عزیزم منم با بچه اولم حرف نزدم.اصلا هم بلد نیستم شعر بخونم.
در کل ادم بی احساسی هستم.حالا من که اونجوری حرف نزدم و قربون صدقش نرفتم و بی تفاوت بودم . فک میکردم سرموقع میاد. سر این یکی هم هنوز باورم نمیشه واقعا دارمش و هنوز هم حرف نمیزنم.میدونی چون سابقه مرده زایی داشتم همش میترسم.
همش علایم چک میکنم.حالم خوب میشه بیشتر نگران میشم.خواب بد هم میبینم همش.این کابوس با ماست.
عزیزم تو مگه داخل شکم مادرت بودی یادته؟
اصلا مقصر نیستی
فقط عزیزم اسپرین و انوکسا داشتی؟؟؟
بچه ها من هفته ۱۳ بارداری ام . سونو nt تشخیص خاتمه بارداری داده . کلی براش لباس خریده بودم حرف زده بودم. پس فردا باید برم برای خاتمه. خیلی میترسم . دعام کنین. اگه دوباره بارداری بعدیم همین باشه چی؟ یعنی میتونم دوباره بارداری سالم داشته باشم
عزیزم متاسفم خدا صبرت بده
منم پسرمو که از دست دادم دو روز تو دستگاه بود نرفتم ببینمش بعدش عذاب وجدان داشت خفه م میکرد که چرا نرفتم ببینمش اگه مادرشو میدید شاید زنده میموند حتی در موردش تاپیک زدم
ولی الان که آرومتر شدم فهمیدم که این بچه ها همش مایه امتحان و ازمایش ما هستن و ما از درک و فهم این اتفاقا عاجزیم
برای خودت خوره ذهنی درست نکن اگه قرار باشه خدا با یه ناشکری کردن اینطوری انتقام بگیره که دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه
هنوز اولشه خیلی برات سخته ب مرور زمان بهش عادت میکنی
انشالله دوباره جاش سبز میشه
خانما
توی سن بارداری من هماتوم داخل جفت گزارش شده .خطرناکه؟
سلام قشنگم.. واقعا متاسفم و حال و روزت با تمام وجود درک میکنم.. مطمئن باش این اتفاق فقط و فقط تقدیر بوده و بس.. خداوند اونقدرر بزرگ و بخشنده هست که تاوان ناسپاسی بنده‌هاش اینگونه پس نده.. قرآن بخون..صلوات بفرست.. حال و روزت دست خودت نبوده و کاملا طبیعیِ که خودت مقصر بدونی.. این حسا طبیعیِ.. من خودم هر لحظه خدا رو شاکر بودم با فرشتم کلی حرف میزدم ی ذوقی داشتم غیر قابل توصیف ولی تو هفته سی و هفت فرشتم آسمونی شد..پس ببین این اتفاق هیچ ارتباطی با ناشکری یا شکرگزاری ما نداره فقط و فقط تقدیر الهیِ.. از همین الان محکم باش و خودت ملامت نکن عزیزم.. به فکر همسر و ناز دخترت باش و البته سلامتی خودت..ی عالمه آرامش سهمت نازنینم🌹
