2777
2789
عنوان

تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)

| مشاهده متن کامل بحث + 578622 بازدید | 5287 پست
راستی بییاد از تحصیلات و هنرهایم هم بگویم. شاید به درد هم خوردیم.
من لیسانس حقوق داریم شانزده سال پیش لیسانس گرفتم و چند سالی هم کارکردم ده سال هم هست که خانه دار هستم.
هنر خاصی هم ندارم، یک کوچولو خیاطی بلدم، یک کوچولو قلاب بافی بلدم، یک کوچولو مروارید دوزی بلدم، یک کوچولو هم شیرینی پزی بلدم.
علاقه خاصی هم به نویسندگی دارم.حیف که شوهرم اصلا موافق نیست کلاس نویسندگی بروم. چندی قبل یکی از داستان هایم را به کلاس نویسندگی سروش صحت بردم خیلی خوشش آمد و تشویقم کرد که ادامه بدهم ولی حیف که همسرم اصلا موافق نیست.... این هم از شانس منه.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوب دوستای عزیزم آفریننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن


انگار از من همه پیشی گرفتن

من امروز برای خودم مانتو خریدم دیشب هم کلی خرید برای نی نی که شارِژم کرد

امروز هم خونه رو مرتب و گردگیری کردم

هنوز خیلی کارا دارم ولی خوشحالم که داره انجام میشه

اگر خدا بخواد فردا عصر میرم سه تا 4 روز مسافرت

بعدش که بیام میخوام برای درس و ورزش و رِزیم و ماه رمضان برنامه ریزی کنم ان شالله
*****ذهنم آشفته، خواب هایم پریشان، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ ! میزان همدردی ها هم با نظر !!! و تکرار پشت تکرار... *******
سلام منم میخوام با شما فعال بشم میشه بهم بگید کیا شما میشینید تا ما هم بشینیم و با هم تبادل نظر کنیم ؟

هدفهام
اول از همه همیشه خونم مرتب باشه ( به زور مرتب میکنم اصلا حس و حالش نیست)
دوم با پسرم کار کنم و بهش اموزش بدم و باهاش بازی کنم ( به دلیل مسئله بالا انگیزه ام رو از دست میدم چون میدونم پسرم ده دقیقه دیگه کل خونه رو بهم میریزه)

سوم به خودم برسم و غذاها و دسرهای خفن بدستم
هر آنچه نیاز دارم پیشاپیش در درون من هست.

سلام دوست جونا سمیه جون سفر خوش بگذره امیدوارم وقتی برگشتی حسابی انرژی مثبت گرفته باشی

من امروز روز خوبی نداشتم خیلی بی حوصله و داغون بودم اخرشم با شوشو بحثم شد ولی به هر حال تموم شد امروز فقط خوابیدم ظر فهای صبحانه ناهار هم شوشو شست
من شام درست کردم و بعدش ظرفهارو شستم و اشپزخونرو مرتب کردم
نمی دونم چرا با کوچکترین مسئله ای سریع اشکم سرازیر میشه گریههههههههههههههههههههههه

امیدوارم فردا روز خوبی باشه
سحر جون منم از کار خونه خوشم نمیاد ولی چه باید کرد این جز وظایفمونه من سعی می کنم خونه نامرتب نباشه نباید بزاری کارها تلمبار بشه وبعدش مجبور بشی کلی وقت صرف کنی تا تمیز بشه

متاسفانه ما خانمهای خانه دار دچار روزمرگی شدیم بیایید پیشنهاد بدید چه کنیم

من هیچ کلاسی نمیرم و هیچ تفریحی برای خودم ندارم فقط دارم به همسر و دخترم سرویس میدم از این وضعیت اصلا راضی نیستم
سلام

