عزیزم منم شرایط شما رو دارم
صبح تا عصر کار بیرون و بعد خونه ، بچه ام را هم می ذارم خونه مامانم اینا
وقتی چیزی بهش می گن خیلی بهم برمی خوره اما عکس العمل نشون نمیدم، همیشه می گم حق دارن تحمل هر روز یه پسر بچه سخته خودمم خیلی وقتا دعواش می کنم
تازه اونا هم به اندازه من و باباش به گردنش حق دارن همونطور که محبت می کنن یه وقتایی هم دعواش می کنن
و از اینکه از پسرم مراقبت می کنن و خیلی وقتا از منم براش مهربونترن ازشون خیلی ممنونم
صبح تا عصر کار بیرون و بعد خونه ، بچه ام را هم می ذارم خونه مامانم اینا
وقتی چیزی بهش می گن خیلی بهم برمی خوره اما عکس العمل نشون نمیدم، همیشه می گم حق دارن تحمل هر روز یه پسر بچه سخته خودمم خیلی وقتا دعواش می کنم
تازه اونا هم به اندازه من و باباش به گردنش حق دارن همونطور که محبت می کنن یه وقتایی هم دعواش می کنن
و از اینکه از پسرم مراقبت می کنن و خیلی وقتا از منم براش مهربونترن ازشون خیلی ممنونم
خیلی کار بدی کرده داداشت . دلم خیلی گرفت . من که نفسم برای بچه داداشم میره . بزارش مهد
نباید دعواش میکردی اونم پیش پسرت وقتی نازش میکنه و محبت میکنه خوبه اما الان باهاشدعوا کردی
مجردم . اما یه مدت پیش من تنها بود . منو از خستگی میکشت . با هم دعوا هم میکردیم اما زدن فرق میکنه.
تازه اون منو میزد دو سالش هم بود
تازه اون منو میزد دو سالش هم بود
مهروی جون شما مربی مهد هستی ؟مهد صد در صد بد نیست ولی بدیهایی هم داره خوب
خانومی ولی خونه خیلی بهتر از مهدکودکه حداقل تا 3 سالگی بچه مهد نره خیلی بهتره این تجربه من هستم که دو تا بچه هام از 4 ماهگی مهد گذاشتم شاید یکی بگه مهد بهتره خوب هر کی یه ایده وفکر ی داره همه مثل هم فکر نمیکنن که نباید به دیگران به زور قبولوند که مهد بده یا خوبه
خانومی ولی خونه خیلی بهتر از مهدکودکه حداقل تا 3 سالگی بچه مهد نره خیلی بهتره این تجربه من هستم که دو تا بچه هام از 4 ماهگی مهد گذاشتم شاید یکی بگه مهد بهتره خوب هر کی یه ایده وفکر ی داره همه مثل هم فکر نمیکنن که نباید به دیگران به زور قبولوند که مهد بده یا خوبه
من به شما حق میدم . کلا صبر آدم و مشکلاتشون فرق داره من کلا بچه دوستم . امیدوارم زودتر خوب بشی عزیزم.
نمیتونید بگید به خاطر شرایط شما نیارین بچه رو . کمتر اذیت میشی .و زودتر هم هر بیماری که دارید به نظرم خوب میشی آرامش داشته باشی .
حالا هر روز صبح که بیدار میشی خواهش میکنم بیا از خدا به خاطر هر چیز دیگه ایی که داری و سالم هست تشکر کن . امیدوارم زودتر خوب بشی .
بیا اینجا http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=412576&PostID=16867459#16867459
نمیتونید بگید به خاطر شرایط شما نیارین بچه رو . کمتر اذیت میشی .و زودتر هم هر بیماری که دارید به نظرم خوب میشی آرامش داشته باشی .
حالا هر روز صبح که بیدار میشی خواهش میکنم بیا از خدا به خاطر هر چیز دیگه ایی که داری و سالم هست تشکر کن . امیدوارم زودتر خوب بشی .
بیا اینجا http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=412576&PostID=16867459#16867459
منم دقیقا مثل تو هستم. اما بقول دوستان به هر حال زحمت مضاعفیه برای خونواده هامون. مخصوصا اگه مثل من این زحمت فقط روی دوش خونواده ی خودمون باشه و هیچ کمکی از طرف خانواده ی همسر نداشته باشی. منم خیلی حساسم و با کوچکترین مساله فکر می کنم اگه بچمو نگه نمی داشتن مثلا فلان برخوردو نمی کردن. اما همیشه ناراحتیمو توی خودم می ریزم و به اونها واکنش نشون نمیدم. تو هم تحمل کن............................................................................................. قبول کن بچه ها هر قدر هم خوب باشن بعضی وقتها کارایی می کنن که خودمون هم کم میاریم چه رسد به بقیه
بارها هم به خودم میگم بذارمش مهد. اما بازم دلم نمیاد اما سه سالش بشه میذارمش انشاءا....
