مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

توکل به خدای مهربون..بعد از اون تجربه تلخ اول از خدا آرامش خواستم بعد بقیه چیزا...اوایل خیلی آروم بودم و امیدوار ولی الان خیلی تحلیل رفتم و فوق العاده بیقرارم.. پارسال ماه رمضان باردار بودم و حالا😔... تمام اون روزا مدام برام تداعی میشه و به هر دری میزنم ذهنم و دلم آروم نمیگیره🥺

سپیده جون دلم برات روشنه😍 مطمئنم خیلی زوود با خبرای خوش میای و خوشحالیت باهامون تقسیم میکنی قشنگم 🥰⚘

مریم جون تو هم آمپول استفاده کردی؟ 

چند سیکلی؟ 

میخوام قرص اوبوست بگیرم. تو روزی چند تا میخوری؟

روزی ۲ تا.این ماه کلومفین و دگزا خوردم

چند پری ؟ کلومفین به من نیمساز..دکزا تا به حال نخوردم منظورت دگزامتازون؟🤔

چندم سیکلی؟ سونو رفتی؟

منم خودم همین امروز کلی کریه کردم یاد پارسال افتادم دقیقا دل دیگه تنگ میشه میگیره غیر این باشه عجیبه ولی چه میشه کرد، فدات شم قشنگم خدا قسمت هممون کنه لحظه شیرین مادر شدنو منم رفتم عکس دیگه ببینم خدا چی میخواد ❤️❤️❤️

انشاالله که تو همین ماه مبارک بهترین ها برات رقم میخوره نازنینم🤲😍⚘

مهربان جان روز چند سیکلت بود امروز؟؟؟ امپولم زده بودی؟

به سلامتی عزیزم خدا رو شکر که مشکلی نداشتی و خوب به خودت برس برو تو دل عملیات😉 البته بدون فکر کردن به نتیجه و بدون استرس🙏🏼❤️

مهربان جان استرس و ناراحتی هم خیلی تاثیر منفی داره عزیز دلم خواهش میکنم اول ذهنتو ازاد کن تا به ارامش برسی بعدشم ناراحتی نداره قشنگم از اینا نتیجه نگرفتی دکتر یه سری دارو دیگه میده بهت

سلام عزیزم . مرسی 

تو خوب باش و دلتو آروم کن و ب گذشته فکر نکن تا نتیجه بگیری .

من چندین بار تو تاپیک داستان بارداری مجددم رو برای مامانا گفتم 

ببین منم مثل تو بودم زمانی ک خواستم اقدام کنم دکترم دارو داد گ زود باردار شم و دلم نشکنه . لتروزول و ی قرض دیگه یادم نی . Hmg hcg . 

مدروکسی هم برای تنظیم هامون و پری هر ماه میخوردم . دو ماه دارو و سونو اقدام هیچی ب هیچی ... 

این دارو ها خودشون استرس و فکر اینکه دارو بخوری ک سونو بررسی کنه و چه ساعتی  اقدام کنی و منتظر بمونی چیز دیگه ای نیست .

 حتی من ماه دوم اقدامم پریودم دو روز شد ک فکر کردم لانه گزینه در این حد توهم داشتم 😬🥴 سونو دادم گفت پریود بوده . 

من راستش با دارو نتیجه نگرفتم . 

راستی اینم بگم بخاطر کم شدن خونریزی دکترم بجای مدروکسی دوفاستون داد . خیلی ها گفتن ک با این قرص باردار شدن . 

بر خلاف اینکه هر ماه از بعد زایمان اولم چکاپ میشدم و ازمایش و سونو و قرص و اینا . 

ماه بعدش کلا بیخیال دکتر و دارو و سونو وسط سیکل و ازمایش شدم حتی قلیون هم کشیدم و بعد اقدام مسافرت رفتم و قایق هم سوار شدم و کلی تفریح کردم تا روزی ک باید پریود میشدم اومدم خونه . نه اینکه تو این مدت بفکرشم نباشما چون نمیشه ولی سعی کردم خودمو ب بی خیالی بزنم و سرگرم چیز دیگه باشم . (کافیه تو طلب کنی و اون بالایی بخواد عزیزم )

صبحش بی بی چک زدم و دیدم مثبت شد 😍😍 درست روزی ک پسرمو از دست دادم خدا دلمو شاد کرد ❤❤❤ خدارو شکر 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

قشنگم تو کلت ب خدا باشه اون بالایی الان بیشتر از همیشه حواسش بهت هست نمیخواد دیگه اذیت شی من مطمئنم چون ب من ثابت شده .

