به خدا بچه هیچیش نمیشه خودتو راحت کن من که راحت شدم من هیچی نزدم به سینه با وابستگی که دخترم داشت جای تعجبه برام فقط یه ذره رژ زدم سر سینه که قرمز شده بود بهش گفتم اوووف شده سریع پذیرفت و مسومد از رو لباس میگفت نازی و بوسش میکرد اصلا هم جی جی نکرد دیگه فقط الان لباس عوض میکنم پیشم باشم میگه اه جی جی