2777
2789
عنوان

مراسم سپند ،‌ پرنده کوچک مهاجرمون ( امروز )

| مشاهده متن کامل بحث + 22458 بازدید | 110 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ماندانا جان نمیدونم بعد این مدت میای به ایتن تاپیک سر بزنی یا نه اما خیای به فکرتم. در چه حالی؟ اوضاع زندگیت چطوره؟ تونستی با جای خالی سپند کنار بیای؟ برامون از خودت بگو دلمون برات تنگ شده
ماندانا جون
من هم همیشه به یادتم. فکر کنم اکثر بچه های اینجا هم به یادتن
این که چیزی نمینویسند به خاطر اینه که نمیدونن چی باید بنویسن
نسیم جون راست میگه ... تو بیا از خودت بگو... منتظرتیم
دوستای نازنینم وقتی هر از چندگاهی میام اینجا و میبینم که هنوز به یادمون هستین توی دلم خدارو شک میکنم که این همه دوست خوب بهمون داده...
راستشو بخواین بد نیستیم و داریم با شرایط جدید کنار میایم... البته اگه بشه بهش گفت کنار اومدن...

همچنان شکرگزاریم که خدای بزرگ فرشته ی نازنینمون رو در پناه خودش نگه داشته و امیدواریم هروقت خودش خواست بهمون یه بار دیگه نعمت داشتن یه فرشته ی نازنین دیگه رو بده... آمین
الهی .............
مانی نازنین همه ما مادر شدیم و میشیم ولی تو یه نازنین دیگه ..... اگه مقدس ترین و قشنگ ترین بعد از مادر هست لایق شما و امثال شماست
وایسا دنیا، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
ماندانا جان من هر وقت نیاز به انرژی دارم و مشکلات امونم رو برده میام و پست ها ی پر اانرژی و زیبای تو رو می خونم تو بهترینی چه برای مادر شدن چه برای همسری .به قول صائب تبریزی :

کلید قفل اجابت زبان خاموش است / دعا اثر نکند، تا دعا توانی توانی کرد
پس همچنان صبور باش به امید روزی که خبر مادر شدن شما را بشنویم.
CafeMom Tickers
سلام عزیزم من تازه اومدم مطالب اینجارو خوندم و همش در حال اشک ریختنم هرچند درکش سخته اما تا حدی می فهمم چون منم یه مادرم امه گلم با قسمت نمیشه جنگید فقط بگو خدایا شکر که تاب تحمل این رنجو بهم دادی گلم کوچولوی نازنین تو اونجا جاش امنه شک نکن واست همیشه دعا میکنم و میگم س�ند کوچولو منزل نو مبارک گریههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
ماندانای عزیز من الان تمام پستای اینجارو خوندم نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم هم یه خاطر دردی که تو کشیدی و هم به خاطر ناشکری ها خودم . ترو خدا با اون قلب پاکت برای منم دعا کن که خدا به من آرامش بده و منو ببخشه .
ندیدمت ولی خیلی دووووووووووست دارم
خدا حتما به زودی جواب صبوری تو رو میده و یک نی نی دیگه بهت میده که یک عمر از بودنش لذت ببری و غماتو فراموش کنی امییییییییییییین
در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ شد

در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است!









من تازه اینجا رو خوندم و با اینکه تا حالا اصلا از قضیه خبر نداشتم با نوشته های مامان سپند جیگرم تیکه تیکه شد، خدایا نمیدونم چی بگم برای اولین باره که این دنیای مجازی اینطوری اشک منو در اورده
مانی عزیز واقعا ناراحتم و میخوام منو توی غم خودت شریک بدونی بهت تسلیت میگم و صبر و استقامتت رو ستایش میکنم
دیگه نمیدونم چی بگم خیلی ناراحتم بغض داره خفم میکنه صفحه کلید رو نمیبینم...
خدایا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم ... در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطمها ... تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز ...
مانی جان امیدوارم با شرایط سخت کنار اومده باشی و دیگه اشک نریزی..... از خودت خبر بده؟ قصد داری دوباره مامان بشی؟
گاهی باید در مشکلات سکوت کرد، شاید خداحرفی برای گفتن داشته باشد
salam mandanae azizam, man emroz nakhaste yad shoma o sepand azizemon oftadam..
arezo mikonam hamontor ke ta alan mesle koh bodi az in be bad ham ghavi bashi.
گروه هنری آناهی آرت روبالش های خاص و عشقولانه http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1544083&T=%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B4%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87_&postID=59092273
واییییییییییییی باورم نمیشه ماندانا جان اگه اینجارو خوندی باید بگم منو یادته سال 87 من مامان ایلیام دستور غذاهات باورم نمیشه اصلا دنیا روسرم خراب شد امیدوارم خدا صبر بزرگ بهت بده و دوباره سپندو در غالب یک بچه دیگه بهت بده برادر من شهید شده وقتی مرد خونواده هم مرد ولیباورت نمیشه بعدش الان من یه برادر کوچیکتر از خودم دارم که چند سال بعد شهدت داداشم بدنیا اومد هم اسم اونه بهتر بگم خودشه که انگار دوباره بدنیا اومده خدا بهت برمیگردونتش الان هیچ کس نمیگه داداشم مرده اخه زندست دوباره برگشته
باران نباش که خودت را با التماس به شیشه بکوبی،ابر باش تا همه منت باریدنت را بکشند...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز