مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

به سلامتی عزیزم.امیدوارم پزشکت بهت اجازه بده که حالت بهتر بشه..

آخه من خودم یه طرف ماجرام.همسرمم یه طرف.میگه تا سال دیگه اقدام نمیکنیم میگه بزار هم جسمت هم روانت و اعصابت خوب بشه

فکرمیکنیدمنم بااین اوضاع حامله میشم؟

همسرمنکه میدونه تنهاراه برگشت زندگیم همین 

اگه از نظر روحی آماده بشی حتما بزودی باردار میشی..آخه بستگی به سالم بودن اسپرم همسرت و تخمک های خودت داره.یادمه گفتی سر اون بارداریت خیلی زود باردار شدی

اره ولی میترسم

اصلا نترس .حالا که تصمیمتو گرفتی قوی باش

و اگر خدا برای کیفر گناه یا امتحان به تو زیانی رساند،هیچ کس جز او آن را برطرف نمی سازد و اگر اراده خیری برای تو کند هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد!آنرا به هر کس از بندگانش که بخواهد می رساند؛ و او غفور و رحیم است.

آیه ۱۰۷ سوره یونس

پس مهرااا جون اصلا نترس خدا خودش وعده دهده که اگر زیانی بهت برسه مث الانه ما که امتحانمون کرده ،خودشم اونو برطرف میکنه و فضل و رحمتش شامل حال ما میشه..ایمان داشته باش عزیرم نترس

مری تونمیترسی؟

اگه بگم نمیترسم دروغ گفتم ولی ته دلم آرامش دارم  و احساس می کنم خدا اون بار امتحانم کرده و همش میگم حتما چون صبوری کردم بهترشو میخواد بده

ای جانم خداسالموتندرست وبزودی بهت بده خوشبحالت کاش منم حالم مثل توبود

آخه میدونی با خودخوری و سرزنش کردن خودم فقط نابود میشم..چاره ای ندارم جز اینکه امیدوار باشم

وااای همسرم یه هفته بعد از اون اتفاق که من گریه میکردم و بی تاب بودم اومد کنارم مظلومانه نشست و گفت من دیگه گوه بخورم از دو کیلومتری تو رد بشم من تو اوج گریه غش کردم از خنده🤣🤣🤣اون اصلا نمیخندید گفت من خودمو مقصر میدونم که تو باردار شدی🤤🤤بعد ده روز نگذشته از اون حرفش همش دنبال رابطه بود😂گفتم الان فاصله مون دو کیلومتره دیگه؟؟با کمال اعتماد به نفس میگفت عزیزم واسه روحیه خودت میگممماا نزدیکی روحیتو عوض میکنه🤣😋🤣

اینم تعریف کردم حال و هواتون عوض بشه.ببخشید جسارت کردم دوستان

والا ما خانوما خودمونو میکشیم و غصه میخوریم آقایون در هر شرایطی فکر چیز دیگه ای هستن

راست میگی عزیزم ولی من واقعاازرابطه بدم میادحوصله خودموندارم دلم میخادبمیرم فقط 

ببخشیدخستتون کردم باناله هام ولی واقعابیقرارم