منم یک کم از خودم بگم؟

من لیسانس زیست شناسی دارم. سال 86 هم پیام نور مترجمی رو شروع کردم که اگه این ترم به خاطر نی نی بیشتر درسامو حذف نمیکردم فارغ التحصیل شده بودم.
یه مدت کوتاه تو اموزشگاه زبان تدریس کردم برای بچه های کوچیک که تحملشون نکردم هههههههه
هنر خاص هم! دیپلم خیاطی دارم ولی هیچی نمیدوزم فعلا! پارسال مدرک گرفتم ولی همون دورانی که کلاس میرفتم چند تا چیز دوختم و دیگه ولش کردم.
نقاشیم هم بد نیست و هر چی شوهرم میگه برو ادامه بده تنبلی مانع میشه! جالب است بدانید که استاد نقاشیم طبقه پایین خونه مون زندگی میکنه و کلاسش هم همون جاست. من دیگه چقدر تنبلم که نمیرم پیشش!

سال 84 ازدواج کردم و چند سال نی نی نخواستم تا دیگه دیدم زشته بدون بهانه نی نی نیارم. باران 14 فروردین امسال به دنیا اومد! جیگرمممممممم
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
نیکی جون و شیوای عزیز خوشحالم که بیشتر باهاتون اشنا شدم
منم فوق لیسانس حقوق دارم. تازه دفاع کردم. یعنی نی نی 6 ماهش بود دفاع کردم. منتظرم 3 هفته دیگه پسرم رو بغل کنم.
هنوز فرصت کار کردن نداشتم.هنر خاصی هم ندارم. مثل بقیه یه کوچولو اشپزی و خیاطی بلدم.به اشپزی و شیرینی پزی و کارهای هنری خیلی علاقه دارم.
کتاب زیاد میخونم. بیشتر ادبی و سیاسی و هنری و علمی و.... الان هم تربیتی.
یک حسرت همیشگی دارم: کلاس فرانسمو نصفه رها کردم
زبان انگلیسیم خوبه.
شوهرم هم همش رو مخم راه میره که حتما برا سال دیگه کنکور دکتری بدم. خیلی اصرار میکنه. میگه احتمال قبول شدنت زیاده و حیفه شرکت نکنی.!
یه کم زود رنجم. قبلا مغرور بودم. الان نه.در کل دوستام بهم میگن چقدر تو آرومی.
دوستای کمی دارم.خیلی اه زود دوست شدن با دیگران نیستم. چون خیلی از دوستام منفعت پرست بودن و دوست رو فقط تا نیاز داشتن نگه میداشتن. برا همین دیدم نسبت به دوستی ها اینطور شده.
نمیدونم فکر میکنم دوستیهای الان بیشترشون یه گوشه اش نفع شخصیه. نه دوستی بی ریا و صادقانه.

این هم یک بیو گرافی کامل از من.
امیدورام دوستان خوبی برای هم باشیم
***زندگی کن و بخند***فقط به خاطر آنهایی که با لبخندت زندگی میکنند***
شیطونه عزیز به جمع خانم های تنبل و افسرده دیروز و شاد و پرانرژی امروز خوش امدید.

این مشکل مبتلا به اکثریت خانمها در جامعه شهرنشینی هست. به نظرم اگر بتوانی دخترت را مهدکودک بگذاری دستت باز می شوی.البته اگر شوهرت موافق با بیرون از رفتن از خانه باشه.
به نظرم کارها برعکسه، کسانی که شوهرانشان تشویقشان می کنند برای بیرون از خانه، از این موقعیت استفاده نمی کنند. برعکس کسانی که شوهرانشان مخالف زیاد بیرون رفتن هستند مثل یک زندانی دائم در حال فرار از خانه هستند.

اگر شوهرانمان را مادرک کنند خیلی از مشکلات حل می شو.د
عروسک عزیز نمی دونم میهمانهایت را برای شام نگه داشتی یا نه ؟
ولی تهیه غذا این قدر هم سخت نیست. اگر بتوانیم خودمان را قانع کنیم که همه چیز ساده برگزار شود میشه یک غذای ساده حتی یک ساندویچ در خانه آماده کرد.
یکی از مشکلات زندگی امروزی تجملات است.
به نظر شما اگر جلوی میهمانتان یک فست فود یا غذای رستوران بگذارید بیشتر خوشش می آید تا یک غذای ساده که داخل خانه طبخ شده ؟؟
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792