منم هیچی حالم تعییر نکرد دیروز برا آزمایش بزور جلو خودمو گرفتم گریه نکنم هرکاری میکرد خون نمیومد همش بفکر پسرم بودم گفتم اگه بودی من الان ایتجا چکار میکردم اخرش خون لخته شد نرسیده خونه گفتن بیان دوباره خون بده تمام دستامو تیکه کردن
الهی هیچ بچه ای مادرشو تنها نزاره