هستی گلم خوبی؟ نی نی چطوره؟

عزیزم ۱۲ پری..آره ۶ تا آمپول زدم..۸و۹و۱۰ روزی دوتا

میبینی هستی جون وضعیتم از قبل بدتر شده😔

آخ از استرس نگم که فوق العادست... هستی یادت اوایل چقدر امیدوار بودم و میگفتی چقدر آرامش داری...الان درست بر عکس اون روزام... به هر دری میزنم ذهنم و دلم آروم نمیشه...دیروز سر سفره اونقدر گریه کردم... تلویزیون ماه رمضان تبریک میگفت و من یاد روزای پارسالم میافتادم... ولی نمیدونم چرا ته دلم ی جوریه... کنار این همه فشار و دل مشغولی و گریه انگار اون ته ته های دلم ی حس عجیبی دارم..ی آسودگی عجیب!!! 

الهی که خیلی زود عاقبت هممون ختم به خیر بشه و دل هممون شاد شه به حق این ماه و فرق شکافته علی ع 🤲

سلام مصی عزیزم..آره گلم داستانت خوندم.. خدا رو هزاران بار شکر که دلت شاد شد...الهی ۱۲۰ سال با آرامش و سلامتی کنار آرتای نازت و عزیزانت زندگی رو سپری کنید و با هم کلی خاطره‌های خوشگل بسازید🤲 میدونی بعد از اون تجربه وحشتناک تنها امیدم این بود که زود برم اقدام...اونقدر امیدوار بودم که حد نداشت..با خودم می گفتم ته تهش بعد از ۶ تا اقدام نتیجه میگیرم... هر ماه منتظر بودم و با نتیجه نگرفتن با اراده بیشتری برای ماه بعد تلاش میکردم.. ولی رفته رفته کم آوردم و الان بینهایت بیقرارم.. ماه پیش اصلا فولی نداشتم یعنی داشتماا همه ریز بودن...این ماهم که بعد از مصرف اون همه دارو وضعیتم این شد.. بازم خدا رو شکر ولی چی میشد اگه باردار نمیشم حداقل مشکل رو مشکل نیاد😔 گاهی با خودم میگم کاش تو همون انتظار ۸ سال پیش میموندم و این اتفاق تجربش نمیکردم ولی بعدش استغفار میکنم که مهربان، حتما و قطعا حکمتی بوده که ازش بی‌خبری... 

لطفا با دل پاکت برای ما هم دعا کن..خودت زخم خورده‌ای و میدونم که حال این روزای ما رو درک میکنی.. الهی که نگاه و لبخند مهربون خدا بدرقه راه تو عزیزانت بالاخص آرتای قشنگت باشه🤲

ممنون بابت انرژی مثبتت جانا🙏⚘

قربونت برم خوبم عزیزم  حال نی نی منم خوبه انشاالله😍عزیز دلم میفهممت درکت میکنم ولی صبر داشته باش مهربان جان اینم یه امتحان الهی هست چه میشه کرد داشتم نماز میخوندم الان روز اول ماه مبارک رمضان به یاد تک تکتون بودم قابل باشم برای همتون دعا کردم عزیزم انشاالله خدا به زودی جواب دل شکستتون رو میده و به زودی مامان میشین.. فکر نکن فراموشتون کردم یا دیگه درکتون نمیکنم هر لحظه به فکر شما ها هستم دوست مهربانم... شما هم برام دعا کنین ایندفعه بارداریم ختم به خیر شه سالم تو دلم بزرگ شه و به موقعش سالم بیاد بغلم چه استرس ها که منم میکشم اگه بدونی گلم

عزیز دلم خدا رو شکر که خوبین... گلم تو الان بارداری و دعات گیراست ممنون که به فکرمون هستی... نازنینم شک نکن همیشه به فکرتون هستم... همیشه برای تک تک مامانا دعا میکنم که دلشون خیلی زود شاد شه و نی نی سالم و سلامت بیاد تو دلشون و مامانای باردار هم با آرامش و سلامتی بارداری رو سپری کنن و نی نی سالم و سلامت و به موقع بیاد بغلشون... مگه میشه غم دید و غم دیده رو درک نکرد؟؟!  تو هم نگران نباش و از بارداریت لذت ببر ولی در کنارش حواست به همه چیز باشه..الهی نی نی سالم و سلامت و به موقع بیاد بغلت و ۱۲۰ سااال با خوشی و آرامش و سلامتی در کنار هم زندگی رو سپری کنید🤲