مثلا چند روزه لب تاب آوردم کارام رو انجام بدم همش در حال سرچ دلیل و علت هستم
واقعا نمیدونم چیکار کنم یک لحظه مغزم به چیزی فکر نکنه به هیچ چیز فکر نکنم
خواب هم که ندارم همش تو خواب میبینم یک بچه دارم اما چون شبیه پسرم نیست از داشتن اون بچه خوشحال نیستم
مامانم اینا میگن برید مسافرت اما اصلا حوصله مسافرت رو هم ندارم
چهارشنبه با شوهرم رفتیم بیرون شام. فکر می کنم زهر خوردم فقط کالسکه و بچه می دیدم آخرش هم تیغ ماهی تو گلوم گیر کرد خلاصه همه چی دست به دست هم داده دیونه شم
وقتی حامله بودم برای یکی از دوستام که بچه دار نمیشد خیلی دعا کردم نمی دونم چرا چند روزیه که شنیدم اون حامله است خیلی دلم گرفته
سلام بچه ها خوبین؟چه خبر؟
ببین زیبا جان خودت باید کمک کنی.سفر واقعا تاثیر داره حالتو بهتر میکنه.با هر کی که دوسش داری برو سفر ..من بعد زایمانم تا الان چندین بار سفر رفتم واقعا حالمو عوص کرد.قبل سفر با هودم میگفتم جه سفری!!بچت مرده!با سفر بهتر نمیشی و ..توی سفر از جلو چشمات نمیره .. همه اینا درسته ولی اگر نمیرفتم و دوباره بلند نمیشدم نابود میشدم .افسردگی واقعا مث یه هیولا به دست و پات میپیچه و هر چی بخوای بیهیال درمان بشی یا خودت حرکتی نکنی اون هیولا قوی تر میشه و از پا درت میاره
من قراره ابان برم دکتر بعدش اگه اجازه داد اقدام کنم.از الان استرس دارم...بارداری دیگه برام وحشتناکه
یه خانم هم بچش بخاطر ریه اونجا خوابیده.ولی اون هفته ۳۷ بچش بدنیا اومد.وبچش بعد هفت روز تو دستگاه ریه اش کامل شد
عکسشو تو تلگرام گذاشتم 😔😔😔
سلام پریناز خانوم گل
به سلامتی
یه دوستی دارم که بچشو هفته قبل زایمان از دست داد الان هفته ۱۵ فک کنم انقدر استرس داره.میگم بابا استرسو بزار واسه هفته های اخر..😁
ولی واقعا حق داره من خودم بهش نمیگم ناامید بشه ولی از ترس همون استرس میگم سال دیگه اقدام می کنم میخوام یکم اروم تر بشم.چون بچه ای که مادرش تو بارداری مضطرب باشه به جز مشکلات عدیده نوزادی و کودکی تو بزرگسالی هم مشکلاتی خواهد داشت
