ولی برای بقیه ارزش بیشتری قائل هستن.

یک چیز دیگه مگه مادرش خواهری برادری کس و کاری نداره که بیان پیشش.دخترجان تو خودتو حبس کردی و محدود کردی

که مادر شوهرت غصه نخوره.



خیلی چیزای دیگه هم هست که اگه بخوام بگم میشه یه داستان مثل دوست نازی جون

بعد باید برین پول بدین کتاب زندگی منو بخرین بخونین

هههههههه


مهم نیست آخرین زلزله زندگیت چند ریشتر بود...مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی رو از دست دادی!! مهم این است که دوباره از نو بسازی...جهانت را؛ زندگیت را؛ باورت را ....مهم شروع دوباره است ...
ببخشید خیلیییییییییییی حرف زدم

به خدا بس که دلم پرههههههههههههههههههههههههههههه



مهم نیست آخرین زلزله زندگیت چند ریشتر بود...مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی رو از دست دادی!! مهم این است که دوباره از نو بسازی...جهانت را؛ زندگیت را؛ باورت را ....مهم شروع دوباره است ...
و اینک شوی شرق تهران مامان سروش و دوستان (برای مامانا هم یه عالمه لباس و..... داریم)

زمان : جمعه و شنبه همین هفته از ساعت 11 صبح تا 6 بعدازظهر

مکان : تهرانپارس _خیابان فرجام غربی بین میدان صدم و خیابان 45 پ 699 طبقه دوم واحد 7

نمونه کارهای جدید رو تو وبلاگ ببینین http://niiniicenter.blogfa.com/

09381554314
مزون و شو دائمی لباس کودک در شهرک غرب www.soroushmezon.ir 09381554314
نازی خیلیییی مراقب باش تو رو خدا
چقدر مسخره ست به خدا مریض ترین و فاسدترین گروه تو جامعه همونایی هستن که ادعای پاکی و درستیشون گوش فلک رو سوراخ کرده.
آخ مریم چی کشیدی وقتی اون کثافت همچین پیشنهادی بهت کرد!!!!
سلام
هلیا جون یه عالمه واست تایپیدم اما پرید انگار چون حالا که اومدم میبینم پس پست من کو ؟
بخدا بس که بدو بدو میام اینجا و میرم.
خلاصه اش این بود تو دختر صبوری هستی ( ای خدا چی میشد منم یه کمی صبور بودم ؟ ) من اگه بودم عمرن میتونستم همچین متانت و درایتی به خرج بدم . بعد از کمی تحمل ( صبر ورای تحمله بنظرم صبر خصلت برتره ، پیامبر گونه اس) میزدم به صحرای کربلا و چه کشمکش ها که راه نمی انداختم . اما برنامه ای که داری واسه استقلالتًون عالیه حتمن عملیش کن اصلن خودت رو ملزم بهش کن کم کم همسرت هم ازش استقبال میکنه چون روشت نرم و مخملیه D: اما باید مداومت داشته باشه . زندگی مشترکتون به این استقلال نیاز داره . کمی زمان میبره اما اون روز میرسه که تو پرچم سرزمین خودت رو به احتزاز در بیاری . برات دعا میکنم گلم :)
سلام تارا جان دختر های گلتون چطورن ؟

www.ketabsara.ir
مریم دوست دارم بخدا ایشاله خوشبختی دخترات رو ببینی ( همینطور این زعفرون تو راهیتو) الان دارن اذان میگن و من از ته قلبم برات دعا میکنم بخاطر تمام مرارت هایی که کشیدی خوشبختی بی انتها در انتظارت باشه.
www.ketabsara.ir
دایانا جان اصلن در مورد خودت اینطور حرف نزن تو داری تمام تلاشتو میکنی . همین که به روشت فکر میکنی و به تغییر این یعنی رشد و موفقیت بچه هات . من خیلی دغدغه دخترم رو دارم . مخصوصن در مورد همین وابستگی . چون خودم از استقلال رای و اعتماد بنفس زیاد پدر و مادرم رو بی چاره کردم . اما بر خلاف ظاهر و رفتارام بشدت وابسته بودم و متاسفانه هنوز هم این خصلت باهامه حتا دیگه تبدیل به یه نقطه ضعف شده برام
اعتماد بنفسم همین که از خونه دور شدم به صفر رسید. وقتی به رشد فکری پر فراز و فرود خودم نگاه میکنم نسبت به تربیت بچه ام وحشتزده میشم . اما امیدوارم و تمام سعیم رو میکنم که مادر خوبی باشم .
www.ketabsara.ir
مامان نیکا خونه نو مبارک :)
نازی جون آیلا جون ، جوجو جان ، عروس کوچلو دختر خوشگلم و مامان سامیار و بقیه دوستان خوش باشین و سرگرم کارهای دوستداشتنی.
باید برم شب میام و ماجرای امروز رو میتعریفم :)
www.ketabsara.ir
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم حال همگی خوب باشه.
من یک هفته است که امدم خانه مامان و بابا مهمانی! (خانواده ام شهرستان هستند)واقعا احتیاج داشتم که مدتی از خانه و کارهام دور باشم. ظاهرا مریخی هم از این فرصت راضیه. هر دو کمی مجردی لازم داشتیم.
انقدر کارهای عقب افتاده داشتم که فرصت نشد دوستانم رو ببینم ولی در کنار خانواده بودن خوب بود. مخصوصا که از کار خونه واشپزی خبری نبود!!!
برای اولین بار هم موهامو رنگ کردم. یعنی مامانم مجبورم کرد و من رو برد ارایشگاه. چون بعد از سی سال حتی با وجود یک مریخی تیپم دخترانه بود. راستش رو بخواهید قشنگ نشده ام. فقط خیلی خانم شده ام!!!خیلی!!که دوست ندارم. به هر حال این هم نوعی تغییر است! حالا نمی دانم مریخی بپسنده یا نه!تجربه ای بود.


هلیای عزیزم
انچه که تعریف کردی نشانه اینه که همه خانواده مشغول به کارهای عادی خودشون هستند بجز شما وهمسرت.
مراقب باش که این همه گذشت پشیمانی نداشته باشه. منظورم این نیست که خوبی نکن. خوب باش به اندازه ظرفیتت.
حتما حتما به فکر برنامه های زندگی خودت باش. حتی بچه دار شدن.قرار نیست خواسته های شما فدای خواسته های دیگران حتی همسرت بشه. کم کم رفت و امدت رو کم کن. کاری در بیرون از خانه داشته باش که بهانه ای برای نبودن داشته باشی. کم کم همه رو به وضعیت مطلوب خودت عادت بده. احتمالا دلخوری هایی هم پیش می اید. مهم نیست. اگر توقعی منطقی نباشه دلخوری مهم نیست.
اگر شما تغییر کنی همسرت هم تغییر می کنند. وقتی شما همیشه با همسرت همراهی می کنی، طبعا خواسته های همسرتون اجرا می شه وایشون دیگه نمی توانند به روش دیگه ای فکر کنند.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز