نه متاسفانه اصلا یادم نمیاد..عروس کوچولو را یادمه یه خانم بود اسم دخترش را گذاشت ستیا و یه خانم بود یه دختر داشت و بچه دومش شد پسر که گذاشت ایلیا..نقطه را یادمه..یکی از مالزی همراهمون بود..یکی از ایتالیا...تعداد زیاد بود متاسفانه همه را یادم نیست...
آره یادمه منم،بیتا رومیگی فکرکنم،پرستو مامان رونیا....هم جزو فعالابود،نقطه روهم یادمه عزیزم،پسر بودبچش،من جزو مامان اولیابودم که زودترزایمان کردم،اومدم گفتم آنیتادنیااومد،عسل ایناهنگ کردن یهویی گفتم،استرس اون روزا خیلی شیرین بود،یادمه که برای زایمان میخواستی بری شهرتون،دلدردای روزای اول نی نیت روهم یادمه،تهرانم یه سری قرارگذاشتیم بابچه ها رفتیم پارک بانوان،حالامهم نیست منویادته یانه،مهم روزای خوبیه که خاطره شد،هرجاهستی شادباشی عزیزم
سلام
سلام بجه ها من مامان رایانم دی ماهی خیلی وقت بودنیومده بودم
اگه توواتساب یا تلگرام گروه دارین منم دوست دارم باشم
بچه هاتون با مدرسه رفتن جه طورن
پسر منم آذر ۹۱ هست
بچه هاتون چند کیلو هستن
پسرم قدش خدارو شکر خوبه
ولی خیلی لاغره ۲۰ کیلو هست
آنفولانزا امسالم گرفت
پدرم در اومد تا خوب شد پوست استخوون بچم
پسر منم20 کیلو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز