2777
2789
شیما جان شما نمیتونی و اگر هم بتونی نباید مادر شوهرت رو دکش کنی! یعنی اگه بخوای تمایلی برای نیومدن مادرشوهر به خونت نشون ندی این چیزی جز تار شدن روابط نداره

اگه بیش از حد معمول مادرشوهرت میاد خونتون باید از طریق همسرت جوری مدیریتش کنی

یک احتمال هم هست که اومدن مادرشوهرت مشکلی در زندگیت ایجاد نکنه شاید فرصت هم باشه که خودتو تو دلش جا کنی
شایدم بتونی برای انجام کارای خونه ازش کمک بگیری خخخخخخخخخخ

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فرانک جان زیادی خودتو درگیر کار کردن نکن . همه چیز متعادل باید باشه . باید به خاطر وجود خودت دوست داشته باشن نه خدماتی که بهشون ارائه می دی . خدایا هنوز که هنوزه این افکار سنتی تو مملکت ما هست . دختر و پسر شدن بچه ، کار کردن عروس تو خونه ، دخالت در نحوه بزرگ کردن بچه و...........
من هنوز برادرم ازدواج نکرده از الان دارم تو گوش مامانم می خونم که نسبت به عروسش چطور باشه . بعضی وقتا مامان ناراحت میشه میگه مگه من از پشت کوه اومدم . خودم میدونم چیکار کنم اما من بازم بهش می گم و می گم . خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دقیقا مادر شوهره منم هر موقع کار داشت زنگ میزد به منو مهربون میشد منم اولا ساده ه ه ه ه ....میرفتم کمکش شدییید ...و خوشحال.....میگفتم اینجام مثه خونه بابام ولی جالب بود خونه بابام اینا زیاد کار نمیکردما آخه ما خیلی کم جمعیتیم....خلاصه کم کم متوجه شدم تنها و تنها وقتی عزیزم که سرپا باشمو کلفت بازی درارم.....ای خدا
سلام تاپیک به درد بخوریه
من خودم اهل جواب دادن نیستم ولی بعدش حرص میخورم که چرا چیزی نگفتم
در مورد کار کردن هم اونا هروقت میان خونم به غیر از ظرف شستن کار دیگه ای نمیکنن ولی من ایگه برم اونجا باید کار کنم یعنی اگه کار کنم وظیفمه اگه هم کار نکنم عروس بدی هستم و شوهرم خودش بلندم میکنه فکر کنین روز بعد عروسیم من از مهمونای شوهرم تو خونه خودشون پذیرایی میکردم خاک بر سر سبکم
سلام پرواز جون....واقعا خودمون کردیم که ....بر خودمن باد.ولی من دیگه اون عروس ساده لوح نیستم.از جام تکون نمیخورم.باز اونا میان خونه شما ظرف میشورن من که با یه تارف کوچیک سر وته شو هم میارن.فکر کن مادرشوهر 2بار رفت سوریه 1بار رفت کربلا مشهد زندگیشو با بچه هاش میسبرد به منو میرفت خیالش راحت بود که من چقدر دور از جون احمقم!...ولی باورتون میشه من 5 بار اسباب کشی کردم حتی یه تلفنم نزدن بگن خسته نباشی....
منم دلم خیلی گرفته
دیشب از ته دل نفرینشون کردم
خیلی دلم شکست
البته از مامان شو شو نه هاااا
از خواهرشوهرو دختر ترشیدش
منم خبلی عزت و احترام دارم پیششون ولی نمیدونم چرا یه دفعه وحشی میشن
دیشب با همسری صحبت میکردم
قرار شد دیگه با هیچ کس رفت وامد نکنیم
فقط در اختیار خانواده باشیم
والا تو این وانفسای اقتصادی خیلی زورههه
خدایا ...مارا ببخش بخاطر همه درهایی که زدیم و هیچکدام خانه تو نبود!
سلام
دلارام جان عزیزم زیاد نگران نباش . بببین اصل کار مادرشوهر و پدرشوهرتن . چون اونا هستن که همسر شما رو بزرگ کردن و زحمت کشیدن براش . خواهر و برادر شوشو در الویت دوم هستن . پدر و مادرش هر چقدر هم بد باشن باید هواشون رو داشت ولی خواهر و برادرای شوشو نه . می تونی روابطت رو باهاشون کنترل کنی . اگه با مادرشوهرت مشکلی نداری اونو قاطی این درگیری نکن و تحریمش نکن . خواهرشوهرت و دخترش هم فقط بی محلی کن یعنی اهمیت نده بهشون . به نظر من از هر کسی نباید ناراحت شد . بعضی ادما سطح فهم و درکشون خیلی پایینه . خیلی چیزا رو تشخیص نمی دن پس اگه حرفی می زنن از نادونی شونه نه از بد ذاتیشون . ولی بعضی ها اگه کاری می کنن یا حرفی می زنن از بدجنسی و زرنگی شونه . از دسته اول نباید ناراحت شد چون کارشون از روی جهل هستش و از دسته دوم هم باید ترسید چون هر کاری ازشون ساخته اس پس باید ازشون دوری کرد . کسایی که حد وسطن رو باید باهاشون رابطه حسنه برقرار کرد . خدایی حد وسط بودن خیلی سخته
سلام بچه ها
به نظرم همراهی شوهر و سیاستش خیلی بیشتر از کارایی که ما می کنیم موثره...
 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 
شوهر من خیلی هوامو پیش خانوادش داره..... آخه دیده از اول من خیلی با احترام با خانوادش برخورد کردم و سعی کردم براشون کم نذارم....

