الهی بگردم آرسامی تو هم خونریزی داشتی، یادم نبود متاسفانه منم خونریزی داخلی داشتم اما عجیب اینجا بود من اصلا درد نداشتم برا همین دکترا میترسیدن عمل کنن، دکتر آخر گفت من به خاطر بچه ریسک نمیکنم عملت نکنم، خونریزی کردی خطرناکه حتی شده شکمتو الکی باز کنم فقط مطمئن میشم علت خونریزی داخلی چیه.منم کلی التماس اون بی رحما کردم که ترمیم کنید، بازم برداشتن.
من سالم بودم با پای خودم رفتم اتاق عمل، دفعه قبل تا قبل زایمان یه ریز گریه میکردم، ولی اینبار اصلا جلو چشمشون گریه نکردم، چون دقیق نگفته بودم موضوع چیه ، دم اتاق عمل از حال رفتم، از فشار زیاد داشتم می ترکیدم، فقط با مشت میزدم وسط سینه ام نفسم بالا بیاد. من حتی به مامانم نگفتم قراره چه بلایی سرم بیارن، گفتم جای بچه درست نیست میگن باید برداریم، دیگه نخواستم حداقل وقتی منتظرمه اذیت بشه، فک میکرد کورتاژ میکنن همش میگفت نترس منم کورتاژ شدم ، بعد عمل یه لحظه یادمه میگفت آروم باش کورتاژ که اینقد درد نداره، خلاصه تو رفت و آمد دکتر و پرستار و صحبت هاشون آروم آروم فهمیده بود. از خودم بدم میاد اینقد اینارو عذاب میدم. ذره ذره حالت حال منه کاش کسی دیگه ای نکشه این درد رو. کاش کلا محو بشه این موضوع خارج رحم
آرسام جون ببخشید دردتو تازه کردم حالم خیلی خرابه خیلی.