چقدر تاپیک خلوته
خداروشکر همه اوضاعشون روبه راهه
انشالله که همه حالشون خوب باشه
بچه ها یه سوال ممکنه هر بار سزارین باعث بشه بارداری بعدی سخت تر اتفاق بیافته؟
یعنی دیرتر باردار بشیم؟
بچه ها یه تاپیکی هست که راهنمایی های خوبی برای اقدام به بارداری داره
خدا به دلت صبر بده عزیزم و خیلی زود جاشو برات سبز کنه
امشب دخترخالم مهمونم بود و باهم باردار بودیم پسر اون یکماه زودتر از پسر من به دنیا امده بود و الان 7 ماهه بود اولش روبه رو شدن باهاش برام خیلی سخت بود حتی تا چند ساعت نتونستم نزدیک پسرش بشم و بغل بگیرمش و همش بغض خفم می کرد تا کم کم با نفس های عمیق خودمو کنترل کردم و دست آخر کلی باهاش بازی کردمو حسابی قربون صندقش رفتم، امشب فهمیدم که هنوزم می تونم نوزاد بغل کنم هنوزم می تونم برای نوزاد مادری کنم و مادر خوبی باشم، هنوزم می تونم سختی های بزرگ کردن نوزاد به جون بخرم و چون غم خیلی بزرگی رو تحمل کردم دیگه تمام سختی های بزرگ کردن نوزادو می تونم به جون بخرم، و می دونم خدا انقدر دوستمون داره که هیچ وقت واسه بنده هاش بد نمی خواد و برای منم بهترین هارو یه روز رقم میزنه منتظر اون روز می مونم و بهش امید دارم. 💚💚💚💚
ممنون عزیزم،ان شالله
خداروشکر که روحیه ات را داری حفظ میکنی و قوی میشی
ولی من ی ترس بزرگ تمام وجودمو گرفته، از بارداری مجدد میترسم،حتی فکر میکنم شاید نتونم بچه بعدیمو مثل این فرشته ای که از دست دادم دوست داشته باشم
دست از هر تلاشی کشیدم و هر روزم تکراری و سرد میگذره،بدون هیچ تلاشی و کاری
خوب می فهممت، منم زمانی که پسرم بیمارستان بود این حسو نسبت به دخترم که خونه بود داشتم و اصلا دست خودم نبود، همش میگفتم چرا باید برای دخترم مادری کنم ولی پسرم تو بیمارستان بی مادری بکشه خودم جای پسرم حسودی می کردم 😭
بچه های دیگمون هیچ گناه و تقصیری ندارن، حق هر فرزند از پدر و مادر برابره
مطمئن باش بزودی خدا بهت فرزند دیگه میده و انقدر با جون و دل دوستش خواهی داشت که خودتم این حرف امروزت یادت میره
به خودت برس دست هاتو بزار زمین دوباره بلند شو هیچ کس جز خودت نمی تونه بهت کمک کنه، فقط خودت خودت خودت
[QUOTE=296436592]سلام خوبی بچه ات چطوره دختره یا پسر چند وقتشه هیچی زهرا یه مریضی خیلی نادر گرفتم توکلیه ها و ریه و ...[/QUOTE
آرزو جون چیشدی جواب ام آر آی اومد؟
سلام عزیزم خوبی؟
موقعی که منم باردار بودم
خیلی ها هم بامن باردار بودن و الانم تقریبا ۶،۷ ماهشونه
اونا چند وقت دیگه بچه هاشون و بغل میگیرن و من همچنان اندر خم یک کوچه...
بعضی وقتها فکر میکنم اصن توان روبه رو شدن باهاشون و ندارم
حتی اسمشون میاد دلم هری میریزه
اگه یه روز ببینمشون نمیدونم میتونم طاقت بیارم یا نه
بغض داره خفم میکنه😔
«أؤمن بأنَّ القادم سيمحي آثار السَّابق وأنَّ الله سيُعوِّضنا عَمَّا مَرَرْنا بِه.»
ایمان دارم که آینده، اثر گذشته را از بین خواهد برد و خدا آنچه را که به ما گذشت جبران خواهد کرد....
توکل به خدای مهربون..
خدا خودش معجزه کنه برامون💔🥺
من واقعا بارداری برام کابوس شده،میترسم طاقت این همه استرس و فشار نداشته باشم
اینقدر بارداری و زایمان سختی تجربه کردم که میگفتم همین یکی بسه برام،نمیدونستم پسرم تنهام میزاره و مجبورم این راه رفتع را مجدد برم😢