ولی بعد یه مدت که دیدم اونا حرفایی می زنن یا کارایی می کنن که از محبتم سوء استفاده می کنن و فکر می کنن خیلی ساده ام به همسرم گفتم می خوام برخوردمو با خانواده ات متعادلتر بکنم.......

این سری هم رفته بودم خونه مادرشوهرم ...... خواهر شوهرم به شوهرم گفته بود زنت با ما سر سنگینه... زیاد قاطی ما نمیشه......

خوشحالم که متوجه شدن..........
 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 
مادر شوهرم اسباب کشی داشتن، خواهر شوهرمم هی می گفت ما خسته شدیم هیچکس نیومد کمک ما... اگه من نبودم هیچی اگه برادرام (مجردا) نبودن هیچی........ منم با یه حالت تایید بهش گفتم: حق دارید اسباب کشی خیلی سخته حالا خوش به حال مادر جون که اومد خونه خودش ما چی بگیم که هر سال تو تهران جابه جا میشیم.... حالا خدا رو شکر شما 4-5 نفر آدم بزرگ هستید ... ما چی.... من و برادرت دو نفری کل وسایل رو هر سال بسته بندی می کنیم... و تنهایی مجبوریم اسباب کشی کنیم........

این طوری بهش فهموندم که وقتی شما نیومدید کمک ما نباید توقع داشته باشید که ما هم از تهران بیایم کمک شما....
 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 
فرانک جون یه چی مییگیا از اولم بهش رو دادمو احترامومحبت کردمولی اونا خیلی ماشالاه رو دارن هفته ای یکی دوبار میان ناهارو شام تو این گرونی تلپمیشن منم خونشون رفتنی بیمحلی میکنن میرن تو اتاق به یه بهونه چنبار بهشونم گفتم ولی پرو ها با اون وضع میان فقط مادر شو نیسکه دوتا خاهر شو مجردم دارم بااون میان اکثرا یا جدا جدا هر هفته میان ولی شوشو میگه تو وظیفته من نمیتونم به مامانم بگم هر جور رفتار کردما ولی باز رو دارن حتی بیمحلی کردم دیگه خسته شدم تازه میان حرف میارنو میبرن ای بابا میگی کار بکشم از جاش تکون نمیخوره میارم میخوره میره بشقاب جلوشم برنمیداره اونوقت ...تازه خدا نکنه بیاد بشقاب منو بشوره عادتشه میرهمیگه همیشه میرم ظرفاشو میشورم
منو بابایی منتظرتیم کوچولوی قشنگم زودی بدو بیا بغلیمون .😘
البته من خودشیرینی هایی هم از خودم در آوردما......

به شوهرم گفتم سال اول ازدواجمون که برای پدر و مادرش پول بفرستاده تا اونا برن مشهد ..... اونا هم خیلی خوشحال شدن......
یا خودم به شوهرم میگه به مادرش پول بده، یا مادر شوهرم که اومده بود تهران بردم براش پارچه پیرهنی خریدم...

البته مادر شوهرم نسبتا خوبه...... ولی خواهر شوهرام و جاری هام و برادر شوهرام خیلی پرتوقعن..... هر روز به شوهرم میگم بلند شو به مامانت زنگ بزن.......
بخاطر همین شوهرم خیلی هوامو داره.......

هر موقعی هم که می خوام از خانوادش انتقاد کنم اول کلی از خوبیهاشون می گم بعد در بین حرفمو می زنم...
 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 
شیما جونم
برای اینکه بهشون بفهمونی کارشون بده مثل خودشون رفتار کن

اگر انتقاد کردن بگو: نیست شما میاید خونه ما خیلی مهمونید و دست به چیزی نمی زنید فکر کردم خوشتون نمیاد وقتی میام خونتون دست به ظرف و ظروفتون بزنم

وگرنه از لحاظ شرعی و عرفی درست نیست آدم تو سفره ای که سرش میشینه نقشی نداشته باشه.......
 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز