2777
2789
هدانا جان هیچ رزیدنت و دانشجویی حق نداره به شما فقط برای یاد گیری دست بزنه، فقط حق نگاه کردن اون هم ...

تو کجای عزیزم؟ برا من ک همه حق داشتن الا خودم تازه شیراز بهترین دکتر ها رو داره معروفه ولی از شانس من خورد به چند تا ماما 

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
پزشکهای ما هم بیسواد نیستند، پزشک دلسوز و خوب توی ایران کم نیست. یه برتری پزشکهای ما به خارجی ها این ...

اتفاقا منم موافقم 

پزشک های ایران خیلی باسوادن و دکترای خوبشون واقعا حالی‌شون میشه 

حتی من میخواستم اینبار بیام ایران تحت نظر دکترای اونجا باشم 

ولی خوب همین چیزاشون بده که زنی که بچه از دست داده رو میذارن کنار زنی که بچه بغلشه ، یا اینکه حریم خصوصی مریض رو رعایت نمیکنن بعضی دکترا و مریض هاشون رو گله ای میفرستن توی اتاق 



باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



واقعا همش این نیست که پول دار باشی یا نه، وقتی دلت صددرصد به هجرت باشه، اونوقت پذیرش ریسک برات راحت ...

بابا مهم اینه ام دلش خوش باشه هر جای دنیا باشه 

من که دلم خوش نیس 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

بعد هم غربت هر چقدر خوب باشه های های خودش رو داره 

همون دوری از عزیزان و خانواده از همه چی بدتره 

من توی تمام سقط هام دلم میخواست مامانم کنارم بود سرمو میذاشتم روی شونه اش و گریه میکردم از ته دل 


باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
بعد هم غربت هر چقدر خوب باشه های های خودش رو داره  همون دوری از عزیزان و خانواده از همه چی بدت ...

منظورم این بود غربت هر چقدر هم خوب باشه بدی های خودش رو داره بازم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
تو کجای عزیزم؟ برا من ک همه حق داشتن الا خودم تازه شیراز بهترین دکتر ها رو داره معروفه ولی از شانس م ...

من وقتی مامانم بیمارستان دولتی تهران بستری بود اینطوری بهمون گفتند، تازه رزیدنت ها و دانشجوها با استادشون می آمدند.


تو کجای عزیزم؟ برا من ک همه حق داشتن الا خودم تازه شیراز بهترین دکتر ها رو داره معروفه ولی از شانس م ...

شاید برای زایمان توی بیمارستانهای دولتی ایران شرایط فرق میکنه که من نمیدونم🙈

واقعا همش این نیست که پول دار باشی یا نه، وقتی دلت صددرصد به هجرت باشه، اونوقت پذیرش ریسک برات راحت ...

ماه فروردین ۹۷ اقدام کردیم اون موقع باردار هم نبودم برای کانادا پولمون میرسید امتیازمون بالا بود یهو دلار سر به فلک کشید همه چی بهم ریخت.الانم همسرم میگه اینهمه پول جمع کردیم و خونه خریدیم و ..بفروشیم خرج یکسال خورد و خوراکمون توی کاناداست.میگم باید ریسک کنی.میگه اگر کار پیدا نشد چی!کار همسرم تخصصیه هر جایی واسش کار نیست .کلا خیلی آدم محتاطیه بهش هم میگم بعدا پشیمون میشی برادرهام هر دو ایران نیستن مامان و بابام تا فهمیدن که مهاجرت تو سرمونه و دنبالشیم واای شروع کردن که زندگی به این خوبی دارین و کجا میخواین برین و ... مامانم عصبانی شد گفت اصلا هر جا دلتون خواست برید شما هم برید دیگه واسم مهم نیست ...

ولی مطمئنم پشیمون میشیم من هنوزم به همسرم میگم دوباره اقدام کنیم شاید یه فرجی شد

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست

راستی بچه هایی که میخوان فرشته اتون پسر بشه 

توی نت سرچ کنید حلوای میتی 

خیلی گرمه درست کنید بخورید روز تخمک گذاری هم اقدام کنید پسر میشه به احتمال زیاد البته نه صد در صد 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
ماه فروردین ۹۷ اقدام کردیم اون موقع باردار هم نبودم برای کانادا پولمون میرسید امتیازمون بالا بود یهو ...

