راستش من تا دبیرستان اعتقادی به نماز نداشتم. اما یه بار یه حدیث از تمام علی دیدم که گفته بود:
یه روز یه نفر اومو پیش امام علی و بهش گفت تو که اینقدر خدا رو عبادت میکنی و به خودت سخت میگیری اگه خدایی و بهشتی و جهنمی وجود نداشته باشه اینهمه زحمت الکی کشیدی
امام علی در جوابش گفت: اگه بهشت و جهنمی وجود نداشته باشه من چیزی رو از دست ندادم
اما اگه بهشت و جهنمی وجود داشته باشه بشین و ببین تو چه چیزهایی رو از دست دادی!
این شد که منم تثمیم گرفتم نماز بخونم
گفتم خدایا من از امروز نماز میخونم اگه وجود داری هدایتم کن!
چند روز بعدش خواهرم اومد یه کتاب قرآن با ترجمه الهی قمشه ای بهم داد
بعد از هر نمازی من قرآنو باز میکردم و همون صفحه ای رو که جلوم باز شده با ترجمه میخوندم
شاید باورت نشه اما ردخور نداشت که من اونروز به موضوعی فکر کرده باشم یا گناهی کرده باشم و توی همون صفحه جوابم جلوم باز نشه
یعنی خدا اینجوری وجودشو بهم ثابت کرد برای همینم دیگه هیچوقت نتونستم ترکش کنم
آگاهانه انتخابش کردم
بعدها توی قرآن خوندم که تگر کسی از خدا هدایت طلب کنه خداوند بر هدایت او می افزاید. من یک قدم سمت خدا رفتم اون صد قدم اومد سمتم