بارها هم به خودم میگم بذارمش مهد. اما بازم دلم نمیاد اما سه سالش بشه میذارمش انشاءا....
منم دقیقا مثل تو هستم. اما بقول دوستان به هر حال زحمت مضاعفیه برای خونواده هامون. مخصوصا اگه مثل من این زحمت فقط روی دوش خونواده ی خودمون باشه و هیچ کمکی از طرف خانواده ی همسر نداشته باشی. منم خیلی حساسم و با کوچکترین مساله فکر می کنم اگه بچمو نگه نمی داشتن مثلا فلان برخوردو نمی کردن. اما همیشه ناراحتیمو توی خودم می ریزم و به اونها واکنش نشون نمیدم. تو هم تحمل کن............................................................................................. قبول کن بچه ها هر قدر هم خوب باشن بعضی وقتها کارایی می کنن که خودمون هم کم میاریم چه رسد به بقیه
بارها هم به خودم میگم بذارمش مهد. اما بازم دلم نمیاد اما سه سالش بشه میذارمش انشاءا....
بارها هم به خودم میگم بذارمش مهد. اما بازم دلم نمیاد اما سه سالش بشه میذارمش انشاءا....
عزیزم من که مادر هستم از صبح تا شب هم با دو تا فسقلی ها سر و کله میزنم میبرم میارم محبت میکنم جونم براشون در میاد ولی باز هم بعضی وقت ها پیش میاد که کنترلم و از دست میدم مثلا هزار تا کار دارم وایسادم دارم ظرف میشورم بچه ام میاد دست میزنه به اجاق حالا فکرکن دو تا قابلمه هم رو گاز داره قل قل میکنه هی میگم برو دست نزن وقتی گوش نمیده از کوره در میرم یکی میزنم رو دستش ولی این به این معنی هست که بچه ام رو دوست ندارم؟ یا به این معنی هست که صبح تا شب شکنجه اش میدم؟
برادر شما هم مطمئن باش جونش واسه بچه ی شما در میره بچه ی شما اگه روی خوش از داییش ندیده بود که هیچ وقت نمیرفت سراغش باهاش بازی کنه یا شوخی کنه به نظر من نه عذر خواهی کن نه قیافه بگیر خیلی عادی رفتار کن
ببین من خانه دار هستم ولی پسرم رو از سه سالگی گذاشتم مهد قبل از ناهار هم میرم میارمش خیلی هم راضی ام خیلی هم اخلاق و رفتارش بهتر شده هر مشکلی هم پیش میاد با مربیش مشورت میکنم و با کمک هم حلش میکنیم
پسر کوچیکم رو هم از مهر میزارم دیگه سه سالش شده
مهد یه خوبی هایی داره یه بدی هایی هم داره مثلا اوایل که بچه میره مهد یه کم بیشتر مریض میشه چون بدنش پاستوریزه است ولی یه شش ماهی که میگذره بدنش عادت میکنه یا مثلا ممکنه ارتباط برقرار کردن با بچه ها رو خوب بلد نباشه و اوایلش یه کم با بچه ها درگیر بشه ولی مزیت های زیادی هم داره که نمیشه نادیده گرفت
اما فعلا تو سن پسر شما که هنوز نه میتونه خوب از خودش دفاع کنه نه اینکه میتونه هر اتفاقی تو مهد افتاد بیاد تعریف کنه بهتره یه مدتی پیش خانواده ات باشه به هر حال پسر ت از خون خودشونه دو بار در روز اگه دعواش کنن صد دفعه هم قربون صدقه اش میرن
برادر شما هم مطمئن باش جونش واسه بچه ی شما در میره بچه ی شما اگه روی خوش از داییش ندیده بود که هیچ وقت نمیرفت سراغش باهاش بازی کنه یا شوخی کنه به نظر من نه عذر خواهی کن نه قیافه بگیر خیلی عادی رفتار کن
ببین من خانه دار هستم ولی پسرم رو از سه سالگی گذاشتم مهد قبل از ناهار هم میرم میارمش خیلی هم راضی ام خیلی هم اخلاق و رفتارش بهتر شده هر مشکلی هم پیش میاد با مربیش مشورت میکنم و با کمک هم حلش میکنیم
پسر کوچیکم رو هم از مهر میزارم دیگه سه سالش شده
مهد یه خوبی هایی داره یه بدی هایی هم داره مثلا اوایل که بچه میره مهد یه کم بیشتر مریض میشه چون بدنش پاستوریزه است ولی یه شش ماهی که میگذره بدنش عادت میکنه یا مثلا ممکنه ارتباط برقرار کردن با بچه ها رو خوب بلد نباشه و اوایلش یه کم با بچه ها درگیر بشه ولی مزیت های زیادی هم داره که نمیشه نادیده گرفت
اما فعلا تو سن پسر شما که هنوز نه میتونه خوب از خودش دفاع کنه نه اینکه میتونه هر اتفاقی تو مهد افتاد بیاد تعریف کنه بهتره یه مدتی پیش خانواده ات باشه به هر حال پسر ت از خون خودشونه دو بار در روز اگه دعواش کنن صد دفعه هم قربون صدقه اش میرن
آریاتیس جان بیا حتما . سایت نوشته های جادوگر هم بیا اونجا هم خیلی خوبه . به کلوب هم دعوتت کردم .
