تجربه درمان افسردگی خودم.

سلام دوستان توي خونه هم ميشه ارده درست كرد كنجد رو تفت ميديد وقتي ديديد يه كم تپل شدن دونه ها و به هم ميچسبند همونطوري داغ بريزيد توي آسياب خانگي و آسيابش كنيد تركيبش با شيره ي انگور يك صبحانه فوق العاده مقويه كه به بدن قوت زيادي ميده ميتونيد روزي يه قاشق رو خوب بجويد ملين خوبي هم هست

دقیقامنم اینطورم

منم میخوام تجربه خودموبگم 

من کلا توخانواده پرتنشی بزرگ شدم.

ولی اولین تجربه افسردگیم توماه چهارم بارداری بود که یه شوک بهم وارد شدودقیقابعدازاون حالم بشدت بدشد اصلاافتضاح وتاپایان بارداری چون اصلاازطب سنتی چیزی نمیدونستم تغذیم واقعا افتضاح بود فقط چیزای سرد میخوردم فست فود وبرنج وبستنی وتنقلات واصلاافتضاح.بعدبارداری خیلی خودموتقویت کردم بامغزیجات وگوشت گوسفندی ومرغ محلی وبهترشدم ولی بازم وسواس فکری شدیدداشتم  تااینکه40کیلواضافه وزنموکم کردم وخیلی حالم خوب شد.خیلی بهترشدم بعدمدتهابه دلیل تغذیه نادرست بخاطراینکه چاق نشم ووسواس شده بودم به چاقی.فقط نون وپنیرمیخوردم یانون وماست دیگه نهایتا مرغ آبپز

ویه سری مسایل روحی وروانی پیش اومدبرام وتوی دو روز4کیلوکم کردم وبعداین موصوعات چون بدنمم خیلی ضعیف شده بود وهیچ مکملی هم مصرف نمیکردم مدام بیهوش میشدم

تااینکه حملات اظطرابی شدیدووسواس فکری شدیداومدسراغم وبفکرخودکشی بودم تااینکه رفتم دکترروانپزشک وبعدتست گفت که حالم خیلی بده وبهم قرص فلوکسیتین20وآلپروزالام داد وبعد دوزشوزیادکرد تاچندماهی خوب بودم واقعا تااینکه قرصاعوارضشونشون داد ومعده دردشدیدگرفتم وهمش خواب آلودبودم و گفتم که اینطورفایده نداره ویه طب سنتی پیداکردم وبعداون تقریباباطب سنتی آشناشدم یه دوماه رژیم گرمی بهم داد گفت طبعت صفراوی باغلبه شدیدبلغمه بعددوماه من بازم رژیموول کردم بهترشده بودم بعدکه ول کردم بازاسترس اومدسراغم تااینکه باتاپیک شماآشناشدم ونکاتی که شماگفتین رعایت کردم وکم کم داشتم بهبودیم رومیدیدم.وازجایی که من عجولم دیدم دارم خوب میشم شروع کردم چیزای سردخوردن ودقیقا یه ساعت بعدش حالم بدشد واظطراب وبیقراری شدیدگرفتم وفهمیدم شاید همونطور که4سال افسردگی داشتم امکان داره 4سالم طول بکشه خوب شم وبایدرعایت کنم وای وقتایی حالم بده اصلا قابل توصیف نیست همه خاطرات بدم .همه مشکلاتم ترس ازآینده همه چیزمیادسراغم

ولی الان باز سه روزه رعایت میکنم وحالم خیلیییی بهتره وقتایی دعا وذکرمیگم خیلی آروم میشم الان شدت حملات خیلی کم شده وتایمشون کمه .

واقعا که اونچیزی که واردبدنمون میشه روروانمون اثرداره.

ازمن به همه نصیحت قرص نخورین 

مشاوره خیلی خوبه خیلی

من وقتایی حالم بده توجمع باشم حالم بده .خونه باشم حالم بده 

ولی حالم خوب باشه هنه جاخوبم

بنظرم آدمای منفی  رو کلاحذف کنید حتی اگه پدرو مادرتون باشن 

بجز تغذیع که بنظرم80درصد قضیست بقیش روان درمانیه درسته خرجش زیاده مواد ارگانیک ولی ارزششوداره

من وقتایی حالم بده اصلا مال دنیابرام ارزش نداره

الان فقط چیزای مقوی میخورم یه روز که رعایت نکنم فوری حالم بدمیشه

حالا یه سوال مامانل جون شمابعد بهبودی هنوزم تمام این چیزارورعابت میکنید?

اگه چیزسردبخوریت بازم حالتون بدمیشه?

تاآخرعمرباید رعایت کتیم این مسائل غذایی رو ?

کی بفهمیم که طبعمون درست شده?

یعنی هیچوقت نمیشه دیگه تنقلات بخوریم?

شمامنو نجات دادین چون من زود ول میکردم میدیدم دارم خوب میشم خسته میشدم

باکمک شمادوز داروهاموخودم کم کردم ولی باهمین رژیم حالم خیلی بهترشد

یه دکتر خیر سر برای مشهورشدن خودش رژیمی بهم داد که توی 8ماه 40کیلوکم کردم

خیلی بیشترازتوانم بهم ورزش داد

همه اینا باافسردگی قبل که تووجودم بود باضعیف شدن بدنم دست به دست هم دادن واین حاللت شدید پیش اومد 

الان رژیمم ولی فقط چیزای مقوی میخورم اینقد خوبم 

دیگه هیچوقت پیش دکترانمیرم حداقل دکترای سودجو