2777
2789
عزیزم... قلبم کنده شد با این خوابت که پسرت گفت من رفتم....منم بعده رفتنه پسرم خوابشو دیدم خیلی بد بو ...

😢😢😢 آخی عزیزم.... چه غمناک بود خوابت... خدا بهت آرامش بده  بحق فاطمه زهرا... انشالله تن خودت و نی نی تو راهیت سالم باشه...

بچه ها من شوهرم خیلی قلب پاک ومهربونی داره  خیلی دلش پاکه...بهم میگه هیچ وقت به بزرگی خدا شک نکن و از دید خودت کارای خدا رو قضاوت و برداشت نکن .. چه بسا خدا با این غم ی غم و مصیبت بزرگ  رو ازت دور میکنه... بهم میگه گریه کن.. ولی نزار شیطون از در ضعفت وارد بشه و خدای نکرده دلتو به شک بندازه... میگه کاری نکن که در آخرت وقتی پرده ها و حجابها کنار رفتن  و همه چیز برات آشکار شد  سرت رو جلوی خدا پایین بندازی... میگه امتحان شدی پس صبور باش و از رحمت خدا ناامید نباش تا خدا بهت افتخار کنه.. دنیا محل گذره و باید امتحان بشیم ... الهی که هممون از این امتحان سخت سربلند بیرون بیایم.. الهی هیچ پدر و مادری داغ بچشو نبینه... بدترین درد عالمه...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم بچم۱۶ ماهش بود.... ببخش ‌واقعا نمیتونم توضیح بدم توانشو ندارم تواین تاپیک نوشتم خواستی بخون ...


عزیزم من قبلا داستانتو خونده بودم واقعا عم انگیزه😔😔 هیچ حربی نمیتونم بزنم فقط امیدوارم به حق امام حسین توهمین ماه جای دخترت برات سبز بشه و دخترت به اغوشت برگرده

واقعادلم گرفت ازداستانهاتون خداصبربده واجرصبرتونوبزودی  خدایادل هممونوبزودی خوش کن خیلی دلم گرفته ازپنجشنبه هابیزارم وحالم بد بچم پنجشنبه رفت خدایادلم تنگ 😭😭😭😭

[QUOTE=106151330]خدارو شکر اون بالاخره سختی هاش تموم شد و مادر یک فرشته زمینی شده که غم گذشته رو برا ...

ممنون هدانا جان انشالله خدا پسر گل تو رو هم بزودی برگردونه پیشت 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
😔😔😔😢😢😢😢😢😢😢😢 واقعا حرفی واسه گفتن نیست... غمت خیلی خیلی خیلی سنگینه...تحمل اون لحظات بطرز ...

ممنون عزیز دلم از دلداری ات 

خودمم با خودم خیالبافی می‌کنم هنوز میگم شاید بالاخره یک معجزه ای بشه برام 

توی خیالم تجسم می‌کنم ناخواسته باردار بشم و بچه ام می مونه 

چقدر خوش خیالم من 

انگار قرار نیس واقعیت رو قبول کنم 

خیلی ها بعد سقط آخرم بهم زنگ میزدن و مثلا میخواستن بهم دلداری بدن اما دلداری اشون بد جور آزارم میداد و نمک روی زخمم میپاشید مثلا بهم میگفتن چرا اینقدر باردار میشی چرا بزور میخوای چیزی رو از خدا بگیری اون نمیخواد دیگه دست بردار یا مثلا میگفتن بدن تو همینه دیکه بیشتر از شش ماه نمیکشه پس قید بچه رو بزن 

یا حتی وقتی توی بیمارستان بودم برای آخرین فرشته ام و قرار بود سزارین بشم چون سرکلاژ شکمی داشتم که فقط باید سزارین میشدم وقتی خواستن ببرنم اتاق عمل بهم گفتن ممکنه خونریزیت زیاد بشه مجبور بشیم رحم ات رو در بیاریم ازم خواستن رضایت کتبی بگیرن . وقتی یکی از دوستام شنید گفت بهتر که رحم ات رو در بیارن دیگه حامله نمیشی  . نمیدونست چقدر حرفش برام سنگین بود. 

این حرفا خیلی آزارم میداد گرچه اونا قصد بدی نداشتن 

تنها حرف دکترا بود که بهم امید میداد میگفتن صبر کن جواب آزمایشات بچه بیاد بعد دوباره اقدام کن ما خیلی مریض های بدتر هم داشتیم و خیلی ها با سن بالاتر باردار شدن تو هنوز هم فرصت داری 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
واقعادلم گرفت ازداستانهاتون خداصبربده واجرصبرتونوبزودی  خدایادل هممونوبزودی خوش کن خیلی دلم گرف ...

منم آخرین فررشته امو پنجشنبه از دست دادم وقتی میرفتم اتاق عمل از خدا میخواستم منم با بچه ام ببره پیش خودش 

ولی من پوست کلفت بازم زنده موندم که سختی های دنیا رو ببینم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم  خیلی ها فکر ...