http://thewitch150.blogfa.com/
http://thewitch150.blogfa.com/
http://haraji20.blogfa.com/
عزیزم من فقط صفحه اولو خوندم... خیلی متاسفم.
من فکر میکنم اگر بچتو میذاشتی مهد خیلی بهتر بود.. الان پسرت 2 سال و نیمشه پس کی قراره بره تو اجتماع... مهد خیلی خوب و مفیده...
من اگر کسی بی منطق به بچم گیر بده یا حالا با بهانه یا بی بهانه دست روی بچم دراز کنه... بخداااااااا حقشو میذارم کف دستش!!! برام هم فرقی نمیکنه کی باشه. یعنی چه.. من خودم هیچ وقت نزدم پشت دست بچم حالا یکی دیگه بخواد بزنه؟؟ نه اولا کتک زدن خیلی اشتباهه و دوما نوع رفتار با بچه از طرف دایی و عمه و همسایه و .. فرق داره با پدر مادر.. اونها اجازه پرخاش ندارن... میتونن بهش بگن چی میخوان و حالا بهش اخم کنن ولی خشونت چه لفظی چه جسمی واقعا غیر قابل قبوله برای من...
کتک زدن مادر پدرم خیلی بده!! توروخدا همون یه رودستی هم بهشون نزنین گناه دارن... خوب دنیای بچه ها با ما فرق داره.. یه ذره صبرتونو ببرین بالا....
من فکر میکنم اگر بچتو میذاشتی مهد خیلی بهتر بود.. الان پسرت 2 سال و نیمشه پس کی قراره بره تو اجتماع... مهد خیلی خوب و مفیده...
من اگر کسی بی منطق به بچم گیر بده یا حالا با بهانه یا بی بهانه دست روی بچم دراز کنه... بخداااااااا حقشو میذارم کف دستش!!! برام هم فرقی نمیکنه کی باشه. یعنی چه.. من خودم هیچ وقت نزدم پشت دست بچم حالا یکی دیگه بخواد بزنه؟؟ نه اولا کتک زدن خیلی اشتباهه و دوما نوع رفتار با بچه از طرف دایی و عمه و همسایه و .. فرق داره با پدر مادر.. اونها اجازه پرخاش ندارن... میتونن بهش بگن چی میخوان و حالا بهش اخم کنن ولی خشونت چه لفظی چه جسمی واقعا غیر قابل قبوله برای من...
کتک زدن مادر پدرم خیلی بده!! توروخدا همون یه رودستی هم بهشون نزنین گناه دارن... خوب دنیای بچه ها با ما فرق داره.. یه ذره صبرتونو ببرین بالا....
چرا مهد بده؟ پسر من از 1 سال و نیمگی میره مهد خیلی راضیم.. خیلی چیزها یاد گرفته خیلی اجتماعیه... بچه ها تو مهد دیسیپلین یاد میگیرن که برای آیندشون خیلی خوبه.. تو خونه که اونجوری نیست.. یعنی کلا قوانین با هم فرق دارن... بنظر من مهد برای رشد فکری و اجتماعی کودک خیلی مهمه... میبرنشون جشنای مختلف.. اردو های کوتاه سینما تئاتر خیلی خوبه...
(البته مهد خوبها نه اینکه تی وی روشن کنن بگن بشین پاش)
(البته مهد خوبها نه اینکه تی وی روشن کنن بگن بشین پاش)
به نظر من بزار مهد این زدن ها حتی کوچیک روی بچه ها اثر منفی میزاره مهد اگر سرما بخوره بهش تشر بزنن بهتر از اینه که کتک بخوره و تحقیر بشه.
برادرت چند سالشه؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز