بزرگترین تصمیم زندگیم در سال جدید......

منم مثل خودت اهل دوستي نيستم ولي هر سال ميگم امسال ديگه حتما ازدواج مي كنم دوباره عيد ميشه...

البته من سنمم كم نيست فكر كنم شما كم سن و سالي عزيزم

نمیدونم غم هام زیاده الان چند روزه افسرده شدم کسیو ندارم اینجا خیلی تنهام از طرفی شوهرم خیلی سرد شده انگار نه انگار من زنشم داریم بعد 7 سال بچه دار میشیم

۲۶ سالمه و یه لیسانس دارم.تصمیم دارم دوباره کنکور بدم و رشته مورد علاقمو قبول بشم.توی سال جدید باید کلییییی تلاش کنم و دس بخونم اگه خوا بخواد😍

عزیزم پیش مشاوره برو نزار زندگیت خراب بشه، بخدا منم مشکل زیاد دارم و میخام با مشکلاتم بجنگم و مطمئن باش گلم با توکل به خدا و داشتن همت میشه زندگی رو درستش کرد، کاری نشد نداره فقط کافیه که بخای عزیزم

پیش مشاور نرفتم نمیخوام که برم چون خودم با شوهرم حرف نزدم که ازش علت بخوام چون وقتی برام نمیزاره بهش گفتم من بعد از زایمان میرم پیش مامانم تو هم فکراتو بکن و نتیجه رو به من بگو 

دلم میشکنه از بی مهریاش میگه کارم زیاده گفتم مگه فقط تویی که اینکارو داری گفتم ما بعد 7 سال داریم بچه دار میشیم مگه ارزوت نبود دختر داشته باشی ؟؟ 

عزیزم بازم میگم اشتباه نکن برو پیش مشاوره، برای زندگیت بجنگ، نزار خراب بشه، بعدشم عزیزم واقعا الان اوضاع اقتصادی داغونه و خیلی هم داره به مردا فشار میاد، به خاطر حفظ زندگیت برو پیش مشاوره، مطمئن باش میتونه کمکت کنه

اصلا بحق اقتصاد نیست 

چطور تو خونه تکونی میره خونه مامانش کمک ولی به من کمک نمیکنه ؟؟

شرایط من حاد تره یا شرایط مامانش؟؟

فکر میکنه من خرم صبح تا شب بیمارستانه بعدش هم اومد تلفن و تماس های متعدد 

سر فوتبال با من دعوا میفته یعنی واقعا منو درک نمیکنه هر چی هم میگم میگه خودت از المان پاشدی اومدی

مامانت آلمانه؟ عزیزم مردا کودکان بالغ هستن، باور کن بیشتز چیزا رو نمیدونه، اگرم تو بهش بگی قبول نمیکنه، باید یکی بغیر از خودت بهش بگه و با یه زبون منطقی که قبول کن، و این آدم کسی نیست جز مشاوره، عزیزم این رو هم امتحان کن، اگه دیدی جواب نداد اون وقت  به طلاق یا چیزای دیگه ای فکر کن، از همون اول نرو سر گزینه آخر

اره همه ی خانوادم المان زندگی میکنن خیلی ساله

پیش.مشاور نمیاد میگه ما که مشکلی نداریم اخه این همه مشکلو چرا نمبینه ؟؟

الانم زنگ زده میگه امشب عمل دارم نمیریم خرید 

نه خرید عید کردیم نه خونه تکونی

نیاد خب خودت اول برو، به مشاوره بگو جریان رو، مطمئن باش راهکار جلو پات میزاره عزیزم

الان نمیتونم چون بارداری پر خطر دارم استراحت مطلقم تقریبا

شماره ی مشاوری رو اگه بتونم بگیرم عالیه

بعد زایمان هم که بابام بلیط فرستاده درجا برم پیششون 

عزیزم برو، بعضی از وقتا دوری خیلی جواب میده، من خودم همیشه در دسترس همسرم هستم و این اصلا خوب نیست، بعضی وقتا دوری واقعا واجبه و خیلی چیزا رو به یاد آدم میاره، بعدشم سعی کن و تلاش کن که زندگیتو خراب نکنی، زندگی خراب کردن راحته ولی ساختن سخته، اسمش طلاقه بعدش اونقدر فکر و خیال میاد توی سر آدم که واقعا آدمو دیونه میکنه عزیزم و به همین راحتی هم مگه میشه روزای خوب و بد رو فراموش کرد مگه

نه نمیشه بهش فکر میکنم میبینم خیلی مرد بود که 7 سال به حرف مامانش که میگفت منو طلاق بده گوش نکرد و پام موند ارههه خیلی خوب بود ولی الان نه نمیدونم چرا ولی دیگه بچه دوست نداره میگه من 38 سالمه دیگه خیلی دیره بچه دار بشم یه جور غیر مستقیم حس میکنم دارم منو مسخره میکنه که دیر بچه دار شدم همش میگه عمل فوری دارم میگه دانشگاه کلاس دارم هر چی میگم میگه حساس شدی مگه بچه ای 

عزیزم مطمئن باش فشار روش  زیاده فشار اقتصادی. و بهت قول میدم وقتی بچه به دنیا بیاد ایشالله همچینی خدا  مهرشو میندازه تو دلش که نگو عزیزم. 

امیدوارم همین طور که میگی بشه !!

شاید از دور زندگیمون رویایی و قشنگ به نظر برسه ولی توش واقعا افتضاحه