اره ماری جان، باید ریسک پذیر باشید تا بشه هجرت کرد. گفتم که باید صد در صد دلتون به هجرت باشه و ریسک کنید، وقتی اگه بیاد وسط یعنی هیچی

ماه فروردین ۹۷ اقدام کردیم اون موقع باردار هم نبودم برای کانادا پولمون میرسید امتیازمون بالا بود یهو ...

اره دیگه ریسک هست این طوری 

ولی اکثر مهاجرانی که میان اروپا نباید با خودشون پول زیادی بیارن وقتی می‌رن اعلام پناهندگی میکنن 

شوهر من فقط هزینه سفرش بوده و یک مقدار کم 

چون میگه نباید پول زیاد همراهمون باشه به عنوان مهاجر  و پناهنده 

بعد هم که اعلام پناهندگی کنن دولت بهشون خونه و پول هفته گی میده برای مخارجشون 

کلا قانون اروپا اینه 

ولی امریکا کانادا رو نمیدونم 


باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
بعد هم غربت هر چقدر خوب باشه های های خودش رو داره  همون دوری از عزیزان و خانواده از همه چی بدت ...

بله عزیزم زندگی هر کجای دنیا سختی ها و خوشی های خودشو داره و مهاجرت بهشت بَرین منتظرت نیست ولی اولویت های آدما و روحیاتشون با هم فرق میکنه.هر کس میدونه تو زندگی چه چیزایی واسش مهمه و میتونه چه چیزایی رو فدای موارد دیگه کنه..باید هر دو رو روی کفه ترازو گذاشت و بعد تصمیم گیری کرد.من کلا از اول آدم مستقل و قوی بودم همسرمم این مدلیه و وقتی باهاش ازدواج کردم بخاطر اینکه بورسیه بود باید مناطق محروم خدمت میکرد از خونه پدرم تو سعادت آباد تهران با رفاه و امکانات اومدم جنوبی ترین شهر ایران..سه چهار ماه یبار میرفتیم تهران کار میکردم مسئول بازرگانی خارجی شرکت مواد معدنی بودم و در کنارش ورزش و کارای خونه و کتاب خوندن و با دوستام بیرون میرفتم و اصلا دلتنگی نمیدونم چی هست!!😁شوهرمم این مدلیه..کاملا تو وجود خودم میدیدم که بتونم غربت رو تحمل کنم چون خیلی راحت خودمو با شرایط جدید وفق میدم و سعی می کنیم نگدارم شکستم بده

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
اره دیگه ریسک هست این طوری  ولی اکثر مهاجرانی که میان اروپا نباید با خودشون پول زیادی بیارن وق ...

همسر من اصلا نمیخواد یه روز هم تو کمپ بمونه.میخواد کانادا بره و وکیل واسش تو فرودگاه های خصوصی کار پیدا کنه

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست

من کار واقعا خوبی توی ایران داشتم و در آمدم خوب بود.

وقتی میخواستم ازدواج کنم همسرم گفت همه شرط های من رو قبول میکنه، فقط خودش یه شرط داره. واسه زندگی ایران نمیاد. البته دلیلش رو هم گفت.

من شرطش رو پذیرفتم. وقتی برای خواستگاری به خونه ما آمد و از بابام منو خواستگاری کرد. بابام ناراحت بود و بلافاصله کفت چه حرفی میتونم بزنم وقتی دخترم میخواد ما رو ترک کنه.

دلم از این حرف آتیش گرفت.

بعد داداشم با من بحث طولانی کرد که حماقت نکن خیلی ها ارزوشونه که کار تو رو داشته باشند اونوقت تو به همین راحتی میخوای ول کنی.

بابام دوباره گفت این همه سال درس خوندی؟ و واسه خودت کسی شدی حالا میخوای همه چی رو ول کنی....

ولی من تصمیم گرفته بودم. گفتم گاهی باید بین دوتا چیز خوب، خوب تره رو انتخاب کرد و من زندگی جدید و شوهرم رو انتخاب کردم.

البته گاهی الان واسه کارم و زندگی ام دلم تنگ میشه ولی زود سعی میکنم خودم رو مشغولدکنم تا فکر نکنم.

من توی زندگی ریسک کردم ولی خدا رو شکر، راضی ام به رضای خدا و زندگی ام رو از خود خدا شاد و خوب میخوام.🙏🙏

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  11 ساعت پیش
توسط   ابروکمونی۳  |  3 ساعت پیش