السای عزیزم خیلی خیلی ناراحت شدم ولی با تمام وجودم درکت میکنم حست رو معنی از دست دادن رو زحر های ک کشیدی بمیرم برا دلت بمیرم ک تو هم هر بار مثل من گفتی دیگه این خودشه ک بمونه ولی نشد درسته سختی ها خیلی زیاد بوده خیلی الانم شوهرت داغش تازه هست بزار یکم بگذره و راحت میتونی رحم اجاره بگیری عزیزم منم از سومی  ۳ ماه میگذره شوهرم نمیزاره سری اخر ک عمل شدم خونریزی داخلی کرده بودم و بهم شوک وارد میشد ک کاش همون لحظه رفته بودم و بیشتر مدر و مادرم داغون نمیکردم ولی نشد من هستم و درد و عذاب وجدان درسته هفته پایین بود ولی عذاب وجدان بچه دومم ک سالم بود و بخاطرخطای پزشکی از دست دادم تا قیام قیامت رو دلمه و شرایطی ک الان برام میش اومد ولی بالاخره ما هم خدای داریم مگه دلش میاد ما دست خالی بریم برات بهترین ها رو ارزو میکنم وطلب صبر و آرامش عزیزدلم امیدوارم یه دو قلوی ناز ک یکیش السا خانم ناز باشه  روزیت باشه نازنینم .

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
منم آخرین فررشته امو پنجشنبه از دست دادم وقتی میرفتم اتاق عمل از خدا میخواستم منم با بچه ام ببره پیش ...

منم همینطورعزیزم دلم نمیخواست برگردم ازدیشب اشکم بندنمیادخداخستم میگم پیش توکاری نداره من زودحامله شم دلموشادکن خسته شدم ازاین غم که رودلمه روزندگیم توخونمه

خدا بهت آرامش بده خیلی سخته منم کشیدم میدونم درد بزرگی  منم  خیلی سختی کشیدم ۴تا سقط ...

انشالله خدا اینبار بهت یک نی نی ناز بده که غمت فراموش بشه با خنده های قشنگش 

اره واقعا سخته چندین تجربه تلخ 

ما زن ها از همون موقع که بی بی چک مثبت میشه مادر شدن رو با تمام وجودمون حس می‌کنیم و رویابافی هامون شروع میشه . من هر بار حامله میشدم حس میکردم دارم به بهشت نزدیک میشم ولی وقتی چند قدمی بیشتر نمونده بود که به بهشت برسم باز زمین میخوردم و‌ار بهشت خدا دور میشدم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
منم همینطورعزیزم دلم نمیخواست برگردم ازدیشب اشکم بندنمیادخداخستم میگم پیش توکاری نداره من زودحامله ش ...

اخی عزیز دلم همیشه پستات رو میخوندم و ناراحت میشدم که اینقدر بی قراری  . دلم میخواست برات پیغام بذارم ولی هر کار میکردم نمیتونستم عضو بشم 

امیدوارم خدا بهت بزودی یک دختر ناز بده . 

تو عجیب منو یاد یکی از دوستان قدیمی نی نی سایت میندازی که قبلا عضو بودم اسمش سارا بود مث تو دخترش رو توی همون هفته ها از دست داده بود اونقدر بیقرار و ناامید بود حد نداشت خیلی همه سعی میکردن بهش دلداری بدن . حتی با چندین بار  اقدام که خیلی هم عادی بود از اینکه باردار نشده بود اونقدر بهم ریخته بود حد نداشت . به شدت هم مث تو دلش میخواست فرشته بعدی اش دختر باشه 

بالاخره باردار شد بعد مدت کوتاهی و دوقلو حامله شد خدا بهش دو تا پسر ناز داد 

امیدوارم تو هم دوقلو بارداری بشی ولی یک دختر یک پسر . یکهو هم دخترت برگرده هم برادرش  هم با خودش بدنیا بیاری 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
انشا...اینبارنتیجه بگیری عزیزم

ممنون عزیزم ولی برای من معجزه اس دبگه 

یک معجزه اش اینه شوهرم راضی بشه که هرگز راضی نمیشه 

یکی هم اینه که اگر هم بر فرض محال دوباره باردار بشم  سالم بیاد بغلم 


درضمن خواستم بگم چقدر کار خوبی کردی زود اقدام کردی آفرین . بارداری دوباره اونقدر امیدوارت میکنه حد نداره  واقعا خودش بهتر از هر داروی ضد افسردگی هست 

امیدوارم بزودی خبر بارداری ات رو بدی . 

اینکه همه بچه های اینجا دلشون همون جنس قبلی رو می‌خواد خیلی طبیعی هست . من خودم بعد سقط دوم و سوم چون پسر بودن دلم پسر میخواست بعدی ها رو . الان چون فرشته اخریم دختر بوده واقعا  دلم می‌خواد اگه  معجزه ای برام اتفاق بیفته دختر بشه بعدی . پس خیلی طبیعی هست که همون جنس قبلی رو بیشتر دلمون می‌خواد . البته من اینقدر ناامیدم که میگم خدایا فقط بچه باشه و سالم باشه بس حتی اونقدر زشت باشه که دیگران مسخره کنن ولی فقط بچه باشه و سالم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم  خیلی ها فکر ...

الهی بمیرم..چقد سختی کشیدی....واقعا هیچ حرفی نمیتونم بزنم به جز اینکه امیدوارم صبور باشین و قوی...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز