2777
2789
سلام ناهید جون.عزیرم یه نظریه توی روانشناسی هست به نام نظریه انتخاب.میگه هرچی رو واسه خودت پیش بینی کنی همون میشه.
چرا واسه خودت پیش بینی میکنی؟؟؟؟منم مثل شما قبلا میگفتم وای اگه نزاره این کار رو بکنم اگه این طور شه اگه .....و جالب اینکه همونم میشد.فقط این وسط من میموندم و هزارتا غم و استرس وارد شده.
به نظر من اصلا به مادرشوشوت محل نده.حرفشم جلوی شوشوت نزن که آره مامانت چی گفت ! یا هنوز قهر! یا اگه نزاره.اگه هم یه بار شوشوت حرفی درین رابطه زد بگو ای بابا بنده خدا چقدر ناراحت.ولشش عزیزم خوب میشه شما خودت رو ناراحت نکن .و سریع بحث عوض کن.
از الان خودت رو آماده بکن واسه رفتن.روزی یکی دوبار مثلا به شوشو بگو عزیزم این مانتو رو بردارم یا این رو.
بزار شوشو ببینه تو چقدر شور و شوق داری واسه رفتن.هم غصه مامانش یادش میره هم اگه 1.............%درصد بگه نریم دیگه از دلش نمیاد.
اصلانم بروی خودت نیار که ناراحت.استرسم نداشته باش اگه بداری همون میشه.
فقط به این فکر کن که قرار با خونوادت چه حالی بکنی.
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آفرین خانم چه همسر خوبی هستی.
پس غمت چیه ؟؟؟؟تا دیدی شوشو رفته تو فاز غم آهنگ بزار واسش برقص.یا یه آهنگ عشقولانه بزار برو بغلش بشین و بوسش کن.
خونوادت رو عشقه
ولی نارحت نباش.پس این حرفم که گفتم شور وشوق رفتن رو نشون بده رو بیشتر کن که بزار غم مامانش رو فراموش کنه.
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
ای بابا رویا جون این چه حرفیه.ما خودمون شاگرد دوست جونای این نی نی سایتیم.
گفتم بیا کانون عروس ها رو تشکیل بدیم نیومدی مجبور شدم همین جا کار و کاسبی را بندازم.
رویا جون نی نی داری؟؟؟
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
منم ندارم عصیصم.
ولی یه چیز رو میدونی رویاجون.
اول که اومدم اینجا یه سینه سوخته بودم مثل همه.بعد دقیقا مثل فیلم هندیا یکی از پست ها من رو به خودم آورد.
دقیقا از اون موقع از این رو به اون رو شدم.
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
ناهید جونم بستگی داره ببینی چی میگه...
بگه به قول همین رویاجون خودمون تو پستاش به رونی مامان بود فکر کنم.گفت همش شماهم غیر مستقیم به مادرشوشو بگو که شوشو چقدر دوستم داره و فلان.اما فقط زمانی که نیست شوشوت.
همین که شوشوت وارد جمع شما شد.واسش زبون بریز (واسه مامانه)بزار اگه یه زمانم به شوشوت گله کردن شوشو فکر کنه اونا آدمای بدین که فقط قصدشون خراب کردن تو
و تا جای که میتونی جلوشون به شوشو احترام بزار و بالا ببر.
ولی واسه حرص دراوردن کلی باید بگی چی میگن.اینجا استاد زیاد داریم
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
چه جالب . میدونی خونواده شوشوم به ظاهر خیلی آدمای ساده ایند فکر می کنند که از همه بهترن اما اینطور نیست من مادرشوشوم همش منو با خودش مقایسه می کنه فکر می کنه مادرشوهرش چون به اون محبت نکرده اونم باید همین کارو با من بکنه باور کن من همیشه هر مناسبتی میشه مخصوصا روز مادر هرسال یه وسیله برقی می خرم یه سال فقط براش فنجون نعلبکی و روسری بردم که دیدم اصلا کادوم و محل نذاشت ازش خیلی بدم اومد . راستشو بخوای اصلا نمی دونم باهاشون چه رفتاری داشته باشم اگرم باهاشون رفت و آمد می کنم به خاطر شوشوم فقط.
محمد هستم فوق لیسانس شیمی
مامان ایلیا
پست ها: 1,532
عضویت: 22/11/1387
1391/12/3 12:28 ب.ظ


سلام
بچه ها یه چیز بهتون بگم ولی ناراحت نشید . من فکر می کنم تو این رفتارای خانواده شوشو خودتون مقصر بودید نه اونا می دونید چرا ؟ چون بیش از حد کوتاه اومدید و نگذاشتید اونجور که شایسته تونه و در خور شخصیت شماست براتون مراسم بگیرن و اداب به جا بیارن . .........................................
قصدم از این حرفا اینه که فکر نکنید برای رعایت کردن شوشو و خانوادش از خواسته هاتون باید بزنید و کوتاه بیایید . این فکر غلطیه البته نباید زیاد هم خرج تراشی کرد اما ما خودمون هستیم که بهشون یاد می دیم حد و حدودمون رو رعایت کنن .






رویا جون این پست یادته؟؟؟؟من بعد این همه چیز رو عوض کردم.من اوایل واسش هدیه خریدم.دیدم نه این نفهم تر از اینه که بخوام هدیه بگیرم واسش.
دفه بعد یه دعوای تپل با شوشو گفتم نمیگیرم اونم گفت باید بگیری.منم گفتم راضی نیستم بگیری اگه میخوای هم بگیری خودت بگیر(شوشو جز من بقیه سلیقه هاش ته ضایع بودن)
بعد که گرفت و من دیدم وقتی تنها شدیم کلی زدم تو سرش که چقدر مسخره بود هدیه ات .
سال دیگه اش گفتم شرمنده من پول ندارم که بخوام خرج مامانت کنم.میدونی آخه هم خانم انتظار داشت تولدش هم روز مادر هم روز معلم(چون معلمه)هم روز پدر هم تولد شوشوش هم تولد دخترش و هم سالگرد ازدواج واسشون بخرم.
کم کم کمش کردم هم مناسبت ها رو هم اندازه هدیه ها رو
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
آره اون پست و یادمه مامام ایلیا جون می گفت راست می گفت آدم نباید کوتاه بیاد
عیبی نداره ولی من تازه بعد از هفت سال زندگی مشترک فهمیدم که تو زندگی نباید آدم حرص بخوره بیا از همین امروز خوشحال زندگی کنیم من مطمئنم یه کسی تو زندگیشون میاد که اشکشون ودر میاره و کاری می کنند که از ما بعدا طلب آمرزش کنند من به یه چیز دنیا خیلی معتقدم و مطمئنم که اونا دیر یا زود چوب کاراشون و می خورند
بچه ها بیایید فقط فقط به خدا واگذارشون کنیم
محمد هستم فوق لیسانس شیمی
شرمنده ناهید جون داشتم نهار رو آماده میکردم چند مین رفتم.
ناهیدجون منم این مشکل رو دارم.واسه همین جوری برنامه میریزیم که اونا متوجه نشن بعد یهو میگیم.
مثلا میخواستم برم کیش میدونستم بگم مادر شوشو چیزی نمیگه اما تو هواپیما میبینمش.واسه همین بهش نگفتم تا روز قبل رفتن بهش گفتم داریم میریم کیش ولی شوشوم نمیدونه خواستم سورپرایز بشه.شما هم چیزی بهش نگین.
وقتی رفتیم فرودگاه شوشو زنگید خداحافظی کرد و ادای آدمای سورپرایزی رو دراورد.
بنظر من شمام نباید بهش میگفتین تا روز آخر بعد یهو میگفتین دیشب تصمیم گرفتیم بریم اونجا.
الانم این حرفی که میزنم رو ببین اگه موقعیتش با زندگیتون میخوره بگو.وگر نه این دفه رو کوتاه بیا تا دفه بعد.
بهش نگین کی حرکت میکنین.یا اگه گفتین روز قبلش حرکت کنین و شوشوت بگه آخه چون راه دور بوده یکی از همکارام امروز حرکت کرده و مسیرش همون ور شده دیگه ما را زور کرد که باید هم بریم واسه همین دیگه وقت نشد از شما خدا حافظی کنیم . بعدم شما گوشی رو بگیر بگو وای مامان هرچی گفتم بیایم دنبالتون همکارش گفت نه دیرمون میشه نزاشت.حالا حتما با اتوبوس بیاین اگه نیاین ناراحت میشم با غصه بگو(امیدوارم البته ماشین گیرشون نیاد)
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
رویا جون شما به من لطف دارین.
ناهیدجون خوشحال میشم کمکتون کنم پس راحت باشین.




آره رویا جون من بعد این دیگه بی خیال همه چی شدم.
زنده باد زندگی
زنده باد خودمون که قراره کولاک کنیم
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز