سلام بچه ها،من تازه حامله شدم هفت هفته ام خیلی خیلی ویار داشتم از خونه و اشپزخونم متنفر شده بودم،مامانم اینا پیشم نیستن شهرستان هستن بهم گفتن بیا ی مدت بمون تا وسط عید ک همسرت بیاد دنبالت منم اومدم،همسرم اصلا نگفت نروبمون خونه،حالا ی روز گذشته شروع کرده دعوا ک چرا رفتی،امسال سال اول عید بود،خونوادت همش بهت صبح تا شب ز میزنن و فلان،باید میموندی خونه خودت،یهویی اینجوری کرد،خیلی به من وابسته اس میدونم الان خونه اس تنهاس اینجوری میکنه،ولی بهم میگه دیگه نمیزارم بری خونه مامانت،منم اعصابم خورد شد گفتم پس منم نمیزارم بری خونه مادر خودت.....بنظرتون چه رفتاری کنم؟من مقصرم....استرس بهم وارد کرد.
اشتبباه کردی رفتی خونه مادرت .
ب اشپرخونه ویار داشتی چرا خونه رو ترک کردی؟خونه مادرت اشپرخانه نداره؟
به نظرم برگرد خونت تنهاست گناه داره
ننش اينا نشستن يادش دادن شك نكن
همسر منم اوایل بعد از ازدواجمون دوست نداشت برم خونه پدرم ی مدت لصلا بهش نگفتم منو ببر تا اینکه الان منم نگم خودش میگه زنگ بزن بریم اونجا
من ویارم وحشتناک بود ولی خونه خودم بودم تا آخر بارداری
تازه استراحت مطلقم بودم
یه چیزیو خواهرانه بهت میگم
هیچ وقت تنهایی نرو خونه خانوادت. بگو شوهرت ببره تا اگه خدایی نکرده اتفاقی افتاد دهنش بسته باشه
شوهرت ببره بزاره وخودش برگرده .
تا6ماهگی زیر سرم بودم فشارم6بود اگ میرف 5تشنج میکردم خونه رو ول نکردم حالا یماهته تو چ زود رفتی خونه مامانت.
زود برگرد خونت جای دیگه اجاره کنید ولی دورنشو
هپه خانوماوباردارن یکیش من ک سرهردوشدیدیودم ولی جابی نرفتم
بنظرم نمیرفتی بهتربود
زن حامله یایدجلوچش شوهرش باشه ک اون سختیاتوببینه وقدربدونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز