عکس رنگی زیادم درد نداشت.ولی خب خیالم راحت شد.ولی الان درد دارم.بچه ها.من چقد پیر شدم.اولا انقد ضعیف نبودم.الان چقد با یه زایمان ضعیف شدم.ولی فک کنم گرفتگی نداشتم.پس چرا ای یو ای منفی شد؟خدایا .
همونجایی رفتم که غربالگری اونجا انجام دادم.خاطراتم یادم افتاد.اون صندلی که نشسته بودم.اون لحظه که گفت دختره.
حتی اون پنجره ای که باز کردم تا هوا عوض بشه کرونا نگیرم.
چقد اون خاطرات شیرین الان برای ادم زجر اور شدن.همه چیو تکرار میکنم.تکرارش هم زمان و عمر ادمو گرفت.هم هزینه بود برامون.ولی نمیدونم چرا خدا نخواست برامون؟به شوهرم گفتم شما داخل نیا.ماشین موند..خدا کنه نی نی دار بشیم.سالم بیان بغلمون.